U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
November 10, 2025 at 06:06 AM
تجربه زندگی با اجنه :

سلام من امیرم ۱۸ سالمه و توی تهران زندگی میکنم
آقا قضیه از اونجایی شروع میشه که من تو بچگی یه دوست خیالی داشتم سرش شبیه گاو بود و اینکه به هر کی میگفتم این واقعی هست باور نمی‌کرد میگذره تا همین ۲ سال پیش با بابام رفته بودیم پیش یکی از دوستاش که بگفته خودش دعا نویس بود
آقا ما رفتیم اونجا ایشون منو کشید یه گوشه به من گفت اینی که با خودت آوردی کیه منم گفتم که اسمش لابانه (اسم جنه بود) گفت میدونی کافر و یهودیه گفتم نه گفتش که از کجا دیدیشو اینا گفتم از بچگی باهام بازی می‌کرد گفت عیبی نداره تو چشم سومت تغریبا بخاطر این باز شده با بابات صحبت میکنم یه کمک بهت کنم که کامل باز بشه



خلاصه کلام بعد این ایشون مارو برد تو یه اتاق روبه قبله یه تشت آب آورد توش گلاب ریخت یه سری دعا خوند ما رو روبه قبله خوابوند بعدش از این آب دستشو خیس کرد پاشید رو لباسام و بعدش یه تیکه پارچه سفید برداشتو زد تو آب گذاشت روی چشام گفت چشاتو بزار روی هم یه وردی خوندو من یهو خوابم برد وقتی از خواب بیدار شدم چشامو باز کردم بخدا قسم بالای ۱۰ الی ۱۵ تا جن توی خونه دیدم اکثرا با لباسای سفید اون موکل من هم اونجا بود اما نمیدونم چطوری دیگه چهرش مثل گاو نبود از اون تایم هر جایی جن و روح باشه من میبینم یکمی بهمم زبان عبری یاد دادن برای ارتباط برقرار کردن باهاشون
جن هم خوبو بد داره خواهشن از روش هایی مثل چله سمتشون نرید ممکنه جونتون رو ازتون بگیرن.
- 🐵
تجربه‌های مشترک
0 پسند

نظرات

1705 نظر
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:20 AM
شوهرشه داره می ترسوندش فرار کنه 😂😂😂
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:20 AM
منم باور میکنم چون تجربشو داشتم
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:20 AM
سوپرایز تلفنی انجام نمیدین؟😂
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:19 AM
واقعا من این مطلب رو باور میکنم .۱۵ سال پیش خونه پدرم رفتن یه محله جدید خونه خریدن و یه خانم همسایه شون بود که خیلی زن خوبی بود همیشه غذا و و هر چیزی رو بهونه می‌کرد بیاد به مامانم سر بزنه .یه بار مامانم عصری رفته بود پیشش گفت در یکی از اتاق ها بسته بوده ،زنه هی می‌رفته یه چیزی می‌گفته و در رو میبسته.یهو برق قطع و وصل می‌شده. سرویس قابلمه افتاده زمین و خلاصه گفت یه احساسات منفی تو خونه بود که من حسش،میکردم و خانم همسایه سعی در پنهان کردنش .اونروز گذشت مادرم گفت بچه هاش بزرگ بودن هر روز پتو تشک میزاشته بیرون آفتاب بخوره .یه روز بحث زیاد و دعوا ولی خانم تنها خونه بوده .و سریع میپره تو کوچه.اونجا دیگه به مادرم میگه ما تو خونه ۵ تا جن کافر داریم خیلی اذیت میکنن .بهت نگفتم ازم فرار نکنی.نماز می‌خونیم نجاست میکنه رو جانماز.غذامونو میریزه ،بچه هامو میزنه .موهامون رو میکشه .مریض میشیم .لگد میزنن .هر خونه ای هم بریم دنبالمون میاد .رفتیم یه جایی گفته تا ابد هستن. جا عوض نکنین .مادرم گفت ارتعاش منفی زیاد داشتیم از اون محل رفتیم
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:19 AM
عزیز دل داداشی با محبت❤️❤️
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:19 AM
چ‌باحاللللللل
0 پسند
M
Mohammadagp
November 10, 2025 at 06:19 AM
گفتم که شوخی بود وگرنه صدات خیلی خوبه
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:19 AM
آپ دیت جدیدم بهم قابلیت جن بودن رو هم داده 😂
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:18 AM
😂😂😂
نه اتفاقا حق داری اوایل شاید ولی بعد سه سال گویندگی انقد فیدبک گرفتیم که برای نشون دادن صدا ویس ندیم
0 پسند
A
ناشناس
November 10, 2025 at 06:17 AM
من جنم !
0 پسند

ثبت نظر شما