تجربه فروشندگی:
من فروشنده یه فروشگاه تقریبا بزرگ بودم و نسبت به مغازه ها و بوتیکای کوچیک مشتری بیشتری داشت، فرم کلیش شبیه ارزانسراها بود. اول از همه اینکه من فکرمیکردم فقط قراره فروشنده باشم ولی بزرگ بودن فروشگاه باعث میشد که به جز فروشندگی مسئولیتای دیگه ای هم به من بسپرن مثلا جارو، گردگیری، تی کشی، مرتب کردن وسایلا و کلی خرده ریز دیگه، یعنی نود درصد صاحب کارایی که تو صنف لباس و فروشگاهو بوتیک هستن تمام تلاششونو میکنن که تو هرکاری که ازت برمیاد بکنی و فروشندگی بخش کوچیکشه شاید برای جذب و روز اول فقط بهت بگن مرتب کردنم جزو مسئولیت های تو هستش ولی همیشه بیشترشو میگن جایی که من بودم قفسه و رگال زیاد داشت و هرچند روز یه بار میگفت همشو بریزیم دوباره جمع کنیم، تی و جارو کشیدن هرروز و وسواسی با اینکه لازم نبود و همه جا تمیز بود، گردگیری لباسایی که بالا بودن، زدن دزدگیر به لباسا و همچنین تگی که با یه تفنگ فرم میزنی و روش مشخصات لباس هستش این شاید ساده بنظر بیاد ولی تو همون تایم کاریته و تو وقتی اینکارارو میکنی و قراره لباسایی که از انبار اومده رو هم دزدگیر بزنی هم اون کارت مشخصات لباس(تگ) و در عین حال حواست به مشتریام باشه، و صاحب کار من خیلی حساس بود رو رگالا و قفسه ها و مرتب بودنشون هر لحظه چک میکرد شلوارا، لباسا کج نشده باشن و هر ده دقیقه باید چک میکردیم و بین رگالا میچرخیدیم، و بدترین قسمت این شغل اینه که معمولا کسایی که میرن فروشندگی نیمه وقت کار میکنن و حقوقش از وزارت کاری هم پایین تره و هیچ امتیازی ام نداره و ممکنه مصاحبه حقوقش با سیستم حسابداریم باشه که این سختترین قسمتشه چون از اون حداقل حقوقی که بهت میگن هم ممکنه حقوقت پایین تر بیاد، بعضی وقتا خود صاحبکار فروشگاه رو تعطیل میکرد و تو سیستم خروج میزد برای من و از حقوقم کسر میشد یا حتی اگه یک دقیقه دیر میرسیدم تا وقتی ورود بزنه پنج دقیقه میگذشت و بازم کسر حقوق داشتم، معمولا تو فروشگاها جز خودت فروشنده دیگه ام هست و اگه قدیمی تر از تو باشه حس رقابت داره و سعی میکنه تورو کوچیک جلوه بده، یا خودشو کاربلد تر نشون بده، سعی کنید اصلااااا رابطه دوستانه برقرار نکنید و جز سلام خداحافظ ارتباطی نداشته باشین و پشت صاحب کار با فروشنده صحبت نکنید که قطعا به گوشش میرسه، در کل فروشندگی برای من چالشای زیادی داشت و تو تایم عید کارش سخت تر ام هست.
- 😐
من فروشنده یه فروشگاه تقریبا بزرگ بودم و نسبت به مغازه ها و بوتیکای کوچیک مشتری بیشتری داشت، فرم کلیش شبیه ارزانسراها بود. اول از همه اینکه من فکرمیکردم فقط قراره فروشنده باشم ولی بزرگ بودن فروشگاه باعث میشد که به جز فروشندگی مسئولیتای دیگه ای هم به من بسپرن مثلا جارو، گردگیری، تی کشی، مرتب کردن وسایلا و کلی خرده ریز دیگه، یعنی نود درصد صاحب کارایی که تو صنف لباس و فروشگاهو بوتیک هستن تمام تلاششونو میکنن که تو هرکاری که ازت برمیاد بکنی و فروشندگی بخش کوچیکشه شاید برای جذب و روز اول فقط بهت بگن مرتب کردنم جزو مسئولیت های تو هستش ولی همیشه بیشترشو میگن جایی که من بودم قفسه و رگال زیاد داشت و هرچند روز یه بار میگفت همشو بریزیم دوباره جمع کنیم، تی و جارو کشیدن هرروز و وسواسی با اینکه لازم نبود و همه جا تمیز بود، گردگیری لباسایی که بالا بودن، زدن دزدگیر به لباسا و همچنین تگی که با یه تفنگ فرم میزنی و روش مشخصات لباس هستش این شاید ساده بنظر بیاد ولی تو همون تایم کاریته و تو وقتی اینکارارو میکنی و قراره لباسایی که از انبار اومده رو هم دزدگیر بزنی هم اون کارت مشخصات لباس(تگ) و در عین حال حواست به مشتریام باشه، و صاحب کار من خیلی حساس بود رو رگالا و قفسه ها و مرتب بودنشون هر لحظه چک میکرد شلوارا، لباسا کج نشده باشن و هر ده دقیقه باید چک میکردیم و بین رگالا میچرخیدیم، و بدترین قسمت این شغل اینه که معمولا کسایی که میرن فروشندگی نیمه وقت کار میکنن و حقوقش از وزارت کاری هم پایین تره و هیچ امتیازی ام نداره و ممکنه مصاحبه حقوقش با سیستم حسابداریم باشه که این سختترین قسمتشه چون از اون حداقل حقوقی که بهت میگن هم ممکنه حقوقت پایین تر بیاد، بعضی وقتا خود صاحبکار فروشگاه رو تعطیل میکرد و تو سیستم خروج میزد برای من و از حقوقم کسر میشد یا حتی اگه یک دقیقه دیر میرسیدم تا وقتی ورود بزنه پنج دقیقه میگذشت و بازم کسر حقوق داشتم، معمولا تو فروشگاها جز خودت فروشنده دیگه ام هست و اگه قدیمی تر از تو باشه حس رقابت داره و سعی میکنه تورو کوچیک جلوه بده، یا خودشو کاربلد تر نشون بده، سعی کنید اصلااااا رابطه دوستانه برقرار نکنید و جز سلام خداحافظ ارتباطی نداشته باشین و پشت صاحب کار با فروشنده صحبت نکنید که قطعا به گوشش میرسه، در کل فروشندگی برای من چالشای زیادی داشت و تو تایم عید کارش سخت تر ام هست.
- 😐
تجربههای کاری در فروشگاهها
0
پسند
نظرات
10 نظرشما مثلا از دیوار نگا کنی
خیلیا هستن سابقه کاری براشون مهم نیست و قبولت میکنن
بعضی جاهام که اره دیگه سابقه مهمه براشون🙁
شاگردی
هر روز طی میزدم و ماشینارو پاک میکردم
هیچ پولی دریافت نمیکردم چون میدونستم
این تجربه به دردم میخوره و خورد
شما هر کاری ک بخوای بکنی
به تکنیک هایه فروشندگی تجربیت نیاز داری
حتی اگه کسب و کاره خودتو راه بندازی
البته درسته که شما برایه کار کردم به اونجا رفتید نه یادگیری
ولی بهتره نیمهی پره لیوانم ببینید👌🏻