تجربه کار کردن در هلدینگ نگرش :
سلام من ی دختر ۱۹ ساله ام ی روز ک داشتم با دوستم ب سمت مترو صادقیه میرفتم چندتا دختر اونجا بودن ک راجب استخدام صحبت میکردن اینا مارو بردن تو ساختمون و ما اونجا فرم پر کردیم بعد مارو فرستادن بالا اونجا بهمون گفتن ک کارمون کارشناس تلفنیه البته ی کار دیگه ام داشتن واسه بستن قرارداد کسایی ک میتونستن برن شهرستان اون کارو انتخاب میکردن ولی من چون نمیتونستم فروش تلفنی رو انتخاب کردم گفتن حقوقمون ب صورت وزارت کاره و اگر فروش خوبی داشته باشیم پورسانت میگیریم و حقوقمون تا ۲۰ ۲۵ تومن و تا ۱۰۰ تومن میره بعد اونجا گفتن ک فردا بریم واسه مصاحبه من تو خونه ک اسم هلدینگو سرچ کردم نوشته بود ک ۷ ساله فعالیت داخلی نداره و این منو ترسوند ولی وقتی ب خودشون گفتم اونا گفتن ک رقیباشون براشون حاشیه درست میکنن فرداش ک رفتم قرارداد نوشتم نوشته بود تا ۳ ماه شرط کار دارم و باید ی سفته ۵۰ تومنی ببرم اونا نزاشتن ک من از قرارداد عکس بگیرم مجبور شدم از پشت تلفن برا کسی ک مورد اعتمادم بود ماده های قرارداد و بخونم همه چی اوکی بود تا اینجا بعد از امضا و اثر انگشت منو بردن تو اتاق آموزش و اونجا خیلی شلوغ بود ی برگه دادن دستم گفتن اینو بنویس و تیکه تیکه حفظش کن و بیا تست بده تو سه روز باید کل ۳ صفحه رو حفظ میشدیم اونجا خیلییییی سر و صدا بود و دائم صدای دعوا میومد ولی انگار واسه کسایی ک اونجا کار میکردن خیلی عادی بود بعد از ۳ روز منو بردن طبقه ۴ ام واسه شروع کار با تلفن چندتام برام عکس فرستادن ک ب اونا زنگ بزنم زنگ ک میزدم اکثرا یا قطع میکردن یا میگفتن باید فکر کنن تو کل این ۳ ۴ روز ناهار با اونجا بود ک تو بشقابای ملامین واسمون غذا میاوردن ک اکثرا نمیخوردیم و دائم در حال روشن کردن عود و زدن اسپری هوا بودن یکی از بچه هایی ک با ما بود میگف بوی گل میاد و میخوان اون بورو از بین ببرن بعد تو همه طبقات صدای آهنگ خیلی زیاد بود من ک ب زور صدای پشت تلفنو میشنیدم ولی بقیه براشون عادی شده بود و میگفتن عادت میکنی همه جا دوربین داشت و هر کاری میکردی همه حواسشون ب تو بود من بعد ۴ روز رفتم استعفا بدم ک اونا گفتن تو برای این کار خیلی مناسبیو کلی حقوق میگیری ولی کارشون ترسناک بود همه مدیرا ارازل اوباش بودن تتو داشتن و خط خطی بودن با چاقو و همشون نگاه هیز ب آدم داشتن حتی یکی از مدیرا وقتی نتونستم متنمو کامل حفظ کنم خیلی واضح ولی ب شوخی بهم گفت کمربمندمو درمیارم همینجا میزنمتا و من اونجا کامل زده شدم از این کار خلاصه ک من بعد ۴ روز بلخره تونستم مدارکمو از اونجا بگیرم بیام بیرون حتما حواستونو جمع کنید گولشونو نخورید
ببخشید طولانی شد ❤️
- 🙁
