U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
November 07, 2025 at 04:39 PM
تجربه ازدواج سنتی:

من ۱۷ سالم بود ب شدت از سوی خانوادم تحت فشار بودم ،اصلا منو درک نمیکردن ب شدت کنترلم میکردن با اینکه من اروم بودم و امکان نداشت کار خطایی بکنم..
اصرار داشتن چادر بپوشم ،نمیزاشتن تنها حتی مدرسه برم،انقد شلوغ بود خونه ک حتی نمیتونستم درس بخونم،مادرم مدام صدام میزد ک چایی بیار یا غذا بپزو فلان کارو بکن..
اون زمان پسریو خیلی دوس داشتم خانوادم انقد اعتماد بنفسمو پایین اورده بودن که هیچ وقت نتوتستم بهش بگم و حسرتش هنوزم با منه..
ب اولین خاستگارم که هیچ شناختی ازش نداشتم و اولین بار بود میدیدمش جواب بله دادم
فقط دوس داشتم از اون خونه فرار کنم.
ازدواج ب شدت اشتباهی بود
این ادم انگار فقط میخاست یه زن بگیره که براش اشپزی کنه و کلفتیشو بکنه ..
از همون ابتدا منو تا جایی ک امکان داشت بی ارزش کرد
چن روز منو میبرد خونه مادرش اما دریغ از کلامی حرف زدن با من..
انقد احساس غریبی میکردم اونجا که نتونستم با هیچکدوم از خانواده شوهرم ارطباط بگیرم هنوزم همینم..
شوهرم ب شدت لجباز خودخاه و غرغروعه
و بی منطق..
و البته خسیس..
خسیس فقط از این لحاظ ک نمیزاره من لباس بخرم وگرنه با هیچکدوم از خرجای دیگ مشکلی نداره..
۵ سال میگذره من الان ۲۳ سالمه ب شدت افسردع ام حالم بده ،هیچ چیز حالم رو خوب نمیکنه ..
و همچنان خانوادم بدترین قسمت زندگیمن.
- 🖤
تجربه‌های ازدواج و روابط
0 پسند

نظرات

846 نظر
B
Broken_angel_700
November 07, 2025 at 06:56 PM
درک
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:56 PM
اری🤲
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
ک..ر داخلت
0 پسند
B
Broken_angel_700
November 07, 2025 at 06:55 PM
چیزی برخلاف شد?
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
اون مخصوص سوزوندن خواهر شوهره🤣
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
😂😂
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
عادت جالبیه
همه چی بر خلافت میشه میزنی تو فاز ننه من غریبم
محکم باش بیا منطقی حرف بزن
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
😂😂
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
اصنم معلوم نیس میشناسه🤣🤣
0 پسند
A
ناشناس
November 07, 2025 at 06:55 PM
مراقبت کن
0 پسند

ثبت نظر شما