تجربه ی خیانت کردن به همسر :
من یه زن با دو تا بچه هستم
از طریق کارم با یه پسر آشنا شدم یواش یواش صمیمی شدیم
جوری که اواخر گیف عاشقانه و دوستت دارم اینا میفرستادیم
فقط مجازی در ارتباط بودیم
من آدم مذهبی ام
خیلی خیلی احساس گناه داشتم و دارم
نماز میخوندم و دعا میکردم راهی باشه که تمومش کنم.
ولی هر بار وسوسه باعث میشد که بازم حرف بزنیم واقعاً به نظرم دوسش داشتم.
یه علاقه ی کثیف بود
از کار و زندگی نرمال افتاده بودم
نه غذای خوب نه علاقه خوب به شوهرم نه خونه تمیز..
بارها خواستم که تمومش کنیم چون من متاهلم و عذاب وجدان دارم..
ولی هربار با رندی و وسوسه خودم نشد که قطع کنیم
آخرش خیلی عذاب کشیدم از اینکه باورم نمیشد من همون کسی بودم که بقیه رو به خاطر خیانت سرزنش میکردم و افتخارم وفاداری به شوهرم بود ( میخوام بدونید که خیانت کارا آدمای عجیب غریبی نیستن همین خودمون و از خود ماها هستن پس خیلی مراقب باشید)
خلاصه انقدر عذاب وجدان داشتم و به ائمه متوسل شدم که توی ایام محرم ی فکری ب سرم زد
بهش پیام دادم و الکی الکی گفتم شوهرم آخرین پیامای ما رو توی تلگرام خونده و به شدت عصبانیه ( البته پیامای سکسی هم نبودن واقعاً)
ازش راه حل خواستم
حدس میزنید چی گفت ؟؟
گفت تو رو خدا پیام نده
ممکنه برای شغلمون بد باشه
ما فقط رابطه کاری داشتیم
روز خوش😂
این همون کسی بود که من به خاطرش گریه کرده بودم و واقعاً بهش علاقهمند بودم .
فهمیدم که اینا برای ما هیچکس نمیشن
فقط و فقط خانواده آدم دلسوز و واقعاً علاقمند به ماست.
توروخدا جلوی وسوسه شدن خودتون رو بگیرید و هر جور شده قبل از رسیدن به جاهای باریک قطع کنید این کثافت کاری ها رو.
از خدا بارها خواستم منو ببخشه.
- 😠
من یه زن با دو تا بچه هستم
از طریق کارم با یه پسر آشنا شدم یواش یواش صمیمی شدیم
جوری که اواخر گیف عاشقانه و دوستت دارم اینا میفرستادیم
فقط مجازی در ارتباط بودیم
من آدم مذهبی ام
خیلی خیلی احساس گناه داشتم و دارم
نماز میخوندم و دعا میکردم راهی باشه که تمومش کنم.
ولی هر بار وسوسه باعث میشد که بازم حرف بزنیم واقعاً به نظرم دوسش داشتم.
یه علاقه ی کثیف بود
از کار و زندگی نرمال افتاده بودم
نه غذای خوب نه علاقه خوب به شوهرم نه خونه تمیز..
بارها خواستم که تمومش کنیم چون من متاهلم و عذاب وجدان دارم..
ولی هربار با رندی و وسوسه خودم نشد که قطع کنیم
آخرش خیلی عذاب کشیدم از اینکه باورم نمیشد من همون کسی بودم که بقیه رو به خاطر خیانت سرزنش میکردم و افتخارم وفاداری به شوهرم بود ( میخوام بدونید که خیانت کارا آدمای عجیب غریبی نیستن همین خودمون و از خود ماها هستن پس خیلی مراقب باشید)
خلاصه انقدر عذاب وجدان داشتم و به ائمه متوسل شدم که توی ایام محرم ی فکری ب سرم زد
بهش پیام دادم و الکی الکی گفتم شوهرم آخرین پیامای ما رو توی تلگرام خونده و به شدت عصبانیه ( البته پیامای سکسی هم نبودن واقعاً)
ازش راه حل خواستم
حدس میزنید چی گفت ؟؟
گفت تو رو خدا پیام نده
ممکنه برای شغلمون بد باشه
ما فقط رابطه کاری داشتیم
روز خوش😂
این همون کسی بود که من به خاطرش گریه کرده بودم و واقعاً بهش علاقهمند بودم .
فهمیدم که اینا برای ما هیچکس نمیشن
فقط و فقط خانواده آدم دلسوز و واقعاً علاقمند به ماست.
توروخدا جلوی وسوسه شدن خودتون رو بگیرید و هر جور شده قبل از رسیدن به جاهای باریک قطع کنید این کثافت کاری ها رو.
از خدا بارها خواستم منو ببخشه.
- 😠
تجربههای ازدواج و روابط
0
پسند
نظرات
هنوز نظری وجود ندارد
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک میگذارد!