تجربه آزار ج ن س ی :
سلام. یه دختر هجده سالهام و از اسم این تجربه مشخصه که در مورد چه چیزی هست، و میخوام بپرسم چرا حرومزادهها اینقدر زیاد شدن؟ چرا یه آدم وقتی از نظر هورمونی بهش فشار میاد نمیتونه تحمل کنه و برای چند لحظه لذت حتما باید به حریم دیگران ت ج ا و ز کنه؟ چطور اینقدر راحت از این کارها انجام میدن و اصلا براشون مهم نیست که اون فرد چه آسیبی بهش وارد میشه؟
قصیه برای دو ماه پیش هست، من و خانوادم توی بازار یه شهر بودیم (مهم نیست کجا، چون همه جا از این مدل کثافتها هست) و برای مسافرت به اون شهر اومده بودیم. خب بازار شلوغ بود و طبیعتا من گاهی نمیتونستم پا به پای خانوادم راه برم و ازشون عقب میافتادم، و یه جا اینقدر شلوغ شد که مردم چسبیده به هم حرکت میکردن. (اما باز هم اونقدری بود که بتونی خودت رو جمع و جور کنی و به یه آدم دیگه نچسبی.)
اونجا تا زمانی که اونقدر شلوغ بود، یه آشغال پست فطرت از فرصت استفاده کرد، اومد پشت سر من و اونجاشو برای شاید یک ربع مداوم به پشتم مالید.
نگید چرا جیغ نزدم. نگید چرا یه کشیده توی صورتش نخوابوندم. نگید چرا با پا نکوبیدم توی اونجاش.
شما هیچکدوم به جای اون لحظه من نبودید و امیدوارم که هیچوقت هم تجربش نکنید؛ ولی من اون لحظه واقعا خشک شدم. حتی نمیتونستم نفس بکشم و وقتی بخاطر همهمه بازار مجبور شدم حرکت کنم، واقعا از زور بغض و نفس تنگی نمیدونستم باید چیکار کنم. مغزم قفل کرده بود و انگار قلبم به زور میتپید.
برای اون حیوون فقط چند لحظه لذت بود که تموم شد، ولی برای من چیزیه که تا سالها فراموشش نمیکنم و یادم نمیره که چطور اونجاش به پشتم کشیده میشد.🙂
واقعا از خودم، بدنم و همه چیزم چندشم میشه، اما چیزی که بیشتر آزارم میده اینه که چرا اون لحظه خشک شدم و نتونستم هیچ کاری بکنم. الان هم به جز گریه کار دیگهای نمیتونم بکنم.
میدونید من هیچ لباس بازی نپوشیده بودم که بخواین بگین بخاطر این چیزها تحریک شده بود، و مثل بقیه دخترها سینه و باسن خیلی بزرگی هم ندارم که بخواد هوس انگیز باشه یا یه همچین چیزی. اندامم مثل دخترهایی هست که تازه به سن بلوغ رسیدن و اون روز هم یه دامن بلند تا روی مچ پا و یه بلوز آستین بلند به تن داشتم که هیچ چیزیم رو نشون نمیداد؛ ولی حرومزاده همیشه حرومزادهست. (این رو هم بگم که از این نوع نگاه ابزاری به بدن دخترها بیزارم، فقط میخوام بگم نه مشکل از اندام منه و نه مشکل از لباسهامه.)
امیدوارم هیچکدومتون هیچوقت تجربهش نکنید...
ببخشید که طولانی شد.
- 💔
سلام. یه دختر هجده سالهام و از اسم این تجربه مشخصه که در مورد چه چیزی هست، و میخوام بپرسم چرا حرومزادهها اینقدر زیاد شدن؟ چرا یه آدم وقتی از نظر هورمونی بهش فشار میاد نمیتونه تحمل کنه و برای چند لحظه لذت حتما باید به حریم دیگران ت ج ا و ز کنه؟ چطور اینقدر راحت از این کارها انجام میدن و اصلا براشون مهم نیست که اون فرد چه آسیبی بهش وارد میشه؟
قصیه برای دو ماه پیش هست، من و خانوادم توی بازار یه شهر بودیم (مهم نیست کجا، چون همه جا از این مدل کثافتها هست) و برای مسافرت به اون شهر اومده بودیم. خب بازار شلوغ بود و طبیعتا من گاهی نمیتونستم پا به پای خانوادم راه برم و ازشون عقب میافتادم، و یه جا اینقدر شلوغ شد که مردم چسبیده به هم حرکت میکردن. (اما باز هم اونقدری بود که بتونی خودت رو جمع و جور کنی و به یه آدم دیگه نچسبی.)
اونجا تا زمانی که اونقدر شلوغ بود، یه آشغال پست فطرت از فرصت استفاده کرد، اومد پشت سر من و اونجاشو برای شاید یک ربع مداوم به پشتم مالید.
نگید چرا جیغ نزدم. نگید چرا یه کشیده توی صورتش نخوابوندم. نگید چرا با پا نکوبیدم توی اونجاش.
