دلت میااااا

وقتی از اول اینطور بودن کلا قبول نمیکنن به کوچیکترین کاریم دست بزنن

من خونوادم پرجمعیته ولی خونواده راحت طلبی دارم نه به غذا غر میزنن نه چیزه دیگه ای حتی اگه خونه نباشیمم داداشامو بابام خودشون غذا درست میکنن بعد بابام سره این چیزا که کارار بیفته گردن یکی خیلی بدش میاد مثلا منو خواهر بزرگم ناهارو شام باماعه امشبو یشام راحت درست کردیم فرداشبم راحت باشه تا یربه یر شیم

من واقعا نمیتونم همچین ظلمیو قبول کنم که همه کارا گردنم باشه بعد غرم بزنن میگم برو خودت کارارو بکن

بله اما ازدواج با آدم اشتباه .....

شکسته شدن هم ازم گذشته دیگه

مجبورم
یه روز یه کارو انجام ندم دعوا و بحث و غر زدنه خواهرمم هیچ کمکی نمیکنه
بهش میگم بیا کمک کن مادرم میگه اون چرا کار کنه وظیفه توئه😐💔
به مادرم میگم خونه توئه خودت فلان کارو بکن میگه مگه کلفتم😂😐💔
تهش هم میگه تو تنبلی کار بلد نیستی هر وقت ازدواج کنی مارو فحش میدن به خاطر تربیتت و دو روزه برت می‌گردونن

مسئولیت پذیری افراطی دارین
به مرور مسئولیتهای کوچک بهشون بدین وگرنه خودتون به مرور شکسته میشین

من برعکس توم😂
مثلا آلان توی خونه که یه خانواده ۴ نفره هستیم همه کارا رو خودم انجام میدم و اون ۳ نفر مدام غر میزنن
مهمون میاد وظیفه منه همه کارا و پذیرایی رو تنهایی انجام بدم
مراقبت از بچه های کوچیک اونا وظیفه منه
خونه مادربزرگی جایی میریم بازم همه کارا رو میندازن گردن من

یعنی زندگی متاهلی دو نفره راحت تره کنارش😂😂😂

وااای من کلا کلمه ای به اسم شیربها یادم رفته بود😂😂
ما ام ولی ۵ تا تیکه بزرگ رو داماد میخره که در واقع جای شیربهاس

آره اینجا طبیعیه از هیچی تعجب نمی‌کنیم مادیگه🙈😂