U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
June 03, 2024 at 07:55 AM
تجربه ی کشیدن گل:

خب من دخترم و ۱۷ سالمه و میخام تجربه گل کشیدنم رو بهتون بگم
اینطوری بهتون بگم که منو دوتا از دوستام رفتیم شمال یکی از دوستام با کلی اسرار گفتش که من یه نصفه گل دارم بیاید ۳تایی بکشیم
یکی از دوستام هیچ جوره قبول نکرد منم چون ۲ بار کشیده بودم و کلی شنیده بودم که پوستو خراب میکنه دیگه تصمیم گرفته بودم واقعا سمتش نرم و واقعا اون دوباری که کشیدم بجز خنده های الکی اتفاق خاصی برام نیوفتاده بود اما هرچقد به دوستم گفتم که نه من نمیخام بکشم قبول نکرد گفت بره آخرین بار بکش که دیگه تموم شه بره منم اوکی و دادم
سه تا کام اولو که رفتم احساس کردم این از قبلیا خیلی سنگین تر بود چون واقعا ریه م درد شدید می‌گرفت وقتی که حبسش میکردم به دوستم گفتم این چیه دادی به من احساس میکنم فرث میکنه با قبلیا اونم گفتش که نه اوکیه بکش فقط یکم دوزش بالا تره
خلاصه کشیدم بعد که تموم شد وقتی که از جام بلند شدم احساس کردم قلبم داره تو گلوم میزنه انقد تپش قلب گرفته بودم که حس میکردم قلبم الان از سینم میاد بیرون
رفتم کناره دوستم جوری که اون یکی دوستم نشنوه(آخه اون دوستم واقعا خیلی منو دوس داره و نگرانمه همیشه)خلاصه جوری که دوستم نشنوه گفتم فلانی من سرم داره گیج میره چرا اینطوری شدم به گفته خودشون ۳ بار گفتم چرا داره اینجوری میشه و آخرین بارو با صدای بلند گفتم و از حال رفتم ینی رسما غش کردم
تو اون ۱۵  ۲۰ ثانیه ای که از حال رفتم وارد چندین دنیای مختلف شدم مثلا داشتم یه جا فوتبال بازی میکردم حضار برام جیغ میزدن بعد این صحنه محو میشد میرفتم یه جای دیگه مثلا آرایشگاه بود یه دفعه یه چیزی میوفتاد بقیه جیغ میزدن و چندین مکان مختلف با صدای جیغ رفتم که یادم نمیاد وقتی چشمامو باز کردم دیدم دوستام بالای سر من وایستادن و جیغ میزنن اول فک کردم اینم یه رویاعه و محو میشه دوباره میرم تو یه دنیا دیگه ولی بعد یه دفعه همه چی اومد تو ذهنم فهمیدم که گل کشیدم و اینطوری غش کردم و این صدای جیغ هایی که می‌شنیدم صدای حضار و آرایشگاه نبوده و صدای دوستام بوده در واقع
اینطور موقع ها آدم استرس شدیدی میگیره و فک میکنه که قراره بمیره و به طرز عجیبی خیلی خلاق و باهوش میشه و هم زمان میتونی به ۲۰ چیز باهم فک کنی که همین باعث میشه بترسی و فک کنی دیونه شدی
بچه ها اول از همه میخام بگم که تروخدا نکشید واقعااا هیچ لذتی نداره و خیلی مخربه من خیلی از کرده خود پشیمونم
ولی اگر کشیدید و مثل من شدید اصلا نترسید فقط سعی کنید اون چیزی که باعث اضطراب شده رو توی ذهنتون خاموش کنید و بعد سعی کنید تمرکزتون رو به زمان حال بدید که میدونم خیلی سخته
تا جایی که میتونید آب بخورید و یه مقدار شیرینی که انسولین به مغزتون برسه و بتونید زودتر به خودتون بیاید
اصلا نگران این نباشید که چرا خوب نمیشید چون تا مغزتون به حالت عادی برگرده ۲   ۳ ساعت زمان میبره
علائم های خیلی بدی مثل بی جون شدن بدن،پرش عضله،شل شدن عضله دور چشم،قرمزی چشم،فکر های بیش از حد و اضطراب خیلی زیاد داره که اگر اینطوری شدید واقعا نترسید چون ترس حالتون رو بد میکنه فقط سعی کنید یه جای ساکت و آروم برید و کار های بالارو که گفتم انجام بدید
همین دیگه ولی در کل نکشید تروخدا خیلی مزخرفه:)
- 😂
متفرقه
0 پسند

نظرات

هنوز نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک می‌گذارد!

ثبت نظر شما