U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
July 30, 2025 at 05:24 PM
تجربه 6 سال تحصیل در استعداد های درخشان :

هنوزم وقتی بهم میگن که قراره دختر یا پسرشون رو بفرستن استعداد های درخشان، ذوق دارن! ولی من کلی غمگین میشم با این جمله...
عزیزان میخوام از تجربه خودم توی استعداد های درخشان بگم سال اولی که از یک روستای دور افتاده توی این مدارس قبول شدم پدرم به هر دردسری بود من رو راهی این مدارس کرد نه اینکه زوری باشه یا نه! من خودم انتخاب کردم چون توی این مدتی که عالم و آدم پدر و مادرم رو میدین و بهشون کلی تبریک می گفتن انگاری که منی که تا چند سال حتی نمی دیدن یهویی مشهور شدم خلاصه رفتم!
در سه سال راهنمایی با وجود اینکه درس ها به شدت سنگین بود (حتی تفکیک درسی برای کتاب علوم داشتیم و برای هر بخش یعنی فیزیک، شیمی و زیست هر کدوم یک استاد) و حتی یادمه اون زمان کتاب های خاصی هم داشتیم معدلم بالای ۱۹.۵۰ می شد! نه که فک کنید آدم باهوشی ام نه! من خیلی تلاش کردم... حالا نکته بد این قضیه این بود که توی تمام این سال ها من نزدیک به ۱۰ ساعت رو توی مدرسه میگذروندم اونم هر روز (مطالعه اجباری، آزمون و...) هیچ مراسمات خانوادگی شرکت نمی کردم، عید تا عید فقط درس داشتم...توی این سه سال به قدری تنها بودم که یادمه می شد ۳ ماه تمام با کسی حرفی نمی زدم فقط در حد کلمات و جملات کوتاه... افسردگی شدید حالا با خودتون میگید دوست پیدا می کردی! از فضای مدرسه و کلاس بگم اگه تجربه مدرسه داشتین کلاس ها پر شور و با شلوغ کاری و این چیزا همراه هستن... ولی نه اینجایی که من بودم! با کوچکترین چیز تنبیه درسی می شدیم برای آزمون ها سر صبحگاه تهدید می شدیم که هرکسی نفر آخر بشه اخراج میشه (الان نمی کنن ولی اون سال ها تعداد زیادی از دوستام هر سال کمتر شدن) فضای بچه ها اول تا آخر روز ساکت بود کسی حوصله چیزی نداشت... برعکس اون سال های اول ورودی...
کسی منو اجبار نکرد ولی خودم به خودم ظلم کردم... کلی بیماری روانی گرفتم... کل دوستان ابتدایم وقتی از مدرسه حرف میزنن کلی خاطرات خوب میگن ولی من هیچی ندارم برای تعریف... سال آخر بخاطر افسردگی شدید و انواع بیماری های روانی بستری شدم... از دکتر بودنی که فک میکردم با این کار خانواده رو نجات میدم دست کشیدم! فقط تمام بار مسئولیت خانواده رو به دوش کشیدم وگرنه خانواده بدون من هم می تونن!
نزدیک به دو سال طول کشید تا درمان بشم! رفتم دانشگاه توی رشته ای که علاقه داشتم(کامپیوتر) درس خوندم یک سال نشد که خرج خودم رو تونستم دربیارم الان حالم خوبه و میخوام فقط توی آرامش زندگی کنم🙂💜
نتیجه؟ بچگی کنید... عشق و حال کنید... با دوستاتون وقت بگذرونید... درس انقدر هم مهم نیست که انقدر اذیت بشید... شما فقط مسئول خودتی... پس به خودت سخت نگیر...
- 💙
تجربه‌های حرفه‌ای
0 پسند

نظرات

795 نظر
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:44 PM
مثل اینکه شوهرم دردسر داره😂😂
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:44 PM
از قصد تو فشار و رقابت مینداختن
0 پسند
C
Catwoman_miew
July 30, 2025 at 05:43 PM
منم سال اخرمو بخاطر جو داغونش نرفتم
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:43 PM
مدام تهدید و تحقیر واسه کوچیک ترین اشتباه یا نمره کم
سطح سوالات بالا طوری که کل سال یه بیست فیزیک نداشته باشیم
برنامه هفتگی مدرسه فوق افتضاح و غیر استاندارد سه زنگ فیزیک پشت سر هم
یا دوزنگ ریاضی دو زنگ شیمی
بعد تو امتحانات ترم مارو بعضی وقتا نگه میداشتن تا ۳ چون درس عقب بود نمیرسیدیم درستی روز بعد و امتحان بعدو بخونیم
فشار روانی که ایجاد میکردن بینمون
بخاطر سختگیریاشون مستمرا پایین میومد
با هیچ همکلاسیی نمیشه دوست شد مثل مدارس دیگه همه فکر میکنن دشمن خونیشونی اومدن بجنگن
0 پسند
R
RY1575
July 30, 2025 at 05:42 PM
بنظرم شوور کنن راحت تره 😂😂😂😂
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:42 PM
یزد
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:42 PM
من تو یک مدرسه ساده دولتی بودم ولی سال اخر انقددررر جو بدی تو کلاسمون بود ک کلا مدرسه نرفتم دیگه چه برسه به تیزهوشان، واقعا درک میکنم چی میگی😭
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:42 PM
آخر داستان اینجوری نوشته داش
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:41 PM
بچه چرا 🤔🤔🤔😂😂😂
0 پسند
A
ناشناس
July 30, 2025 at 05:41 PM
خلاصه : عمر و وقت خودتونو برای درس هدر ندید
0 پسند

ثبت نظر شما