U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
February 18, 2025 at 08:03 AM
تجربه طلاق :

من سی و نه سالمه و شیش هفت ماهی بود که نامزد کرده بودم اما دلش رو نداشتم برم سر خونه زندگیم چون اوایل نامزدی متوجه خیانت شوهرم شدم.اینجوری که یه روز بهم زنگ زد و‌گفت ازش شکایت کردن.
اولش طفره رفت که علت شکایت رو بگه ولی بعد با کلی اصرار و‌خواهش فهمیدم همزمان که با من نامزد بوده ،با یه دختری در ارتباط بوده و چون اون دختره بهش خیانت کرده،اینم ازش سواستفاده کرده و ولش کرده
دختره هم به جرم تجاوز جنسی ازش شکایت کرده...
من بعد شنیدن این ماجرا دچار شوک خیلی بدی شدم اونقدر که دچار زخم اثنی عشر شدم و تا الان از لحاظ روحی بسیار داغونم.نامزدم خیلی ابراز پشیمونی میکرد و به پام میفتاد که در چنین شرایطی ترکش نکنم .منم‌نه از روی محبت بلکه از روی انسان دوستی موندم و کمک کردم  تا وکیل بگیره و‌کارش به دادگاه و زندان نکشه.
خلاصه مشکلش حل شد و‌من موضوع رو با خانوادم در جریان گذاشتم  ودرخواست طلاق دادم
۱۱۴ سکه مهریه م بود که نصفش رو گرفتم و برام قسط بندی کردن
الان جدا شدم و اون ماه به ماه مهریه منو پرداخت میکنه هر چند برای اون چیزی نیست مهریه من ولی من تا عمر دارم نمیتونم به هیچکی اعتماد کنم و از لحاظ روحی و‌جسمی داغون شدم و هفته ای نیست که کابوس نبینم
بخصو ص اینکه بعدش فهمیدم نامزدم بعد از تموم شدن روند دادگاه و تحمل اونهمه فشار روحی روانی،دوباره به اون دختره پیام داده و گفته فراموشش نکرده و دوستش داره
خواستم بگم اینجوراس که بعضی خانمها از روی دل خنک کنی مهریه میگیرن چون واقعا چیزهایی از دست میدن که غیر قابل برگشته مثل سلامتی،شادی و‌حال خوب.
- ❤️
تجربه‌های ازدواج و روابط
0 پسند

نظرات

هنوز نظری وجود ندارد

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره این تجربه به اشتراک می‌گذارد!

ثبت نظر شما