تجربه ی اظطراب اجتماعی :
من یه دختر ۱۸ ساله هستم وقتی بچه بودم هر وقت با پدرم بیرون میرفتیم اون همیشه یا دعوا راه مینداخت یا مارو خورد میکرد یه جوری باهامون بین مردم رفتار میکرد که انگار ما جداییم توی جمع بهمون توهین میکرد و خوردمون میکرد
از همون بچگی با اعتماد به نفس خیلی کمی بزرگ شدم طوری که الان وقتی میرم بیرون همیشه میترسم که یه کار اشتباهی انجام بدم کار های عادی که بقیه به راحتی انجام میدن برای من همیشه سخته برای کوچک ترین کار ها همیشه استرس دارم این باعث شده که با کسی حرف نزنم و بیرون نرم و اگه برم هم اصلا نمیتونم کار خاصی بکنم خواستم اینو بگم که پدرو مادر ها شما تو بچگی هر رفتار ی با بچه تون داشته باشید خیلی روش تاثیر میزاره و ممکنه که زندگیش رو خراب کنه لطفا مواظب رفتارتون باشید .
- 🥺
من یه دختر ۱۸ ساله هستم وقتی بچه بودم هر وقت با پدرم بیرون میرفتیم اون همیشه یا دعوا راه مینداخت یا مارو خورد میکرد یه جوری باهامون بین مردم رفتار میکرد که انگار ما جداییم توی جمع بهمون توهین میکرد و خوردمون میکرد
از همون بچگی با اعتماد به نفس خیلی کمی بزرگ شدم طوری که الان وقتی میرم بیرون همیشه میترسم که یه کار اشتباهی انجام بدم کار های عادی که بقیه به راحتی انجام میدن برای من همیشه سخته برای کوچک ترین کار ها همیشه استرس دارم این باعث شده که با کسی حرف نزنم و بیرون نرم و اگه برم هم اصلا نمیتونم کار خاصی بکنم خواستم اینو بگم که پدرو مادر ها شما تو بچگی هر رفتار ی با بچه تون داشته باشید خیلی روش تاثیر میزاره و ممکنه که زندگیش رو خراب کنه لطفا مواظب رفتارتون باشید .
- 🥺
تجربههای مشترک
0
پسند
نظرات
هنوز نظری وجود ندارد
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک میگذارد!