شما هیچکدوم به جای اون لحظه من نبودید و امیدوارم که هیچوقت هم تجربش نکنید؛ ولی من اون لحظه واقعا خشک شدم. حتی نمیتونستم نفس بکشم و وقتی بخاطر همهمه بازار مجبور شدم حرکت کنم، واقعا از زور بغض و نفس تنگی نمیدونستم باید چیکار کنم. مغزم قفل کرده بود و انگار قلبم به زور میتپید.
برای اون حیوون فقط چند لحظه لذت بود که تموم شد، ولی برای من چیزیه که تا سالها فراموشش نمیکنم و یادم نمیره که چطور اونجاش به پشتم کشیده میشد.🙂
واقعا از خودم، بدنم و همه چیزم چندشم میشه، اما چیزی که بیشتر آزارم میده اینه که چرا اون لحظه خشک شدم و نتونستم هیچ کاری بکنم. الان هم به جز گریه کار دیگهای نمیتونم بکنم.
میدونید من هیچ لباس بازی نپوشیده بودم که بخواین بگین بخاطر این چیزها تحریک شده بود، و مثل بقیه دخترها سینه و باسن خیلی بزرگی هم ندارم که بخواد هوس انگیز باشه یا یه همچین چیزی. اندامم مثل دخترهایی هست که تازه به سن بلوغ رسیدن و اون روز هم یه دامن بلند تا روی مچ پا و یه بلوز آستین بلند به تن داشتم که هیچ چیزیم رو نشون نمیداد؛ ولی حرومزاده همیشه حرومزادهست. (این رو هم بگم که از این نوع نگاه ابزاری به بدن دخترها بیزارم، فقط میخوام بگم نه مشکل از اندام منه و نه مشکل از لباسهامه.)
امیدوارم هیچکدومتون هیچوقت تجربهش نکنید...
ببخشید که طولانی شد.
- 💔
تجربههای مشترک
0
پسند
نظرات
991 نظرلزبینم زیاده الانا ولی ما از زنا ازار ندیدیم همین
این فقط بیشتر بدبینتون میکنه و باعث عذابتون میشه
بزارید مثال بزنم براتون
شهوت جزو نیاز های بشره خب و این شهوت همونطور که اسمش روشه نیاز هستش
اما نیاز به چه صورت
نیاز هایی مثل آب و غذا نیاز هایی هستن که بدون اونا میمیریم
شهوت نیازی هستش که وقتی خالی نمیشه یک نوع تنش در بدن به این حالت که بین مدام سرکوب کردن و مدام خواستن برای ارضا شدن دچار تنش با خودمون میشیم
اما نیاز شهوت رو مثل نیاز اب و غذا نبینیم بلکه عین نیاز عاطفی و حمایت و عشق ببینیم که وقتی نباشن باعث مرگ نمیشن بلکه باعث بی قراری و ناراحتی میشن همین
اگر من نیازمو داشته باشم دلیل بر این نمیشه برای خالی کردنش بخوام به کسی تجاوز کنم یا کسیو آزار بدم
مثال دقیقتر که کلی ادم بی پول و گرسنه و فقیر میتونیم بزنیم که حتی نیاز مادی و گرسنگیش که گرسنگی مثل میل جنسیم نیست و حتی باعث مرگ میشه باعث نشده بخاد دزدی کنه و بازم میگه نه درسته فقیرم اما حاضر نیستم از مال کسی بدزدم
میل جنسی وجود داره بخوایم نخوایم اینکه یکی بگع نه من حسش نمیکنم این ادم نیستم نه بلکه اون انقدر درگیرشه که این حرفو میزنه خودشو سرکوب تر کنه
اما نکته ای که هست که اگه تجربه شخصیم رو بگم که بله منم حسش میکنم
ولی بنده میل جنسی رو عشق میبینم و قراره برای کسی این حسو ارضا و عرضه کنم که بی نهایت عاشقش باشم
و بنده نمیتونم این حسو حتی برای تصور کردن کسی یا یک غریبه داشته باشم چون هم اینطور وجود خودمو زیرسوال برم هم وجودمو تاریک کردم
ولی بازم حس کردنشو زیر سوال نمیبرم
سرکوب هم نمیکنم اصلا
ولی به چشم یه دیدگاه دیگه نگاش میکنم
شما وقتی یه غریبه رو تو خیابون میبینید با خودتون میگید وای نه نمیتونم کنترل کنم بغلش نمیکنم باید سرکوبش کنم...ایا این جمله رو با خودتون میگید؟نه چون این احساسو نسبت بهش ندارید ولی وقتی ادم مناسب محبت باشه سرکوب نمیکنید و راحت ابراز میکنید
قصد سرکوب یا نادیده گرفتن نیست قصد احساس اون برای موقعیت درسته
و اخر اخرتون که شرایط این هست قبل ازدواج باکسی رابطه جنسی برقرار کنید بله هست بخاد هرنوع دور زدنی هست
کسیم از قانون و بهشت و جهنم نمیگه اینا صرفا قانونن
خودتون باید ارزش هاییو برای خودتون بزارید