تجربه ی مورد تجاوز قرار گرفتن :
سلام اول اینکه من تجربه ی اون دوست عزیزمون رو دیدم خواستم مال خودمم بگمم که بقیه اشتباهات من رو تکرار نکنن
من تو یه خانواده ی خیلی پر حاشیه بزرگ شدم که پدری نداشتم و با مادر و خواهرم زندگی میکردم چون به عنوان دوتا زن اونا خیلی سرشون شلوغ بود و خانواده ما خیلی فامیل دوست بودن همیشه خونه ما شلوغ بود و من تنها بودم لای فامیلامون ، تو دوران بچگیم سه بار مورد تجاوز قرار گرفتم که بدترینش پسر خالم بود که رابطه کامل باهام انجام داد و بدترین ضربه زندگیم رو بمن زد همونطور که اون دوستمون گفت من منزوی و افسرده شدم و این افسردگی تا ۱۸ سالگیم باهام بود و نتونستم به هیچکس بگمش و همیشه از مادرم نفرت داشتم که نتونستم باهاش راحت باشم و این ضربه رو در میون بگذارم و این بدترین اشتباه ناخواسته من بود
جدا از ضربه روحی که بهم خورده بود من مونده بودم با بکارت از دست رفته و ترس از اینکه نتونم تا اخر عمرم با هیچکس ازدواج کنم
بخاطرش خیلی تحقیق ها کردم و خیلی مقاله خوندم و با چندتا دکتر متخصص هم حرف زدم تنها چیزی که باعث میشد من امید داشته باشم این بود که همه اونا یه چیز رو اثبات میکردن و اونم این بود که اصلا پرده بکارتی وجود نداره و نباید نگرانش باشم اینجا توضیحی راجبش نمیدم چون طولانی میشه ولی امیدوارم همه دخترایی مثل من که استرس و نگرانی اذیتشون میکنه نفس راحتی بکشن و مطمن باشید که اصلا همچین چیزی وجود نداره و حتی اگر فرض محال وجودم داشت این معیاری برای ارزشمندی شما نخواهد بود لطفا مراقب بچه های کوچیک باشید❤️.
- 🌺
سلام اول اینکه من تجربه ی اون دوست عزیزمون رو دیدم خواستم مال خودمم بگمم که بقیه اشتباهات من رو تکرار نکنن
من تو یه خانواده ی خیلی پر حاشیه بزرگ شدم که پدری نداشتم و با مادر و خواهرم زندگی میکردم چون به عنوان دوتا زن اونا خیلی سرشون شلوغ بود و خانواده ما خیلی فامیل دوست بودن همیشه خونه ما شلوغ بود و من تنها بودم لای فامیلامون ، تو دوران بچگیم سه بار مورد تجاوز قرار گرفتم که بدترینش پسر خالم بود که رابطه کامل باهام انجام داد و بدترین ضربه زندگیم رو بمن زد همونطور که اون دوستمون گفت من منزوی و افسرده شدم و این افسردگی تا ۱۸ سالگیم باهام بود و نتونستم به هیچکس بگمش و همیشه از مادرم نفرت داشتم که نتونستم باهاش راحت باشم و این ضربه رو در میون بگذارم و این بدترین اشتباه ناخواسته من بود
جدا از ضربه روحی که بهم خورده بود من مونده بودم با بکارت از دست رفته و ترس از اینکه نتونم تا اخر عمرم با هیچکس ازدواج کنم
بخاطرش خیلی تحقیق ها کردم و خیلی مقاله خوندم و با چندتا دکتر متخصص هم حرف زدم تنها چیزی که باعث میشد من امید داشته باشم این بود که همه اونا یه چیز رو اثبات میکردن و اونم این بود که اصلا پرده بکارتی وجود نداره و نباید نگرانش باشم اینجا توضیحی راجبش نمیدم چون طولانی میشه ولی امیدوارم همه دخترایی مثل من که استرس و نگرانی اذیتشون میکنه نفس راحتی بکشن و مطمن باشید که اصلا همچین چیزی وجود نداره و حتی اگر فرض محال وجودم داشت این معیاری برای ارزشمندی شما نخواهد بود لطفا مراقب بچه های کوچیک باشید❤️.
- 🌺
تجربههای مشترک
0
پسند
نظرات
هنوز نظری وجود ندارد
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک میگذارد!