تجربه تعرض :
سلام دیدم چن نفر راجب تعرض گفتن خاستم منم بگم…
من دخترم ۱۸ سالمه
من همیشه وقتی سوار مترو میشم میرم قسمت بانوان
دوسال پیش وقتی داشتم با مترو برمیگشتم خونه اونروز شب بود و دیرم شده بود و مادرم خیلی بهم زنگ میزد که سریعتر بیا و من توی یکی از ایستگاه ها وقتی خواستم خط عوض کنم مترو خیلی شلوغ بود و قسمت بانوان کیپ تا کیپ پر بود منم چون دیرم شده بود مجبور شدم برم قسمت اقایون و شانس من اونجاعم خیلی خیلی شلوغ بود و من به روایتی وسط یک عالمه مرد گیر کرده بودم
وقتی مترو راه افتاد یه بیشرفی که کنار من بود از همون لحظه اول هی سعی میکرد التشو به من بماله و من هرچقد فاصله میگرفتم نزدیک تر میشد و چون شلوغ بود باخودم میگفتم حتما چون جا نیست انقد نزدیک بهم وایساده بعدش دیدم نخیر ! مرتیکه شلوارش کامل اومده بالا
و نکته جالبی که خوبه بدونید اینه که من با لباس مدرسه بودم :)
باخودم گفتم الان میرسم و پیاده میشم چیزی نمیشه لازم نیس چیزی بگم
موقع پیاده شدن سریع خاستم پیاده شم و دم در منتظر بودم در ایستگاه وا بشه اون اقاهم اومد وایساد کنارم و دستش رو کامل برد وسط پام :)
واقعا برای چند ثانیه مغزم قفل کرد که چه اتفاقی داره میوفته شاید بگید چرا جیغ نزدی به کسی نگفتی ولی اون لحظه نه میتونستم جیغ بزنم نه میتونستم دست طرفو بگیرم بکشم کنار کامل خشکم زده بود
من نه ادم درونگرایی هستم و نه مظلوم اتفاقا توی دفاع کردن از حقم و حق دیگران هزار متر زبون دارم باید دور ازجونتون توی موقعیت قرار بگیرید تا بفهمید چی میگم :)
اون مرتیکه بعدش از ایسگاه پیاده شد و رف ولی من بعد از اون دیگه نتونستم سوار مترو شم و هنوزم یادش میوفتم حالم بد میشه
میخواستم بگم اگه حتا عجله ام داشتید ایستگاه اقایون توی شلوغی سوار نشید
مراقب خودتون باشید و همون اول که احساس کردید کسی داره دست مالیتون میکنه یه حرکتی بزنید و به کسی اطلاع بدید
موفق باشید.
- 💔
سلام دیدم چن نفر راجب تعرض گفتن خاستم منم بگم…
من دخترم ۱۸ سالمه
من همیشه وقتی سوار مترو میشم میرم قسمت بانوان
دوسال پیش وقتی داشتم با مترو برمیگشتم خونه اونروز شب بود و دیرم شده بود و مادرم خیلی بهم زنگ میزد که سریعتر بیا و من توی یکی از ایستگاه ها وقتی خواستم خط عوض کنم مترو خیلی شلوغ بود و قسمت بانوان کیپ تا کیپ پر بود منم چون دیرم شده بود مجبور شدم برم قسمت اقایون و شانس من اونجاعم خیلی خیلی شلوغ بود و من به روایتی وسط یک عالمه مرد گیر کرده بودم
وقتی مترو راه افتاد یه بیشرفی که کنار من بود از همون لحظه اول هی سعی میکرد التشو به من بماله و من هرچقد فاصله میگرفتم نزدیک تر میشد و چون شلوغ بود باخودم میگفتم حتما چون جا نیست انقد نزدیک بهم وایساده بعدش دیدم نخیر ! مرتیکه شلوارش کامل اومده بالا
و نکته جالبی که خوبه بدونید اینه که من با لباس مدرسه بودم :)
باخودم گفتم الان میرسم و پیاده میشم چیزی نمیشه لازم نیس چیزی بگم
موقع پیاده شدن سریع خاستم پیاده شم و دم در منتظر بودم در ایستگاه وا بشه اون اقاهم اومد وایساد کنارم و دستش رو کامل برد وسط پام :)
واقعا برای چند ثانیه مغزم قفل کرد که چه اتفاقی داره میوفته شاید بگید چرا جیغ نزدی به کسی نگفتی ولی اون لحظه نه میتونستم جیغ بزنم نه میتونستم دست طرفو بگیرم بکشم کنار کامل خشکم زده بود
من نه ادم درونگرایی هستم و نه مظلوم اتفاقا توی دفاع کردن از حقم و حق دیگران هزار متر زبون دارم باید دور ازجونتون توی موقعیت قرار بگیرید تا بفهمید چی میگم :)
اون مرتیکه بعدش از ایسگاه پیاده شد و رف ولی من بعد از اون دیگه نتونستم سوار مترو شم و هنوزم یادش میوفتم حالم بد میشه
میخواستم بگم اگه حتا عجله ام داشتید ایستگاه اقایون توی شلوغی سوار نشید
مراقب خودتون باشید و همون اول که احساس کردید کسی داره دست مالیتون میکنه یه حرکتی بزنید و به کسی اطلاع بدید
موفق باشید.
- 💔
تجربههای مشترک
0
پسند
نظرات
1460 نظردیگ ی چیزایی معلومههه
کات کردن خداروشکر
ادم لاشی همه جا هس
اطراف رشت یه زنه با دوست پسرشو رفیق پسره شوهرشو میکشخه
تیکه تبکه میکنه و دفنش میکنه توی حیاط خونشون سرشم بتن میریزه و حوض درست میکنه
بچه زنه دید صحنه رو
دوست پسر مامانه براش موتور خرید دهنشو بست😐😐
بعد چند ماه پسره تصادف میکنه با موتور
میگن بابات کو میگ گمشده
میگ فلانی کیه ک برا تو موتور خریده؟
همونجا بچه میزنه زیر گریه همه چیو لو میده