U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
November 15, 2025 at 09:39 AM
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏تجربه ی اسنپ گرفتن:

سلام
دخترم
من چند وقت پیش اسنپ گرفتم ، سوار ماشین که شدم یکم رفتیم جلو اقا شروع کرد حرف های عجیب و نامربوط زدن راجب قتل خانم ها و این چیزا
و داشت تعریف میکرد چجوری خودشو با چاقو زده
مدام داشت چیزایی که شنیده بود و خاطرهای این چنینی تعریف میکرد...
یکم بعد هم چاقوشو باز کرد نشون داد و شروع کرد راجبش حرف زدن و مدام هیستریک وار تکونش میداد
متوجه شدم حالت عادی نداره ولی خب انقدر ترسیده بودم نمیتونستم واکنشی بدم...
اخرای راه هم با تهدید چاقو شمارمو گرفت و چنتا تهدید احمقانه کرد...
(دارم سعی میکنم خلاصه کنم البته)
خلاصه از شرایط بدی که داشتم و اینکه تمام بدنم میلرزید نگم ولی بلاخره منو رسوند جایی که باید و رفت.
بعد این ماجرا تا چند وقت برای رفت و امدم به مشکل خوردم واقعااا میترسیدم...
من و خانوادم پیگیری کردیم و چون امنیت سفرو برای خانواده فرستاده بودم تونستیم پیداش کنیم و گرفتنش
متوجه شدیم مواد مصرف کرده بوده...
نگفتم اینارو که بترسید ولی خواهشا اسنپ سوار میشید حتما امنیت سفرو برای یکی بفرستید و اگه کوچیک ترین موردی دیدید سریع پیاده بشید مثل من ماتتون نبره تا ببینید یارو میدزدتتون یا میرسونتتون😂🤦🏻‍♀
و اگه هم خانم هستید حتما همیشه با خودتون یه وسیله ای برای محافظت داشته باشید:)
امیدوارم براتون پیش نیاد اصلاااا.
- ❤
تجربه‌های مشترک
0 پسند

نظرات

1078 نظر
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:30 PM
هنوز بعضیا اینجوری فک میکنن واقعا😂😂😂😂😂
خیلی ادم متاسف میشه
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:28 PM
آره
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:28 PM
کاش اشتباه تایپی هاشو درست میکرد
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:27 PM
کاش این متنو عوض میکردی😂
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:27 PM
پس اروپا چیکار میکنه؟
صب تا شب همو میکنن
صب تا شب مرداشون هورنین
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:24 PM
یاد یه اتفاقی افتادم البته برای من این اتفاق نیوفتاده بود
من تو فروشگاه مواد غذایی قبلا کار میکردم فروشنده پنجشنبه جمعه اکثرا شلوغ میشد و ما بیشتر از روز عادی تایم کارمون طول میکشید اون شبم مشغول جمع و جور کردن و تمیر کاری بودیم مشتری ام همزمان خرید میکرد یه خانم جوان ۲۵ ۶ ساله ایی با رنگ پریده و لرزون خودشو انداخت تو فروشگاه نفس نفس میزد زبونش گرفته بود حرفم نمیتونست بزنه خلاصه بهش آب دادیم یه جا نشوندیمش دیدیم آروم شد بغضش شکست معلوم شد ماشینی که اسنپ گرفته بود حالا یا بین راهی گرفته بود از وسط راه پیچیده تو جاده های خلوت و این بنده خدا به قدری ترسیده بود که هر جوری شده خودشو رسونده بود فروشگاه و بلاخره از دست یارو فرار کرده بود حالا بدبخت شوهرم داشت زنگ زده بود داشت توضیح میداد آخرشم یکی از بچه ها خانومای فروشگاه زنگ زد عموش اومدن باهم بردنش رسوندنش خونش چون میترسید اصلا تو حالت طبیعی نبود لباس خیلی ساده ایم پوشیده بود آرایشم نداشت اصلا
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:23 PM
خیلیا دلشو دارن داداش
طرف حاضره ادمم بکشه ولی بهش تجاوز نشه
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:22 PM
درسته ولی همچی گفتی قفل و قفس زور خودت رو با دست و بازوی ظریف یک دختر مقایسه نکن .قطعا خودت من تا کتک نخوردیم کتک خورمون ملس نشده و ترسمون هم نریخته . یکی عربده بزنه ما دوتا جا نمی زنیم . چون می فهمیم عربده اش از سر ترسه یا می خواد بترسونه و ... تا بره برای عربده سوم حلقومش مسدود میشه . ولی دختر خانمی که گفت چاقو دارم ما پرسیدیم که می تونی بزنی و ... خب ایشون تیزی دستش نبوده و نمی دونه تهدید کنه جرمش بیشتره تا اینکه زخمی کنه! یا چاقو رو از دستش بگیرن . باید با توجه به شرایط اونها پروسیجر و راهکار داد . یا در دفاع در برابر چوب و وسیله بلند باید به حریف نزدیک بشی که دامنه حرکتیش رو مختل کنی ،دور بشی چوب رو خوردی یا وسیله کوچیک مثل چاقو چطوری طرف دست بگیره و پرتاب کنه ما میفهمیم دفعه اولشه یا فقط نمایشیه یا دلشو داره بزنه . یا با استفاده از کمربند چرمی چطوری میشه زد ... توی ماشین هم راننده فقط زر زر می کنه یا واقعا نیت بدی داره .کسی که نیت عملی داره و حرفه اییه وراجی نمی کنه و مقدمه چینی . طوری طرف رو می بره که متوجه نشه ! خب همه ی اینها رو طفلی ها باید بدونن فدات شم
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:18 PM
من اگه تو این شرایط باشم طرفو به چیز خورد میندازم خودش ولم میکنه برم ولی من اونو نه
0 پسند
A
ناشناس
November 15, 2025 at 02:15 PM
مرسی از اطلاع
0 پسند

ثبت نظر شما