تجربه دعا گرفتن از دعانویس :
بچه ها حالا که بحث دعا و دعانویس هستش منم تجربه خودمون رو بگم
تو محل ما یه خانواده خیلی پولداری زندگی‌میکنن که ۶ ۷ سال پیش داشتن یه خونه میساختن ک انگار قصر بود به شدت بزرگ‌و زیبا
چندین میلیارد مطمعننا هزینش بود
اینا اومدن به برادر من گفتن غروبا از ساعت ۷ غروب تا ۷ صبح تو بیا نگهبانی بده ما پول خوبی بهت میدیم
برادرم هم یه مدتی رفت
یه روز ۷ صب مثل همیشه در اونجا رو بست اومد خونه
ساعت ۱۰ صب خبرش رسید که اونجا رو دزد زده و هرچی داشتن جارو کرده برده
رفتن از داداشم شکایت کردن که تو دزدیدی و اومدن بردنش
ماهم خانواده ی با آبرویی هستیم پدر مادرمون به ما نون حروم ندادن با بدبختی و سختی آبرو جمع نکردن که داداشم یک شبه همرو به باد بده
داداشم قسم خورد که کاری نکرده
رفتیم با اون خانواده صحبت کردیم که برادرم دزد نیست بی گناهه ،خیلی جدی گفتن تا زمانی که دزد اصلی پیدا نشه نمیذارم این پسر بیاد بیرون
حتی اگه دزد اصلی هم پیدا نشه خسارت رو شما باید بدید
بین چیزایی که دزدیده شده بود یه چیزایی از خودشون اضافه کرده بودن که داداشم قسم میخورد میگفت من اینا اصلا ندیدم شما چجوری میگید همچین چیزی بوده :)
فرداش اومدن در خونمون دعوا راه انداختن که بیاید خسارت مارو بدید فکر کردید میذارم از گلوتون پایین بره، همه وایساده بودن نگاه میکردن و ما هرچی می‌گفتیم دزدی کار ما نیست باور نمیکردن
کم کم تو محل پیچید و آبروی ما الکی الکی رفت
خالم اومد به مامانم گفت من یه دعانویس خوب سراغ دارم بیا بریم یه سرکتاب پیشش باز کنیم ببینیم قضیه چیه
رفتیم براش سرکتاب باز کرد و گفت بی گناهه و آبروش داره الکی میره ،گفت بی گناه بودنش ثابت میشه ولی یکم زمان میبره
یه دعانوشت گفت روزی که برادرم رفت دادگاه این دعا کف دستش تو مشتش باشه یا اگه نتونست به هر نحوی پیش خودش داشته باشتش فقط
تو دادگاه بی گناه بودن برادرم ثابت شد و دزد پیدا شد
یکی از همسایه های اون خونه اومده بود گفته بود خونه‌ی من دوربین داره گفته بودم سالم نیست چون ترسیدم واسم دردسر بشه ولی بازم دلم طاقت نیاورده وقتی دیدم دوتا خانواده دارن این وسط با آبروی هم بازی میکنن
فیلم دوربینا رو نشون داد که برادرم دقیقا راس ساعت ۷ از اونجا رفته بود و ساعت ۸ چندتا از معتادای محل اومدن همه چیو جارو زدن بردن ،حتی صورت هاشونم نپوشونده بودن
بی گناه بودن برادرم ثابت شد ولی ما هیچوقت اون خانواده رو حلال نمی‌کنیم چون با آبرو و اعتبار چندین سال ی ما بازی کردن.
- 💔
بچه ها حالا که بحث دعا و دعانویس هستش منم تجربه خودمون رو بگم
تو محل ما یه خانواده خیلی پولداری زندگی‌میکنن که ۶ ۷ سال پیش داشتن یه خونه میساختن ک انگار قصر بود به شدت بزرگ‌و زیبا
چندین میلیارد مطمعننا هزینش بود
اینا اومدن به برادر من گفتن غروبا از ساعت ۷ غروب تا ۷ صبح تو بیا نگهبانی بده ما پول خوبی بهت میدیم
برادرم هم یه مدتی رفت
یه روز ۷ صب مثل همیشه در اونجا رو بست اومد خونه
ساعت ۱۰ صب خبرش رسید که اونجا رو دزد زده و هرچی داشتن جارو کرده برده
رفتن از داداشم شکایت کردن که تو دزدیدی و اومدن بردنش
ماهم خانواده ی با آبرویی هستیم پدر مادرمون به ما نون حروم ندادن با بدبختی و سختی آبرو جمع نکردن که داداشم یک شبه همرو به باد بده
داداشم قسم خورد که کاری نکرده
رفتیم با اون خانواده صحبت کردیم که برادرم دزد نیست بی گناهه ،خیلی جدی گفتن تا زمانی که دزد اصلی پیدا نشه نمیذارم این پسر بیاد بیرون
حتی اگه دزد اصلی هم پیدا نشه خسارت رو شما باید بدید
بین چیزایی که دزدیده شده بود یه چیزایی از خودشون اضافه کرده بودن که داداشم قسم میخورد میگفت من اینا اصلا ندیدم شما چجوری میگید همچین چیزی بوده :)
فرداش اومدن در خونمون دعوا راه انداختن که بیاید خسارت مارو بدید فکر کردید میذارم از گلوتون پایین بره، همه وایساده بودن نگاه میکردن و ما هرچی می‌گفتیم دزدی کار ما نیست باور نمیکردن
کم کم تو محل پیچید و آبروی ما الکی الکی رفت
خالم اومد به مامانم گفت من یه دعانویس خوب سراغ دارم بیا بریم یه سرکتاب پیشش باز کنیم ببینیم قضیه چیه
رفتیم براش سرکتاب باز کرد و گفت بی گناهه و آبروش داره الکی میره ،گفت بی گناه بودنش ثابت میشه ولی یکم زمان میبره
یه دعانوشت گفت روزی که برادرم رفت دادگاه این دعا کف دستش تو مشتش باشه یا اگه نتونست به هر نحوی پیش خودش داشته باشتش فقط
تو دادگاه بی گناه بودن برادرم ثابت شد و دزد پیدا شد
یکی از همسایه های اون خونه اومده بود گفته بود خونه‌ی من دوربین داره گفته بودم سالم نیست چون ترسیدم واسم دردسر بشه ولی بازم دلم طاقت نیاورده وقتی دیدم دوتا خانواده دارن این وسط با آبروی هم بازی میکنن
فیلم دوربینا رو نشون داد که برادرم دقیقا راس ساعت ۷ از اونجا رفته بود و ساعت ۸ چندتا از معتادای محل اومدن همه چیو جارو زدن بردن ،حتی صورت هاشونم نپوشونده بودن
بی گناه بودن برادرم ثابت شد ولی ما هیچوقت اون خانواده رو حلال نمی‌کنیم چون با آبرو و اعتبار چندین سال ی ما بازی کردن.
- 💔
تجربه‌های الهی و معنوی
0
پسند
نظرات
هنوز نظری وجود ندارد
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک می‌گذارد!