U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
September 30, 2025 at 09:49 AM
تجربه ازدواج :

سلام میخوام تجربمو از ازدواج موفق بگم
درابتدا بگم که طولانیه و این تجربه وقتی به آخر برسه موفق بودنش روشن میشه
من ۲۹سالمه و ۳سال پیش ازدواج کردم
قبل ازاون همیشه براین عقیده بودم که با یه کارمند ازدواج کنم و هرخواستگاری که میومد و شغلش آزاد بود و فقط هم بخاطر ترس از اینکه یروز پول باشه یروز نباشه مخالفت میکردم
درنهایت دوست پدربزرگم منو دید و برای نوه‌ش خواستگاری کرد نوشون شغلش آزاد بود بازم من مخالفت کردم ولی اینبار خانواده نظرمنو قبول نکردن و گفت اجازه بده بیاد ببینیمش باهاش حرف بزنی شاید اوکی بود منکه راضی نبودم ولی اجازه دادم بیان تقریبا ۴بار امدنو رفتن و بالاخره من جواب مثبت دادم آقای خواستگار بشدت احساساتی و مهربون و البته بچه ننه بود ازلحاظ ظاهری چهره‌ی جذابی نداشت که بخواد دل منو ببره ولی قدش ازمن بلندتر بود(خودم ۱۷۰قدمه)
ما نامزد کردیم ۶ماه دوران نامزدیمون طول کشید تو این ۶ماه من هنوزم ناراضی بودم و دنبال بهانه برای جدایی بشدت وزن کم کردم هرروز گریه که من اینو نمیخوام ولی پدرم منو راضی میکرد که اشتباه نکردی مامانمم همینطور ولی این وسط یه تعدادیم بودن که میگفتن کیسای بهتری رو میتونستی پیدا کنی و... درنهایت عقد کردیم ۵ماه دوران عقدمون طول کشید و من همچانان دو دل که ادامه بدم یا نه آخه شوهرمم بچه ننه بود مادرشم یه آدم بیسواد که براساس تجربیات قدیمی راهنماییش میکرد دلو زدم به دریا و هرچی استرس و دلواپسی داشتم گذاشتم کنار
عروسی کردیم بعداز عروسی حرفای مادرشوهرم آزارم میداد هرچیم به شوهرم میگفتم میگفت مامانم بنده خدا مگه چی گفته مگه چکار کرده
تقریبا یکسالو نیم هرروز دعوا سرکوچکترین مسائل و زندگیمون فرازو نشیب داشت تواین مدت خیلی همسرمو قسم میدادم که هرچی اتفاق میوفته بینمون نرو به کسی بگو و ازاونجایی که خیلی خداترسه دیگه خبرچینی نکرد و زندگیمون کم کم بهتر شد. الان که۳سال اززندگیمون میگذره خداروشکر همه چیز خوب شده دیگه دعواهامون به حداقل رسیده وقتی اسمی از خانوادهامون میاد گارد نمیگیریم مقابل هم وهردومون فهمیدیم که واقعا همو دوسداریم.و شما زنوشوهرای عزیز وقتی که خدای نکرده بینتون دعوا میشه سریع تصمیم بجدایی نگیرید و فکرنکنید اون آدم سمیه.فقط کافیه پی ببرید به اینکه چی همسرتونو تحت تاثیر قرار میده من فقط بامهربونی تونستم شوهرمو بکشم سمت خودم و ساکت بودنم تو دعواها.خودش اینقدر حرف میزنه(فحش نمیده) تا خسته میشه و میره بیرون.
درنهایت درخواست دارم از مادرزنا و مادرشوهرایی که تواین کانال هستن خواهش میکنم دخالت نکنید تو زندگی بچهاتون اگه کارخوب یا بد میکنن اجازه بدین لذت کارخوب و چوب کار بد رو بخورن نظرررر ندین لطفا.مسافرت اگه میخوان برن آویزونشون نشید.
- ❤️
تجربه‌های ازدواج و روابط
0 پسند

نظرات

679 نظر
M
M_Rapithwin
September 30, 2025 at 12:17 PM
من که خوشبختی ندیدم تو زندگی ایشون. میگه شوهرم آنقدر حرف می زنه تا خسته میشه می‌ره بیرون من ساکت می مونم. این مثلا خوشبختی؟!؟
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 12:07 PM
درسته خوشبختی برای هر کس یه معنایی داره
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 12:06 PM
خوب اشتباه می‌کنه دیگه
ببین از قدیم گفتن دعوای زن و شوهر مثل هوای بهاره
شاید دو دقیقه بعد من با ی دوست دارم خر بشم تموم بشه بره
ولی وقتی ببرم بزارم کف دست مادرم ذهنیت مادرم خراب میشه راجب شریک زندگی من
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 12:06 PM
همینم خوبه نسبت به زندگی های خیلیا
0 پسند
Z
Z_ebrahimi22
September 30, 2025 at 12:05 PM
درکل به قول مادرم اونی که ازدواج می‌کنه باید ی شکم گنده داشته باشه
منظور اینه خیلی حرفارو بریزی تو دلت
به روت نیاری حتی پیش خانواده خودت
گذشت داشته باشی
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 12:03 PM
هیچی فقط الان دوسش داره و دیگه شوهرش حرفاشونو پخش نمیکنه به این و اون بگه
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 12:01 PM
بعضی مواقع خود طرفین هستن که پای دخالت خانواده رو به رابطه هاشون باز میکنن تقریبا ۷۰ یا ۸۰ درصد
وقتی شما استقلال داشته باشی
وقتی شما تقی به توقی خورد نری بزاری کف دست مامانت
وقتی شما قدرت سازگاری داشته باشی
وقتی شما دعواتون قهرتون تو خلوت باشه بین خودتون
دخالت خیلییی کم میشه
0 پسند
K
kor_kasit
September 30, 2025 at 12:00 PM
دورود بر فهم و شعورت👍
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 11:57 AM
پاک میکنه پیاماشو
0 پسند
A
ناشناس
September 30, 2025 at 11:54 AM
تبریک آفرین که دوم شدی 👏👏👏👏👌👌👌
0 پسند

ثبت نظر شما