تجربه اعتماد به دعا نویس :
من خودم به شخصه نرفتم ولی یکی از اشناهامون بود بعد دو سال هنوز اون سمو یادمه
این خانوم ( سودابه ) اشنای ما بلند میشه میره پیش یکی از این دعا نویسای معرووف که توسط یکی از افراد مووورد اعتماااد خانواده اش معرفی شده بود
یه پول کلونی داد و دعاهرو گرفت
ماهم کامل در جریان مراحلش بودیم و هی ما برای فان خبر میگرفتیم ببینیم تهش چی میشه هی اون امید داشت که قطعا دیگه کار تمومه
اقا این میره دعانویسه یه چند ورقه کاغذ چیز مینویسه که میگه بفرما ببرش
یکیش باید زیر خاک نزدیک رود خاک بشه
یکیشو با اسفند و نمک و فلان بسوزون
یکیشو نمیدونم چ بکن و فلان
ای وسط هی ما میگفتیم بابا یکی لب رود میبینتت یچی چال میکنی ابرو شرفتون میره هیچ😂
یکیش ولی باید هی باهاش میبود و تو جیب لباس میذاشت
هر بار تو همه جمع ها خونوادگی هی صحبتش بود هی میگفت اره ببین چقدر ماهره دیدی چه کارایی گفت بکنم قطعا این طلسمه و جادو کارو را میندازه
دعا نویسه هم گفته بود کارت نباشه تو از طرف یه شخص عزیز معرفی شدی قطعاخوب میپیچم برات دیگه نگران نباش
ولی این دعانویسه گفت هرکاری میکنی هرچی میشه به هیییچ وجع نکنه هیچ وقت اصلا لای کاغذارو نکنه باز کنی سحر و دعا از بین میره و نمیدونم چی
ای وسط ما هی میگفتیم بابا کارت دیگه داره راه میوفته بیا این کاغذو باز کن ببینیم چی توشه چی نوشتس
کارش اخرا حالا به خواست خدا میگیره😂
یه بار اخرا گفتیم بابا این کاغذو باز کن دیگه کاره گرفت
اون روزو یادم نمیره
یه جنگی کردیم کی زود تر بیاد این چسبا دورشو بکنه باز کنه
از اون ور بچه ها انگار افسار پاره کرده بودن یورتمه کشان و فریاد که خاله سودابه بخون بخون
هیچ وقت قیافشو یادم نمیره😂
این وسط ماهم از کنجکاوی که سودابه میخواد چیو میخواد بخونه چشامون از حلقه زده بود بیرون
نمیخوام سرتونو در بیارم فقط یه جمله توش بود
(من خرم اونم که معرفیت کرد خره ولی تو خر تری)
اون وسط احساس میکردم بوی سوز اتیش ماتحت سودابه تموم محوطه رو گرفت
احساس میکنم گاهی هنوز دلدرد خنده اون روزو دارم
ترو خدا به هرکسی اعتماد نکنید
شاید باور نکنید ولی سودابه هنوزم دست نکشیده😂😂.
