تجربه ی کلاه برداری :
2 سالی میگذشت از وقتی که بود که یکی در واتساپ به من دائما پیام میداد که از طرف یک شرکت سرمایه گذاری روی جفت ارز تماسرمیگیره که 2.5% روزانه سود میده.
این طوری کار میکنند که همه ی اخبار رو دنبال میکنند و اگه بفهمند ارزش یک پول میخواد بالا بره میخرنش و وقتی که میخواد پایین بیاد میفروشنش. و محاسبات ریاضی انجام میدن و ازتحلیل های هوش مصنوعی استفاده میکنند. چند تا جدول قشنگ هم از هزینه و درامد شرکت بهم داد. وبسایت داشتند. و گروه حامی از کسایی که هر روز با پولی که از شرکت میگرفتند از لامبورگینی و خونه شون عکس میگرفتند. و کلی هم متن موفقیت از برایان تریسی و سایر روانشناسی های زرد. و آموزش های اقتصاد و تحلیل بازار.
من تازه دانشگاه قبول شده بودم یک شهر دیگه و پدرم خرج چند سال زندگیم رو یک جا نقد به من داد تا با خیال راحت فقط روی درسم تمرکز کنم، به جای جهیزیم.
منم با خودم فکر کردم دو ساله این شرکت رو میشناسم و با مبالغ کم امتحانشون کردم پس الان اگه کل داراییم رو بزارم اون جا میتونم هم زندگیمو کنم. هم اصل پولم مصرف نشه، طمع کردم شایدم اون وارزی های مفتی که اونا بهم میدادن مزه کرده بود. و به محض این که من پولم رو گذاشتم سایتشون از کار افتاد. و درخواست پول بیشتر میکردند برای دوباره فعال کردنش. و من که دیگه وحشت کرده بودم از از دست دادن خرج چند سالم هر چقدر میگفتند قرض میکردم و وام میگرفتم بهشون میدادم.
تا این که بالاخره هر چی داشتم و نداشتم ازم گرفتند و دستم به هیچ جا نرسید. با سر پایین برگشتم خونه. نه تحصیل کردم و سرمایم رو هم از دست دادم. سرکوفت تمام خانواده و فامیل هم روی من هست. همه ی زحمت هایی که برای کنکور کشیدم از بین رفت.
عقل من از همون روز اول میدونست که این کلاه برداری یه. اما دو سال با احساسات و روان من بازی کردند. بی تجربگی هم بود.
به همه ی جوان های کوچیک تر از خودم میگم که مشکل نفهمیدن و عاقل نبودن نیست، به خاطر احساسی تصمیم گرفتنه که فریب میخوره آدم. بدونید پنیر مفت توی تله موشه. طمع نکنید. اعتماد نکنید. از زندگیتون به کسی نگید.
الان سه سال از این ماجرا میگذره. داغ اون اتفاق روی دلم موند و بار گناهش روی دوشم. ولی من نه تنها نتونستم با قضیه کنار بیام خانوادم هم همین طور حالم هر روز بد تر میشه. فقط میخواستم قبل از این که از این دنیا برم بگم که بقیه مراقب خودشون باشن.
میدونم من خیلی خوشبخت بودم. خانوادم نگرش های خیلی بازی داشتند. خودم هم در حفظی جات با استعداد بودم. همه چیز عالی بود. من لیاقتش رو نداشتم. و خودم شانسم رو سوزوندم. شما مراقب خودتون باشید.
- 💔
2 سالی میگذشت از وقتی که بود که یکی در واتساپ به من دائما پیام میداد که از طرف یک شرکت سرمایه گذاری روی جفت ارز تماسرمیگیره که 2.5% روزانه سود میده.
