تجربه ازدواج :
سلام. روزتون بخیر🌱
میخواستم تجربه ی ازدواجم رو براتون بگم
فکر میکنم بدرد خیلیا بخوره...
من ۱۸ سالگی ازدواج کردم اما نه به زور خانواده با خواست خودم...در حالی که نگاه ب درست و غلط دیگران میکردم..هر کی هر چی میگفت از دیدگاه خودش من فکر میکردم بدردم میخوره...خلاصه عقد کردمو نامزد سابقم به شدت تعصبی و بد دل بود..اوایل عقد فکر میکردم علاقه اس و عاشقانه بنظر میومد و در عین حال میگفتم بگذره درست میشه تا اینکه دیدم اصلا درست نمیشه که هیچ بدترم میشه دیگ کم کم آمار نفس کشیدنم و حتی(عذرخواهی میکنم) دستشوئی رفتنمو میدونست درحالی ک ما تو دوران عقد بودیم..جایی ک اجازه نداشتم برم حتی با خانواده خودم...ولی اگه به زور و ناراحتی میرفتم دم به دقیقه جواب تلفن میدادم...اونقدر که نمیفهمیدم روزها و ساعتها چجوری میگذره و اگر هم جواب نمیدادم جنگ جهانی میشد...
همش کارم شده بود گریه و حرص خوردن چون بی گناه بودم ولی مواخذه میشدم و مقصر شناخته میشدم
سرتونو درد نیارم دوستان واقعا زندگی با همچین آدمی خیلی وحشتناکه
اگه مادری اگه دختر کم سن و سالی خیلی مراقب باش و تحت تاثیر رمان های خیالی قرار نگیرید که بگید اینا از دوست داشتنه چون اگ واردش بشید تموم کردن فاجعه پنجاه پنجاههه...
نامزد سابقم ب حدی قاطی کرده بود ک میخواست منو ور داره ببره یزد تنهایی زندگی کنیم در حالی ک ما و حتی خانواده خودش هم تهران هستیم...اینم بگم فکر نکنید قیافه اش داغون بوداا...نه قیافه خیلی خوب قد بلند و وضع مالی هم عالی
یعنی برای اینکه گولم بزنه برام همه چی میگرفت اما اجازه صحبت با کسی نداشتم و باید تو قفس زندگی میکردم حتی تو خونه هم تنها بودم حرفاشو گوش میدادم بازم توهم میزد ک من دارم بر علیه اش نقشه میکشم
خیلی سخت بود ازش جدا شم چون نمیزاشت.. یه سری حتی ب سرش زده بود ک منو زندانی کنه.. میگفت حتی جنازه ات هم نمیزارم دست کسی دیگه بیوفته و کلی تهدیدم کرد اما در نهایت جدا شدم..
خیلیییی مراقب باشید این آدما خیلییی زیاد شدن ک شکاک و بددل هستن و اینا از عشق نیست از مریض بودنه
و به حرف هیچکس گوش ندید که آبروم میره. مردم چی میگن.شاید درست شد. ادما بعد از ازدواج نه تنها تغییر نمیکنن بلکه انتظار داشته باشید دو درجه بدتر از قبل هم بشن...
فقط به فکر سلامتی خودتون باشید
حال دلتون خوب باشه🌱.
- 😀
سلام. روزتون بخیر🌱
میخواستم تجربه ی ازدواجم رو براتون بگم
فکر میکنم بدرد خیلیا بخوره...
من ۱۸ سالگی ازدواج کردم اما نه به زور خانواده با خواست خودم...در حالی که نگاه ب درست و غلط دیگران میکردم..هر کی هر چی میگفت از دیدگاه خودش من فکر میکردم بدردم میخوره...خلاصه عقد کردمو نامزد سابقم به شدت تعصبی و بد دل بود..اوایل عقد فکر میکردم علاقه اس و عاشقانه بنظر میومد و در عین حال میگفتم بگذره درست میشه تا اینکه دیدم اصلا درست نمیشه که هیچ بدترم میشه دیگ کم کم آمار نفس کشیدنم و حتی(عذرخواهی میکنم) دستشوئی رفتنمو میدونست درحالی ک ما تو دوران عقد بودیم..جایی ک اجازه نداشتم برم حتی با خانواده خودم...ولی اگه به زور و ناراحتی میرفتم دم به دقیقه جواب تلفن میدادم...اونقدر که نمیفهمیدم روزها و ساعتها چجوری میگذره و اگر هم جواب نمیدادم جنگ جهانی میشد...
همش کارم شده بود گریه و حرص خوردن چون بی گناه بودم ولی مواخذه میشدم و مقصر شناخته میشدم
سرتونو درد نیارم دوستان واقعا زندگی با همچین آدمی خیلی وحشتناکه
اگه مادری اگه دختر کم سن و سالی خیلی مراقب باش و تحت تاثیر رمان های خیالی قرار نگیرید که بگید اینا از دوست داشتنه چون اگ واردش بشید تموم کردن فاجعه پنجاه پنجاههه...
نامزد سابقم ب حدی قاطی کرده بود ک میخواست منو ور داره ببره یزد تنهایی زندگی کنیم در حالی ک ما و حتی خانواده خودش هم تهران هستیم...اینم بگم فکر نکنید قیافه اش داغون بوداا...نه قیافه خیلی خوب قد بلند و وضع مالی هم عالی
یعنی برای اینکه گولم بزنه برام همه چی میگرفت اما اجازه صحبت با کسی نداشتم و باید تو قفس زندگی میکردم حتی تو خونه هم تنها بودم حرفاشو گوش میدادم بازم توهم میزد ک من دارم بر علیه اش نقشه میکشم
خیلی سخت بود ازش جدا شم چون نمیزاشت.. یه سری حتی ب سرش زده بود ک منو زندانی کنه.. میگفت حتی جنازه ات هم نمیزارم دست کسی دیگه بیوفته و کلی تهدیدم کرد اما در نهایت جدا شدم..
خیلیییی مراقب باشید این آدما خیلییی زیاد شدن ک شکاک و بددل هستن و اینا از عشق نیست از مریض بودنه
و به حرف هیچکس گوش ندید که آبروم میره. مردم چی میگن.شاید درست شد. ادما بعد از ازدواج نه تنها تغییر نمیکنن بلکه انتظار داشته باشید دو درجه بدتر از قبل هم بشن...
فقط به فکر سلامتی خودتون باشید
حال دلتون خوب باشه🌱.
- 😀
تجربههای ازدواج و روابط
0
پسند
نظرات
10 نظرکه میتونست یه فرزند خوب بار بیاره
از کجا شروع میشه؟
این بیماریه مگه نه؟