U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
September 15, 2024 at 11:17 AM
تجربه ی داشتنِ مادر کنترل گر :

سلام من میخوام تجربه ام رو از یک مادر کنترل گر بگم
خب من تا قبل از ازدواجم نمیدونستم مادرم کنترل گره ولی بعد ازدواجم تازه این قضیه رو متوجه شدم...
مادرم حتی میخواست از مسائل شخصی زن و شوهری منم بدونه احساس میکنم اگر نمیدونست حالش بد میشد...
دائما بهم میگفت همه چیزت رو باید به مادرت بگی!
وقتی بهش نمیگفتم بهم میریخت رفتار بدی با همسرم داشت و از اینکه من و همسرم تحت کنترلش نیستیم حالش بد میشد...
از هر ابزاری استفاده میکرد تا کنترلم کنه
پدرم رو به جونم مینداخت و برادرم و خاله ام دایی ام هر کسی که بتونه
تا منو تحت کنترلش بگیره
من خیلی اذیت شدم تازه میفهمم دلیل اضطراب و استرسی که قبلا دوران مجردیم داشتم و اینکه ترس از انجام دادن کاری رو بدون تایید و اجازه مادرم نداشتم و منتظر تایید بقیه بودم علتش مادرم بوده
مادرم ی مریض روحی روانیه و خودش این رو نمیدونه
من با کمک یک مشاور متبحر تونستم دست مادرم رو از زندگیم کوتاه کنم و ایشون منو اگاه کرد و بهم راهکار داد فقط مسیر خیلی سختیه اما باید استقامت داشته باشید.
کنترل گری ربطی به مادرشوهر و مادرزن بودن نداره
مادر من واقعا خیلی همسرم رو اذیت کرد و خداروشکر من بالاخره متوجه شدم جلوش رو گرفتم
۹۹ درصد خانواده های ایرانی میچسبن به بچه هاشون و باعث ازار روحی و روانی اونا میشن ما باید یاد بگیریم چیکار کنیم و در اینده خودمون راه اونا رو نریم وقتی پدر و مادر شدیم.
- 🩷
تجربه‌های ازدواج و روابط
0 پسند

نظرات

هنوز نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک می‌گذارد!

ثبت نظر شما