- 😂
من خودم به شخصه نرفتم ولی یکی از اشناهامون بود بعد دو سال هنوز اون سمو یادمه
این خانوم ( سودابه ) اشنای ما بلند میشه میره پیش یکی از این دعا نویسای معرووف که توسط یکی از افراد مووورد اعتماااد خانواده اش معرفی شده بود
یه پول کلونی داد و دعاهرو گرفت
ماهم کامل در جریان مراحلش بودیم و هی ما برای فان خبر میگرفتیم ببینیم تهش چی میشه هی اون امید داشت که قطعا دیگه کار تمومه
اقا این میره دعانویسه یه چند ورقه کاغذ چیز مینویسه که میگه بفرما ببرش
یکیش باید زیر خاک نزدیک رود خاک بشه
یکیشو با اسفند و نمک و فلان بسوزون
یکیشو نمیدونم چ بکن و فلان
ای وسط هی ما میگفتیم بابا یکی لب رود میبینتت یچی چال میکنی ابرو شرفتون میره هیچ😂
یکیش ولی باید هی باهاش میبود و تو جیب لباس میذاشت
هر بار تو همه جمع ها خونوادگی هی صحبتش بود هی میگفت اره ببین چقدر ماهره دیدی چه کارایی گفت بکنم قطعا این طلسمه و جادو کارو را میندازه
دعا نویسه هم گفته بود کارت نباشه تو از طرف یه شخص عزیز معرفی شدی قطعاخوب میپیچم برات دیگه نگران نباش
ولی این دعانویسه گفت هرکاری میکنی هرچی میشه به هیییچ وجع نکنه هیچ وقت اصلا لای کاغذارو نکنه باز کنی سحر و دعا از بین میره و نمیدونم چی
ای وسط ما هی میگفتیم بابا کارت دیگه داره راه میوفته بیا این کاغذو باز کن ببینیم چی توشه چی نوشتس
کارش اخرا حالا به خواست خدا میگیره😂
یه بار اخرا گفتیم بابا این کاغذو باز کن دیگه کاره گرفت
اون روزو یادم نمیره
یه جنگی کردیم کی زود تر بیاد این چسبا دورشو بکنه باز کنه
از اون ور بچه ها انگار افسار پاره کرده بودن یورتمه کشان و فریاد که خاله سودابه بخون بخون
هیچ وقت قیافشو یادم نمیره😂
این وسط ماهم از کنجکاوی که سودابه میخواد چیو میخواد بخونه چشامون از حلقه زده بود بیرون
نمیخوام سرتونو در بیارم فقط یه جمله توش بود
(من خرم اونم که معرفیت کرد خره ولی تو خر تری)
اون وسط احساس میکردم بوی سوز اتیش ماتحت سودابه تموم محوطه رو گرفت
احساس میکنم گاهی هنوز دلدرد خنده اون روزو دارم
ترو خدا به هرکسی اعتماد نکنید
شاید باور نکنید ولی سودابه هنوزم دست نکشیده😂😂.
- 😂
تجربههای الهی و معنوی
0
پسند
نظرات
359 نظرقربون دستت
واسه قطعی برق !!
واسه قیمت خودرو!!
واسه پایین اومدن دلار !!
واسه طلا ....
اصلا واسه اینکه جنگ نشه
یه دعا برام ما مردم بگیره 👌👌😊
قول میدیم تا لحظه آخر کاغذ باز نکنیم 😉
دلم واسه دیدنش پر میزنع ولی وقتی میبینمش انگاری دشمنمه
اول اینکه طلسم و جادو و دعا واقعا وجود داره و واقعا هم عمل میکنه
چه ما اعتقاد داشته باشیم چه نداشته باشیم
دعا نویس واقعی هم پول نمیگیره، میگه هر چقدر خودت خواستی پول بده،
اینایی که مبالغ بالا میگیرن بدون شک افراد فیکی هستن
دو اینکه اصلا به هیچ عنوان راه دعا رو به خونتون باز نکنید
خودتونم گول نزنید این مهر و محبته این جذب معشوقه و اینا زندگی تون نابود میشه
دیگه طلسم های سیاه که هیچی دیگه
ممکنه برای یکی طلسم سیاه بگیرید کار هم بکنه اون طرف هم زندگیش نابود شه شما تو کونت عروسی شه
اما در جریان باشین اون انرژی(جن) طلسم در نهایت برمیگرده به طرف خود شما و زندگی تون رو چند برابر نابود و ممکنه حتی عزیزانتون رو هم ازتون بگیره (دیدم که میگم)
پس به طور کلی به هیچ عنوان سراغ دعا و ادعیه و سرکتاب و فالگیر و اینها نرید
«هر چیزی یه بهایی داره» ادمی که باهوش باشه از این جمله ی من تا اخرشو میفهمه
میخواید مشکلاتتون حل شه فقط قران و مفاتیح و خدا و لاغیر
خنده دار بود!؟؟