U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
September 01, 2024 at 05:50 PM
‌‌‌‌‌تجربه ی سوختگی درجه دو با آب‌جوش:

سال ۱۳۹۵ بود و یه روز تو سال تحصیلی همون سال که من پنجم ابتدایی بودم و ۱۱ سالم بود، تازه تازه یادگرفته بودم که چایی بریزم.
من مادر پدرم کارمندن و از ۶:۳۰ میرن سرکار تا ۶:۳۰ بعد از ظهر بیان خونه.
اون موقع آبجی من کنکوری بود و تا ۸ شب تو پانسیون بودن و بعد میومد خونه.
من و آبجیم کلا همیشه قبل از اینکه مامانم اینا از سرکار بیان خونه؛ خونه رو یکم جمع و جور میکنیم و لباس و یا پتو اگه باشه تا میکنیم یکم خونه مرتب تر بشه و چایی دم میکنیم تا اومدن چایی بخورن.
اون روز من تو خونه تنها بودم و دم دمای تعطیل شدن مامانم اینا شده بود و آبجیم پانسیون بود.
من همونجوری مثل همیشه خونه رو مرتب کردم و اومدم چایی درست کنم تا قبل رسیدنشون از سرکار و بعد برم تکلیفامو بنویسم.
کتری رو پر کردم و گذاشتم رو گاز تا جوش بیاد و بریزمش تو قوری.
کتری جوش اومد اما خیلی سنگین بود و کلا کتری گنده ای بود اونم برای دستای یه دختر ۱۱ ساله خیلی زور بیشتری داشت.
اومدم برش دارم آب جوش رو بریزم تو قوری که دیدم به چشم خودم کتری داره از دستم سر میخوره.
اما من حتی نتونستم کتری رو بزارم رو گاز دوباره و کتری آب جوش از دستم افتاد و من یه پرش خیلی بلند زدم اومدم اینطرف و خدارشور کردم که آب جوش روم نریخته.
اما قلبم خیلی تند میزد و آدرنالینم رو هزار بود و بدم گرم گرم بود چون ترسیده بودم.
اما اومدم برم کتری رو بزارم سر جاش از رو زمین که دیدم شلوارم قسمت رون، پای سمت راستم خیسه کاملا.
بعد هنوز نمیدونستم که سوختم چون سِر بودم و چیزی حس نمیکردم.
یه دفعه شلوارمو در آوردم دیدم کل پوست رون سمت راستم وَر اومده
بعد تازه اونجا بود که کل درد سوختنمو حس کردم یکدفعه ای.
اومدم زنگ بزنم به مامان و بابام که هیچ کدومشون بر نمیداشتن ( اونروز خیلی سرشون شلوغ بوده)
آبجیمم که نبود سوختگی منم خیلی وسعتش زیاد بود. چکار کنم چکار نکنم آخر زنگ زدم خونه عمم و دختر عمم گوشی برداشت و بهش با داد و هوار گفتم که چی شده بعد افتادم یاد قبلا که خالم برام تعریف کرده بود دختر عموم بچه بوده و پاش با آتیش سوخته و من بردمش تو حموم و حسابی با لیف سابیدم زخمشو تا گوشت اضافه نیاره.
هیچی منم دوییدم تو حموم و با اون درد و سوزش شدیدم لیفو برداشتم و حتی روش صابون زدم 😂 و حسابی شروع کردم به سابیدن پای راستم و هم زمان هوار و داد کشیدن و کل پوست رونم با اون کار کنده شد و قرمز قرمز بود اون موضع. بعد همونجوری لیفو ول کردم اومدم دیدم صدای در میاد در رو زدم دختر عمم بود که اومد و بعدش مامانم زنگ زد و مامانم اینا اومدن و منو بردن سوانه سوختگی و اونجا اون قسمت سوختگیم تاول زده بود و دکتره با سوزن اونا رو ترکوند و گفت که خیلی کار خوبی کردم که لیف کشیدی چون گوشت اضافه می‌آورد اگه اینکار رو نمیکردی و الان ۷ سال میگذره و اصلا جاش یه ذره هم نمونده اما میتونست رنگش جا بمونه روی پام یا گوشت اضافه بیاره اگه لیف نمی‌کشیدم.
- 😳
متفرقه
0 پسند

نظرات

هنوز نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک می‌گذارد!

ثبت نظر شما