تجربه پیشتیبانی قلمچی :
سلام
میخواستم از تجربه پشتیبان قلمچی شدنم بگم
لطفا همه مخصوصا دانش آموزان قلمچی اینو بخونن که بشدت مفیده براتون
من دانشجو بودم به عنوان کار دانشجویی با پیشنهاد یکی از دوستام رفتم قلمچی مشاور شدم ، حس خیلی خوبی داشتم و فکر میکردم قراره به بچه ها کمک کنم پیشرفت بکنن و....
وقتی وارد قلمچی شدم ، ۲۰ ، ۳۰ ٪ حقوقم ثابا بود و باقی حقوقم بستگی به این داشت که چقدر به بچه ها کتاب و سی دی دوره فروختم
ولی من به هیچ عنوان چیزی به بچه ها نمیفروختم
چون برای برادر خودم که کنکوری بود و به لطف خدا پزشکی قبول شد هیچ کتاب قلمچی تهیه نکردم ( چون کیفیت افتضاحی دارن ) و وجدانم راضی نمیشد وقت با ارزش بچه های مردم رو تو دوران کنکور تلف بکنم بخاطر چند تومن پورسانت فروش کتاب
بخاطر این کارام مسیولمون بشدت از من ناراحت بود
کمترین امار فروش کتاب و دوره و سی دی داشتم ( تقریبا صفر )
ولی در مقابل اولیا و بچه ها بشدت راضی بودن ، حتی یکی دوتا از اولیا حضوری اومده بودن تشکر میکردن
میشد ۱ ساعت با بچه تلفنی حرف میزدم ناراحتیشون از خانواده و دوستاشون رو بهم میگفتن و....
در حدی شد که یکی از دانش اموزان عشق لاتیمو تونستم درسخوان بکنم
ولی برای قلمچی هیچ کدوما اینا مهم نبود و درنظر قلمچی من یک پشتیبان بد بودم چون کتاب آبی نمیفروختم
و خداروشکر اخر سال دراومدم و از این محیط سمی خارج شدم
روی حرفم به شما بچه ها و اولیا و دانش اموزان اینکه پشتیبان های قلمچی رو نه یک دلسوز و مشاور ، بلکه یک بازار یاب محصولات قلمچی ببینید
نمیگم همه پشتیبان ها اینطورین ، قطعا نه
ولی روشون فشار هست که اینطوری باشن ( بازار یاب باشند نه دلسوز ).
- 🫐
سلام
میخواستم از تجربه پشتیبان قلمچی شدنم بگم
لطفا همه مخصوصا دانش آموزان قلمچی اینو بخونن که بشدت مفیده براتون
من دانشجو بودم به عنوان کار دانشجویی با پیشنهاد یکی از دوستام رفتم قلمچی مشاور شدم ، حس خیلی خوبی داشتم و فکر میکردم قراره به بچه ها کمک کنم پیشرفت بکنن و....
وقتی وارد قلمچی شدم ، ۲۰ ، ۳۰ ٪ حقوقم ثابا بود و باقی حقوقم بستگی به این داشت که چقدر به بچه ها کتاب و سی دی دوره فروختم
ولی من به هیچ عنوان چیزی به بچه ها نمیفروختم
چون برای برادر خودم که کنکوری بود و به لطف خدا پزشکی قبول شد هیچ کتاب قلمچی تهیه نکردم ( چون کیفیت افتضاحی دارن ) و وجدانم راضی نمیشد وقت با ارزش بچه های مردم رو تو دوران کنکور تلف بکنم بخاطر چند تومن پورسانت فروش کتاب
بخاطر این کارام مسیولمون بشدت از من ناراحت بود
کمترین امار فروش کتاب و دوره و سی دی داشتم ( تقریبا صفر )
ولی در مقابل اولیا و بچه ها بشدت راضی بودن ، حتی یکی دوتا از اولیا حضوری اومده بودن تشکر میکردن
میشد ۱ ساعت با بچه تلفنی حرف میزدم ناراحتیشون از خانواده و دوستاشون رو بهم میگفتن و....
در حدی شد که یکی از دانش اموزان عشق لاتیمو تونستم درسخوان بکنم
ولی برای قلمچی هیچ کدوما اینا مهم نبود و درنظر قلمچی من یک پشتیبان بد بودم چون کتاب آبی نمیفروختم
و خداروشکر اخر سال دراومدم و از این محیط سمی خارج شدم
روی حرفم به شما بچه ها و اولیا و دانش اموزان اینکه پشتیبان های قلمچی رو نه یک دلسوز و مشاور ، بلکه یک بازار یاب محصولات قلمچی ببینید
نمیگم همه پشتیبان ها اینطورین ، قطعا نه
ولی روشون فشار هست که اینطوری باشن ( بازار یاب باشند نه دلسوز ).
- 🫐
تجربههای حرفهای
0
پسند
نظرات
128 نظرقلم چی و زانو چی ... هم به نظرم کصشعری بیش نیستن خودتون برید بخونید
به همچنین
باید بی وجدان باشی و فقط کتاب فروشی به مردم بدون در نظر گرفتن بودجه و شرایط مالی و هر چیزی ...