این طوری کار میکنند که همه ی اخبار رو دنبال میکنند و اگه بفهمند ارزش یک پول میخواد بالا بره میخرنش و وقتی که میخواد پایین بیاد میفروشنش. و محاسبات ریاضی انجام میدن و ازتحلیل های هوش مصنوعی استفاده میکنند. چند تا جدول قشنگ هم از هزینه و درامد شرکت بهم داد. وبسایت داشتند. و گروه حامی از کسایی که هر روز با پولی که از شرکت میگرفتند از لامبورگینی و خونه شون عکس میگرفتند. و کلی هم متن موفقیت از برایان تریسی و سایر روانشناسی های زرد. و آموزش های اقتصاد و تحلیل بازار.
من تازه دانشگاه قبول شده بودم یک شهر دیگه و پدرم خرج چند سال زندگیم رو یک جا نقد به من داد تا با خیال راحت فقط روی درسم تمرکز کنم، به جای جهیزیم.
منم با خودم فکر کردم دو ساله این شرکت رو میشناسم و با مبالغ کم امتحانشون کردم پس الان اگه کل داراییم رو بزارم اون جا میتونم هم زندگیمو کنم. هم اصل پولم مصرف نشه، طمع کردم شایدم اون وارزی های مفتی که اونا بهم میدادن مزه کرده بود. و به محض این که من پولم رو گذاشتم سایتشون از کار افتاد. و درخواست پول بیشتر میکردند برای دوباره فعال کردنش. و من که دیگه وحشت کرده بودم از از دست دادن خرج چند سالم هر چقدر میگفتند قرض میکردم و وام میگرفتم بهشون میدادم.
تا این که بالاخره هر چی داشتم و نداشتم ازم گرفتند و دستم به هیچ جا نرسید. با سر پایین برگشتم خونه. نه تحصیل کردم و سرمایم رو هم از دست دادم. سرکوفت تمام خانواده و فامیل هم روی من هست. همه ی زحمت هایی که برای کنکور کشیدم از بین رفت.
عقل من از همون روز اول میدونست که این کلاه برداری یه. اما دو سال با احساسات و روان من بازی کردند. بی تجربگی هم بود.
به همه ی جوان های کوچیک تر از خودم میگم که مشکل نفهمیدن و عاقل نبودن نیست، به خاطر احساسی تصمیم گرفتنه که فریب میخوره آدم. بدونید پنیر مفت توی تله موشه. طمع نکنید. اعتماد نکنید. از زندگیتون به کسی نگید.
الان سه سال از این ماجرا میگذره. داغ اون اتفاق روی دلم موند و بار گناهش روی دوشم. ولی من نه تنها نتونستم با قضیه کنار بیام خانوادم هم همین طور حالم هر روز بد تر میشه. فقط میخواستم قبل از این که از این دنیا برم بگم که بقیه مراقب خودشون باشن.
میدونم من خیلی خوشبخت بودم. خانوادم نگرش های خیلی بازی داشتند. خودم هم در حفظی جات با استعداد بودم. همه چیز عالی بود. من لیاقتش رو نداشتم. و خودم شانسم رو سوزوندم. شما مراقب خودتون باشید.
- 💔
تجارب ناگوار کلاهبرداری اینترنتی
2
پسند
نظرات
10 نظرفقط جان انسان هست که اگه رفت دیگه برنمیگرده
مال هرچقدر زیاد از دست همبره
باز جبرانمیشه
دوست من دوتا خونه بزرگ تومشهد داشت فروخت که فرزندش پزشکی میخوند
بره اونور درست فردا که پرواز بود وپول دوتا خونه رفته بود اونسمت دست مشاور ورابط ها
اتفاقی افتاد که نرفت
ولی الان بعد ساالها هم صاحب خونه شدن هم زندگی ووهمه چیز
فقط میگن خداراشکر خودمسالمموندم
همه چی دوباره ساخته شد قویتر وعاقلانه تر از قبل
لطفا بخاطر مادرتان
شانه هات را بالا بگیر وبا تمام قامت بلند شو ادامه بده
مال را بیخیال شو
مهم جسم خودت هست که هستی
از حراست از آموزش