تجربه ازدواج با اختلاف سنی زیاد :
سلام. اول از همه من نمیگم همه همینطوری ان صرفا میخوام تجربه خودمو بگم.
من و همسرم حدودا ۱۳ سال اختلاف سنی داشتیم، و این یعنی وقتی من تازه میرفتم کلاس اول، اون دیپلمش رو گرفته بوده!
و فاجعه اونجا بود با اینکه اقا خیلی از من بزرگ تر بود، طرز فکرش از من بچگانه تر بود، و همش قهر میکرد و نمیومد مشکلاتمونو با صحبت حل کنیم.
منو مقصر تمام دعواها میدونست.
هروقت به نفعش بود بهم میگف بچه ای نمیفهمی و دهنمو میبست، و هروقت به ضررش بود میگف چون کوچیکتری دلیل نمیشه اشتباه کنی که، دخترا زودتر بالغ میشن پس توام باید اندازه یه زن ۳۰ ساله بفهمی همه چیو.
نمیتونست هیجانی ک من دارمو بپذیره، حوصله مکالمات طولانی نداشت، توی مناسبت ها حتی ی عروسک کوچولو هم نمیخرید. شکاکیت هایی هم داشت و از من میخواست مثل هم نسل های خودم پوشش راحت نداشته باشم بلکه مثل دخترای همسن اون باشم، سنگین با لباسای بلند و...
من نتونستم اختلاف زیادمونو تحمل کنم چون کلا حرف هم رو نمی فهمیدیم، هم شکاک بود هم خسیس بود هم محبت نمیکرد پس درخواست طلاق کردم و موقع جدایی هم این اقا در کمال پررویی تمام اشتباهات و تقصیرات رو انداخت گردن من، دختری که درواقع جای بچش بود.
خجالت نکشید و معتقد بود کسی ک جای بچشه گولش زده و زندگیشو خراب کرده😂
اینجور ادما میرن سراغ دختر کم سن که خودشون تربیت کنن، بعد ک نتونستن هم ادای قربانی هارو در میارن.
پس اگر با پارتنرتون اختلاف سنی زیادی دارین خیلی دقت کنین چون واقعا میتونن تاکسیک باشن.🖤
- 💚
سلام. اول از همه من نمیگم همه همینطوری ان صرفا میخوام تجربه خودمو بگم.
من و همسرم حدودا ۱۳ سال اختلاف سنی داشتیم، و این یعنی وقتی من تازه میرفتم کلاس اول، اون دیپلمش رو گرفته بوده!
و فاجعه اونجا بود با اینکه اقا خیلی از من بزرگ تر بود، طرز فکرش از من بچگانه تر بود، و همش قهر میکرد و نمیومد مشکلاتمونو با صحبت حل کنیم.
منو مقصر تمام دعواها میدونست.
هروقت به نفعش بود بهم میگف بچه ای نمیفهمی و دهنمو میبست، و هروقت به ضررش بود میگف چون کوچیکتری دلیل نمیشه اشتباه کنی که، دخترا زودتر بالغ میشن پس توام باید اندازه یه زن ۳۰ ساله بفهمی همه چیو.
نمیتونست هیجانی ک من دارمو بپذیره، حوصله مکالمات طولانی نداشت، توی مناسبت ها حتی ی عروسک کوچولو هم نمیخرید. شکاکیت هایی هم داشت و از من میخواست مثل هم نسل های خودم پوشش راحت نداشته باشم بلکه مثل دخترای همسن اون باشم، سنگین با لباسای بلند و...
من نتونستم اختلاف زیادمونو تحمل کنم چون کلا حرف هم رو نمی فهمیدیم، هم شکاک بود هم خسیس بود هم محبت نمیکرد پس درخواست طلاق کردم و موقع جدایی هم این اقا در کمال پررویی تمام اشتباهات و تقصیرات رو انداخت گردن من، دختری که درواقع جای بچش بود.
خجالت نکشید و معتقد بود کسی ک جای بچشه گولش زده و زندگیشو خراب کرده😂
اینجور ادما میرن سراغ دختر کم سن که خودشون تربیت کنن، بعد ک نتونستن هم ادای قربانی هارو در میارن.
پس اگر با پارتنرتون اختلاف سنی زیادی دارین خیلی دقت کنین چون واقعا میتونن تاکسیک باشن.🖤
- 💚
تجربههای ازدواج و روابط
0
پسند
نظرات
1469 نظرو زود به بلوغ رسیدم و پخته ترم
اره یکی از شروط ازدواجم این بود که حتی موقع عصبانیت هم با هم حرف بزنیم و نزاریم مشکل بزرگ شه
و بیشتر وقت ها راحب اخلاق های هم حرف میزنیم
من فقط زود از کوره در میرم
دقیقا مثل همین بود
اصلا حرفامو گوش نمیکرد و میگفت تو بچه ای چیزی نمیفهمی ولی وقتی حرف خودش میشد میگفت تو دیگه بزرگ شدی باید حرفامو بفهمی
ازم میخواست ازین مانتو های معلمی بپوشم
آخر هفته ها به جای شهربازی و دور دور بریم کوه نوردی
ولی واقعا عالیه
من خودمم پیش خانم دکتر جعفری مجد میرم مطبش تو ولیعصره میتونی اینترنتی هم نوبت بگیری. اونم واقعا کارش درسته خوب گوش میکنه با حوصله و دقت. من راضی بودم
ببین خودت کدومو میخوای بری