تجربه ازدواج :
سلام
خواستم تجربه مو از ازدواج بگم با کسی که ادعا میکرد عاشقمه ۵ سال طول کشید تا قبول کنن پدر و مادرش
چند باری این وسط همه چی به بن بست رسید ولی چون یه مقداری دوسش داشتم و از بیشترش از سر دلسوزی و اینکه من آدمی نیستم ک کسی و عاشق خودم کنم بعد ولش کنم و وقتی ک وضعیتشو تو خانوادش دیدم خواستم بگیرمش ک از اون خانواده راحتش کنم اونم همش میگفت ک بعد از عقد دیگ اجازه نمیدم تو زندگیمون دخالت کنن.
پدر و مادرم هم بندگان خدا وقتی اوضاع خانوادشو دیدن گفتن بهتره ک وصلت نکنی باهاشون ولی بازم هرچی خودت صلاح میدونی.
راستیتش من تا قبل عقد زیادی حسی بهش نداشتم اما بعد عقد انگار از این رو به اون رو شدم شدیدا عاشقش شدم نمیدونم چه هرمونیه ک تو مردا ایجاد میشه ک تا وقتی میفهمن زن گرفتن و حالا این وختره ناموسشون شده اصلا نوع نگاهت بهش تغییر میکنه واقعا عاشقش میشی.
اینو بگم ک بعد عقد دخالت هاشون مثل کجا موندن .حق نداری شب باهم برید خونشون .چی بپوشه.و دخالت های از این هم کمتر ک نشد هیچ بیشتر شد سر قول هاشم نموند یعنی مادرشو به شوهرش ترجیح میداد اون شور و علاقه ش هم بعد ۳ ۴ ماه از بین رفت
حالا من موندم و شرمندگی پیش خانوادم
ناراحتیم از غصه خوردن مادرم برا من چون من اصلا آدمی نیستم ک بخوام بقیه آدمارو درگیر مشکلاتم کنم تو این چند سال هم سعی کردم خودم مشکلاتمون حل کنم
من موندم و ترس از اینکه دار و ندارم و برا مهریه بزاره اجرا
ترس از حرف و حدیث خانواده
غصه خوردنم برا عمر از دست رفتم
حسرت زندگی ساده و آروم بقیه
حسرت آغوش کسی ک براش جنگیدم و دوندگی کردم
نمیدونم به حرفام گوش میکنید یا نه
ولی واقعا تو این دوره و زمونه مشاور و اینا همش الکیه.
من شاید ۱۵ ۱۶ جلسه مشاوره رفتیم.
عاشقتم عاشقتم الکیه.
بشینید سر خونه هاتون چشمامونو باز کنید اول مادر طرف و ببینید تحقیق کنید صرف اینکه چند سال بفهمید و همو میشناسید مهم نیست
خانواده طرف خیلی مهمه خیلی
هر رفتاری ک پدر و مادرش دارن این رفتار به بچه هاشونم به ارث میرسه.
از سر دلسوزی ازدواج نکنید.
اگر تو رابطه غلط هستید تمومش کنید
تهش یه هفته می خواد قلبتون از جاش دربیاد حالتون بد بشه
بهتر از اینکه ک چند سال بعدش عذاب بکشید
بهتر از اینکه با اشتباهتون باعث ناراحتی پدر و مادرتون بشید
بهتر از اینکه چند سال از زندگی عقب بیفتید
بهتر از اینکه چیزایی ک برای بدست آوردنشون خون دل خوردید خیلی مفت از دستتون بره.
ما فقط قراره یه بار زندگی کنیم واقعا ارزش این همه تاوان و سختی و نداره.
- 😢
سلام
خواستم تجربه مو از ازدواج بگم با کسی که ادعا میکرد عاشقمه ۵ سال طول کشید تا قبول کنن پدر و مادرش
چند باری این وسط همه چی به بن بست رسید ولی چون یه مقداری دوسش داشتم و از بیشترش از سر دلسوزی و اینکه من آدمی نیستم ک کسی و عاشق خودم کنم بعد ولش کنم و وقتی ک وضعیتشو تو خانوادش دیدم خواستم بگیرمش ک از اون خانواده راحتش کنم اونم همش میگفت ک بعد از عقد دیگ اجازه نمیدم تو زندگیمون دخالت کنن.
پدر و مادرم هم بندگان خدا وقتی اوضاع خانوادشو دیدن گفتن بهتره ک وصلت نکنی باهاشون ولی بازم هرچی خودت صلاح میدونی.
