U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
August 29, 2025 at 07:38 AM
تجربه اعتماد به دعا نویس :

من خودم به شخصه نرفتم ولی یکی از اشناهامون بود بعد دو سال هنوز اون سمو یادمه
این خانوم ( سودابه ) اشنای ما بلند میشه میره پیش یکی از این دعا نویسای معرووف که توسط یکی از افراد مووورد اعتماااد خانواده اش معرفی شده بود
یه پول کلونی داد و دعاهرو گرفت
ماهم کامل در جریان مراحلش بودیم و هی ما برای فان خبر میگرفتیم ببینیم تهش چی میشه هی اون امید داشت که قطعا دیگه کار تمومه
اقا این میره دعانویسه یه چند ورقه کاغذ چیز مینویسه که میگه بفرما ببرش
یکیش باید زیر خاک نزدیک رود خاک بشه
یکیشو با اسفند و نمک و فلان بسوزون
یکیشو نمیدونم چ بکن و فلان
ای وسط هی ما میگفتیم بابا یکی لب رود میبینتت یچی چال میکنی ابرو شرفتون میره هیچ😂
یکیش ولی باید هی باهاش میبود و تو جیب لباس میذاشت
هر بار تو همه جمع ها خونوادگی هی صحبتش بود هی میگفت اره ببین چقدر ماهره دیدی چه کارایی گفت بکنم قطعا این طلسمه و جادو کارو را میندازه
دعا نویسه هم گفته بود کارت نباشه تو از طرف یه شخص عزیز معرفی شدی قطعاخوب میپیچم برات دیگه نگران نباش
ولی این دعانویسه گفت هرکاری میکنی هرچی میشه به هیییچ وجع نکنه هیچ وقت اصلا لای کاغذارو نکنه باز کنی سحر و دعا از بین میره و نمیدونم چی
ای وسط ما هی میگفتیم بابا کارت دیگه داره راه میوفته بیا این کاغذو باز کن ببینیم چی توشه چی نوشتس
کارش اخرا حالا به خواست خدا میگیره😂
یه بار اخرا گفتیم بابا این کاغذو باز کن دیگه کاره گرفت
اون روزو یادم نمیره
یه جنگی کردیم کی زود تر بیاد این چسبا دورشو بکنه باز کنه
از اون ور بچه ها انگار افسار پاره کرده بودن یورتمه کشان و فریاد که خاله سودابه بخون بخون
هیچ وقت قیافشو یادم نمیره😂
این وسط ماهم از کنجکاوی که سودابه میخواد چیو میخواد بخونه چشامون از حلقه زده بود بیرون
نمیخوام سرتونو در بیارم فقط یه جمله توش بود
(من خرم اونم که معرفیت کرد خره ولی تو خر تری)
اون وسط احساس میکردم بوی سوز اتیش ماتحت سودابه تموم محوطه رو گرفت
احساس میکنم گاهی هنوز دلدرد خنده اون روزو دارم
ترو خدا به هرکسی اعتماد نکنید
شاید باور نکنید ولی سودابه هنوزم دست نکشیده😂😂.
- 😂
تجربه‌های الهی و معنوی
0 پسند

نظرات

358 نظر
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:57 PM
یه داستانی هم هست بخوام خلاصش بگم سیدی تشنه و گرسنه رسیده بود یه روستا یه زن نازا تو اون روستا بود

خلاصه جا و مکانی نداشته شب بخوابه و غذا بهش بدن و میفهمه اون زن باردار نمیشه خلاصه به اون خانواده میگه تضمینی دعا میکنم زنتون باردار بشه پول زیادی از اون خانواده میگیره و بهترین جای خواب و غذا رو برا خودش و خرش فراهم میکنن اینم یه دعا مینویسه براشون میگه طبق آداب خاصی اونو نگهداری کنید بعد چند ماه که زنه باردار نمیشه دعا رو باز میکنن داخلش نوشته بود
خودم جا خرم جا میزایی بزا نمیزایی نزا
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:55 PM
نه فقط برای منفی
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:54 PM
دیدی سودابه خر تره
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:48 PM
عجب
0 پسند
M
moon_2725
August 29, 2025 at 02:36 PM
حقیقت هم داشته باشه خوب نیس راه اجنه رو به خونت باز می‌کنه
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:27 PM
چرا دارم نمیفهمم
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:20 PM
ایران درست میشه

وضعیت عقلی عادی ترین ایرانی :
0 پسند
L
LAzimi14
August 29, 2025 at 02:16 PM
من تا حدودی اعتقاد دارم
من بعد از ازدواجم سر یه جریانی مامانم با مادرشوهرم بحث کردن و مادر شوهرم به مامانم گفت اگه میخوای دخالت کنی خونه اینا نیا مامان منم قهر کرد و برای سه سال خونم نیومد البته ما قهر نبودیم و من میرفتم تا اینکه پیش یه دعا نویس رفتم و گفت یه زن با فلان مشخصات دعا گرفته که مامانت نیاد و چند تا کاغذ بهم داد و گفت فلان کار رو بکن
من که انجام دادم چند روز بعدش مامانم اومد خونمون و گفت بزار مردم هر چی میگن بگن من از دخترم نمیگذرم و میام بهت سر بزنم
ازون موقع به بعد باورم شد
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:07 PM
خیلی منودراوردی بود لاف زن
0 پسند
A
ناشناس
August 29, 2025 at 02:03 PM
من فقط یه چیز رو میدونم
تا وقتی خدا بخواد چیزی تاثیر خواهد داشت.
0 پسند

ثبت نظر شما