U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
September 15, 2025 at 04:20 PM
تجربه زندگی با نامادری :

من وقتی ۴ سالم بود مامانم فوت کرد وقتی منو باردار بود دکترا بهش گفتن بچت رو بنداز وگرنه کلیه هات مشکل پیدا می‌کنه و کوچیک میشع اما مامانم از بیمارستان فرار کرد و رفت خونه ی خواهرش وقتی به دنیا اومدم مریض شد و بعد از چهار سال دیالیز کردن فوت کرد
بعد از یکسال پدرم که به جز من دو تا پسر داشت رفت خواستگاری ی خانمی که از شوهر قبلیش یه دختر داشت که از من پنج سال بزرگتر بود و با اون ازدواج کرد تا به بچه هایش برسه. بعد از یکسال یه پسر به دنیا آورد که از اون موقع به بعد زندگی من روز به روز سخت تر شد
همیشه بین من و بچه هاش فرق میزاره خیلی اذیتم میکنه و وضع مالی بابام خوبه هرچی بهش پول میده واسه بچه های خودش بر میدارع نمیتونم داداشام ازدواج کردن و فقط من تنها تو خونه ام به بابام بگم چون زندگی مون خراب میشه و من الان ۱۲ ساله دارم تحملش میکنم .
امیدوارم هیچ بچه ای تجربه نامادری و ناپدری رو تجربه نکنه.
- 💙
تجربه‌های ازدواج و روابط
0 پسند

نظرات

392 نظر
A
ناشناس
September 17, 2025 at 12:39 PM
به پدرت بگو دلبندم
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:43 AM
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:43 AM
فعک نکنم
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:42 AM
تهران
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:41 AM
کدوم شهری؟
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:40 AM
ممنون
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:40 AM
میخوای بورسیه ات کنم؟
0 پسند
A
ناشناس
September 17, 2025 at 11:39 AM
0 پسند
A
ناشناس
September 16, 2025 at 11:19 PM
.
0 پسند
A
ناشناس
September 16, 2025 at 11:19 PM
داداش منو تو هم سنیم منم مشکلاتی همچون طلاق و تجاوز و نمیدونم مشکل مالی و هزار تا دعوا و جنگ با بابام حالا تو توی سنی هستی عقل کامل داری و اینجا انتخاب خودته که بری سراغ (سیگارو اینجور چیزا) یا خودت زندگی تو بسازی سعی کن با بعد حتما با پدرت صحبت کن از چی میترسی خدایی میگم از چی میترسی ۱۲ سال بگا رفتی از ترس کتک یا حرف یا هرچی خلاصه میترسی من خودمم اینقدر مشکلات داشتم به خدا بهت میگم سر شدم ازش حالا خودتی و خودت داش
0 پسند

ثبت نظر شما