راستیتش من تا قبل عقد زیادی حسی بهش نداشتم اما بعد عقد انگار از این رو به اون رو شدم شدیدا عاشقش شدم نمیدونم چه هرمونیه ک تو مردا ایجاد میشه ک تا وقتی میفهمن زن گرفتن و حالا این وختره ناموسشون شده اصلا نوع نگاهت بهش تغییر میکنه واقعا عاشقش میشی.
اینو بگم ک بعد عقد دخالت هاشون مثل کجا موندن .حق نداری شب باهم برید خونشون .چی بپوشه.و دخالت های از این هم کمتر ک نشد هیچ بیشتر شد سر قول هاشم نموند یعنی مادرشو به شوهرش ترجیح میداد اون شور و علاقه ش هم بعد ۳ ۴ ماه از بین رفت
حالا من موندم و شرمندگی پیش خانوادم
ناراحتیم از غصه خوردن مادرم برا من چون من اصلا آدمی نیستم ک بخوام بقیه آدمارو درگیر مشکلاتم کنم تو این چند سال هم سعی کردم خودم مشکلاتمون حل کنم
من موندم و ترس از اینکه دار و ندارم و برا مهریه بزاره اجرا
ترس از حرف و حدیث خانواده
غصه خوردنم برا عمر از دست رفتم
حسرت زندگی ساده و آروم بقیه
حسرت آغوش کسی ک براش جنگیدم و دوندگی کردم
نمیدونم به حرفام گوش میکنید یا نه
ولی واقعا تو این دوره و زمونه مشاور و اینا همش الکیه.
من شاید ۱۵ ۱۶ جلسه مشاوره رفتیم.
عاشقتم عاشقتم الکیه.
بشینید سر خونه هاتون چشمامونو باز کنید اول مادر طرف و ببینید تحقیق کنید صرف اینکه چند سال بفهمید و همو میشناسید مهم نیست
خانواده طرف خیلی مهمه خیلی
هر رفتاری ک پدر و مادرش دارن این رفتار به بچه هاشونم به ارث میرسه.
از سر دلسوزی ازدواج نکنید.
اگر تو رابطه غلط هستید تمومش کنید
تهش یه هفته می خواد قلبتون از جاش دربیاد حالتون بد بشه
بهتر از اینکه ک چند سال بعدش عذاب بکشید
بهتر از اینکه با اشتباهتون باعث ناراحتی پدر و مادرتون بشید
بهتر از اینکه چند سال از زندگی عقب بیفتید
بهتر از اینکه چیزایی ک برای بدست آوردنشون خون دل خوردید خیلی مفت از دستتون بره.
ما فقط قراره یه بار زندگی کنیم واقعا ارزش این همه تاوان و سختی و نداره.
- 😢
تجربههای ازدواج و روابط
0
پسند
نظرات
1328 نظرپشتیبان مرد؟ زندگی قرار نیست به تو تضمین بده که پشتیبان خیلی خوبی داشته باشی یا اصلاً اون برای همیشه زنده باشه
پس باید توی چرخه تکراری شوهر پشت شوهر ( در صورت فوت شوهر یا طلاق گرفتن) و تحمل کردن تروماهای ازدواج بیفتی و نهایتاً باید خودت روی پای خودت بایستی
بهتره هویت خودتون را به عنوان یک زن بپذیرید
زن موجود ضعیف نیست که نیاز به پشتیبان داشته باشه زن خودش دیریت میکنه و نشون میده که توی خونه بیشتر مسئولیتها رو چه در داخل خونه چه در بیرون انجام میده
بهتره دست از ضعیف دیدن خودمون برداریم و خودمون رو آویزون دیگران نکنیم
ازدواج شروطی داره اگر طرف عاشق بشه و لازم بدونه که به خاطر احساسش میخواد ازدواج کنه آره ولی به خاطر تنهایی و پشتیبان داشتن ازدواج کردن غلطه
این وسط چرا باید به مرد نیاز داشته باشه؟
ماهم پیشش بودیما میگفت نههه شما منو درک نمیکنید میرم با هم دوره ایام الان هرهفته گردشه
من این چیزارو میبینم به نتیجه میرسم اصلا تنها نمیمونی تا خودت نخوای
نوع هایمن تو معاینه ها مشخصه
ولی پارگی رو نمیشه صد درصد درست تشخیص داد