U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
June 25, 2024 at 04:05 PM
تجربه تحصیل در رشته ی حسابداری :

سلام الان که این تجربه رو مینویسم ۴ ۵ سال از اون روزا گذشته، توی حساس ترین تایم زندگیم بودم اون موقع، دقیقا تایمی ک باید انتخاب رشته میکردم یماه قبلش بابامو از دست دادم
دلم درس خوندن نمیخاست دلم میخواست درسو ببوسم بذارم کنار
ی روز متوجه شدم مامانمو مدیر مدرسمون با تصمیم خودشون واسم رشته ی حسابداری رو انتخاب کردن، مثلا دلشون سوخته بود
از وقتی مجبور شدم برم سر کلاسا و خوندن درسایی ک ذره ای بهشون علاقه ندارم افسردگیم شدیدتر شد
معلما تدریس میکردن و هر جلسه اشک میریختم چون جایی که باید میبودم نبودم
بارها شده بود ک معلما با خانوادم صحبت کرده بودن و گفته بودن هنوز واسه تغیر رشته دیر نیست زندگی ی ادمو اینجوری تباه نکنید ولی کسی اهمیتی نداد
روزی ک سال اخر دبیرستانم تموم شد وقتی برگشتم خونه تک به تک کتابامو آتیش زدم
یسال ازین قضیه گذشت و من تازه داشتم بهتر میشدم با خونه نشستن رابطه ی بهتری داشتم تا درس خوندن
بازم با اسرار خانواده مجبور شدم برم دانشگاه
انگار زمین و زمان دست ب دست هم داده بودن که منو قانع کنن حسابداری رشته ی خوبیه
اینبار حتی حراست دانشگاه هم باهام صحبت کرد وگفت حسابداری رو ادامه بده حیفه اینجا درسا آسون تره مث مدرسه نیست نترس
خلاصه گذشت
دو ترم اول مجازی بود مشکلی نداشتم چون رسما چیزی متوجه نمیشدم ک بخوام باهاش مشکل داشته باشم
ترم سوم حضوری شد
درسارو نمیفهمیدم
استاد میگفت نمیفهمیدم
دوستام میگفتن نمیفهمیدم
دیگه خسته شدم
ی روز بدون اینکه ب کسی بگم رفتم انصراف دادم از حسابداری و با افتخار زدم بیرون
از وقتی تو زندگیم خبری از ترازنامه و بدهکار و بستانکار و این چیزا نیست اعصابم اروم تره
خلاصه هرکی هرجا مونده چیکار کنه چی بخونه رفته حسابداری ، برید سمت چیزی ک بهش علاقه دارید، وقتی ب چیزی علاقه داشته باشید پول در اوردن ازش راحت میشه واستون.
- 🫢
تجربه‌های حرفه‌ای
0 پسند

نظرات

هنوز نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک می‌گذارد!

ثبت نظر شما