سلام من ی دختر ۱۹ ساله ام ی روز ک داشتم با دوستم ب سمت مترو صادقیه میرفتم چندتا دختر اونجا بودن ک راجب استخدام صحبت میکردن اینا مارو بردن تو ساختمون و ما اونجا فرم پر کردیم بعد مارو فرستادن بالا اونجا بهمون گفتن ک کارمون کارشناس تلفنیه البته ی کار دیگه ام داشتن واسه بستن قرارداد کسایی ک میتونستن برن شهرستان اون کارو انتخاب میکردن ولی من چون نمیتونستم فروش تلفنی رو انتخاب کردم گفتن حقوقمون ب صورت وزارت کاره و اگر فروش خوبی داشته باشیم پورسانت میگیریم و حقوقمون تا ۲۰ ۲۵ تومن و تا ۱۰۰ تومن میره بعد اونجا گفتن ک فردا بریم واسه مصاحبه من تو خونه ک اسم هلدینگو سرچ کردم نوشته بود ک ۷ ساله فعالیت داخلی نداره و این منو ترسوند ولی وقتی ب خودشون گفتم اونا گفتن ک رقیباشون براشون حاشیه درست میکنن فرداش ک رفتم قرارداد نوشتم نوشته بود تا ۳ ماه شرط کار دارم و باید ی سفته ۵۰ تومنی ببرم اونا نزاشتن ک من از قرارداد عکس بگیرم مجبور شدم از پشت تلفن برا کسی ک مورد اعتمادم بود ماده های قرارداد و بخونم همه چی اوکی بود تا اینجا بعد از امضا و اثر انگشت منو بردن تو اتاق آموزش و اونجا خیلی شلوغ بود ی برگه دادن دستم گفتن اینو بنویس و تیکه تیکه حفظش کن و بیا تست بده تو سه روز باید کل ۳ صفحه رو حفظ میشدیم اونجا خیلییییی سر و صدا بود و دائم صدای دعوا میومد ولی انگار واسه کسایی ک اونجا کار میکردن خیلی عادی بود بعد از ۳ روز منو بردن طبقه ۴ ام واسه شروع کار با تلفن چندتام برام عکس فرستادن ک ب اونا زنگ بزنم زنگ ک میزدم اکثرا یا قطع میکردن یا میگفتن باید فکر کنن تو کل این ۳ ۴ روز ناهار با اونجا بود ک تو بشقابای ملامین واسمون غذا میاوردن ک اکثرا نمیخوردیم و دائم در حال روشن کردن عود و زدن اسپری هوا بودن یکی از بچه هایی ک با ما بود میگف بوی گل میاد و میخوان اون بورو از بین ببرن بعد تو همه طبقات صدای آهنگ خیلی زیاد بود من ک ب زور صدای پشت تلفنو میشنیدم ولی بقیه براشون عادی شده بود و میگفتن عادت میکنی همه جا دوربین داشت و هر کاری میکردی همه حواسشون ب تو بود من بعد ۴ روز رفتم استعفا بدم ک اونا گفتن تو برای این کار خیلی مناسبیو کلی حقوق میگیری ولی کارشون ترسناک بود همه مدیرا ارازل اوباش بودن تتو داشتن و خط خطی بودن با چاقو و همشون نگاه هیز ب آدم داشتن حتی یکی از مدیرا وقتی نتونستم متنمو کامل حفظ کنم خیلی واضح ولی ب شوخی بهم گفت کمربمندمو درمیارم همینجا میزنمتا و من اونجا کامل زده شدم از این کار خلاصه ک من بعد ۴ روز بلخره تونستم مدارکمو از اونجا بگیرم بیام بیرون حتما حواستونو جمع کنید گولشونو نخورید
ببخشید طولانی شد ❤️
- 🙁
تجربههای شغلی و نکات راهنما
0
پسند
نظرات
10 نظرولی جدی کار مناسب خیلی کم پیدامیشه .
خواهر خودم حتی برای مصاحبه توی شرکت های معتبر هم رفته بود مشکل پیش اومده بود براش 💔
جاهایی که وسیله ای چیزی دارن که قیمتی باشه یا حساب کتاب دستت باشه ممکنه بخوان ولی من حسی کار می کنم و به آدمش و محیط نگاه می کنم