تجربه عمل اسکولیوز (انحراف ستون فقرات) :
سلام دخترم ۲۳ سالمه من ۱۳ سالگی انحراف ستون فقرات داشتم و زاویه انحراف ۵۶ بود و درد و این چیزا نداشتم رفتم دکتر عکس گرفت و اینا گفت باید ورزش کنی دکترای شهرمون هم خو دره پیت بودن اون موقع رفتم فیزیوتراپی و بارفیکس و این چیزا ولی خو فایده نداشت بدنم هی کج تر میشد کلا این بیماری بیشتر تو دختراس و زوایه از ۳۰ به بالا فقط عمل و اینایی که زاویه شون بالاس تو ظاهرشون معلومه خلاصه من همه دکترای شهرمون و رفتم همه قطع امید کرده بودن جوری شده بود که ناامید شده بودم از زندگی میخواستم خودکشی کنم افسردگی گرفتم کارم شده بود فقط گریه ظاهرم انقدر بد شده بود که نمیتونستم برم بیرون لباسا همه ۳ سایز گشادتر بود یکی از دکترا که گفت اگه عمل کنی فلج میشی و ... تا سن ۱۶ سالگی رسیدم
یه شب بابام زنگ زد دوستش احوال پرسی و اینا از قضا فهمید دختر دوستش هم همین مشکلو داشت تهران عمل کرده و الان حالش خوبه ما هم ادرس و گرفتیم رفتیم تهران پیش دکتر
دکتر گفت نگران نباش خودم عملت میکنم هیچیت هم نمیشه بعد عمل و برمیگردی به زندگی عادیت بعد گفت کلا تو ایران ده نفر هستن که این عملو انجام میدن یکیش خودمم بعد هزینه عملو و وسایل و بهمون گفت ماهم هزینه دادیم هزینه ش خیلییی بالا بود ولی خداروشکر بیمه نصفشو داد عمل شدم و یه روز تو ای سی یو بودم عملم هم خیلی سخت بود از ساعت ۱۲ تا ۷ بعدازظهر طول کشید ولی اون یه روزی که تو ای سی یو بودم انقدر درد کشیدم که نگید
دست و پامم بسته بودن که تکون نخورم فرداش من و بردن بخش و تایه هفته بیمارستان بودم البته بعد سه روز از عملم بلند شدم راه رفتم ولی صاف صاف شده بود بدنم و دیگه هیچ کجی نداشت خیلی خوب شده بودم اما درداییی که کشیدم بدترین دردا بودن
بیست تا پیچ و مهره با یه میله گذاشتن تو کمرم وهنوز که هنوزه تو کمرم هستن اینا و هر سال میرم چکاپ که نشکسته باشن و فعالیت سنگین انجام نمیدم و وسیله سنگین بلند نمیکنم و ورزش هم فقط شنا میرم همین.
- 😮
سلام دخترم ۲۳ سالمه من ۱۳ سالگی انحراف ستون فقرات داشتم و زاویه انحراف ۵۶ بود و درد و این چیزا نداشتم رفتم دکتر عکس گرفت و اینا گفت باید ورزش کنی دکترای شهرمون هم خو دره پیت بودن اون موقع رفتم فیزیوتراپی و بارفیکس و این چیزا ولی خو فایده نداشت بدنم هی کج تر میشد کلا این بیماری بیشتر تو دختراس و زوایه از ۳۰ به بالا فقط عمل و اینایی که زاویه شون بالاس تو ظاهرشون معلومه خلاصه من همه دکترای شهرمون و رفتم همه قطع امید کرده بودن جوری شده بود که ناامید شده بودم از زندگی میخواستم خودکشی کنم افسردگی گرفتم کارم شده بود فقط گریه ظاهرم انقدر بد شده بود که نمیتونستم برم بیرون لباسا همه ۳ سایز گشادتر بود یکی از دکترا که گفت اگه عمل کنی فلج میشی و ... تا سن ۱۶ سالگی رسیدم
یه شب بابام زنگ زد دوستش احوال پرسی و اینا از قضا فهمید دختر دوستش هم همین مشکلو داشت تهران عمل کرده و الان حالش خوبه ما هم ادرس و گرفتیم رفتیم تهران پیش دکتر
دکتر گفت نگران نباش خودم عملت میکنم هیچیت هم نمیشه بعد عمل و برمیگردی به زندگی عادیت بعد گفت کلا تو ایران ده نفر هستن که این عملو انجام میدن یکیش خودمم بعد هزینه عملو و وسایل و بهمون گفت ماهم هزینه دادیم هزینه ش خیلییی بالا بود ولی خداروشکر بیمه نصفشو داد عمل شدم و یه روز تو ای سی یو بودم عملم هم خیلی سخت بود از ساعت ۱۲ تا ۷ بعدازظهر طول کشید ولی اون یه روزی که تو ای سی یو بودم انقدر درد کشیدم که نگید
دست و پامم بسته بودن که تکون نخورم فرداش من و بردن بخش و تایه هفته بیمارستان بودم البته بعد سه روز از عملم بلند شدم راه رفتم ولی صاف صاف شده بود بدنم و دیگه هیچ کجی نداشت خیلی خوب شده بودم اما درداییی که کشیدم بدترین دردا بودن
بیست تا پیچ و مهره با یه میله گذاشتن تو کمرم وهنوز که هنوزه تو کمرم هستن اینا و هر سال میرم چکاپ که نشکسته باشن و فعالیت سنگین انجام نمیدم و وسیله سنگین بلند نمیکنم و ورزش هم فقط شنا میرم همین.
- 😮
تجربههای درمانی و پزشکی
0
پسند
نظرات
هنوز نظری وجود ندارد
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک میگذارد!