تجربه ی کاهش وزن :

من تجربه لاغری رو میخوام بفرستم. خودمم نفهمیدم از ۹۲ چطور شدم۷۸
انقد که راحت بود.
هر تغییر عادتی، فقط اولش سخته، من دوهفته ی اول خیلی سختم بود(فقط دو هفته ی اول، از جاهایی که بوی غذای خوب میاد، مدام رنگ و وارنگ چیزی میبینید دوری کنید)
روش من این بود: به جای سه وعده در روز، ۵ تا میخوردم. باحجم کم. یعنی اندازه نعلبکی یا پیش دستی. همه چیزم می‌خوردم. شیرینی ، پیتزا، و...ولی باحجم خیلی کم. این باعث میشد من که ادم شکمویی بودم و عاشق غذا، بهم فشار نیاد از نخوردن چیزای خوشمزه.
و هر وعده رو بیست دقیقه طول میدادم، چون بعد بیست دقیقه ، خود به خود پیام سیری به مغز میرسه.
و هرلقمه رو کوچک برمیداشتم و چهل بار میجویدم.
این روش خیلی توی زود سیر شدن تاثیر داره.
تقریبا میشد هر سه ساعت یک وعده.
واینکه حواسم بود تو یک روز، از همه دسته های غذایی استفاده کنم. کربوهیدرات مثل نون و سیب‌زمینی ، پروتئین مثل گوشت و تخم مرغ، میوه، لبنیات، سبزیجات، قند و چربی.
اب زیاد میخوردم، قبل غذا اب یخ میخوردم که معدم جمع بشه و احساس گرسنگی کمتر.
و هر روز هم یدونه مولتی ویتامین.
ورزش هم هرچی دوست دارید برید. ورزش نباید با سختی و حال بد باشه. اگه دو دوست داری، برو بدو. اگه کشتی دوست داری، یوگا، رقص.
فقط باید دوستش داشته باشی. اگه با حال بد بری ورزش، استرس و ناراحتی ناشی از اون، روند لاغریو کند میکنه .
و در آخر هیچ وقت کسیو بخاطر چاقی اذیت یا مسخره نکنید، لاغر شدن راحت نیست. و تو نمیدونی اون ادم چی به سرش اومده که چاق شده، یا از بچگی، تو ژنش بوده، و ساده لاغر نمیشه. باید جون بکنه. و تو راحت قضاوتش میکنی.
- 😧