U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
November 21, 2025 at 10:01 AM
تجربه ازدواج در سن پایین :

سلام تجربه من تجربه ازدواج در سن پایینه.
من دخترم و الان ۱۷ سالمه .
زمانی که ۱۲ سال و خوردیم بود من شنیدم که پسر عمم ازم خواستگاری کرده ولی هنوز به من چیزی نگفته بودن و چیز قطعی ای نبود ، ما برای داداشم که ۵ سال ازم کوچک تره یه جشن تولد بزرگ گرفتیم ، خیلی بزرگ که طایفه های مامان و بابام همه دعوت بودن ، این پسر عمم هم بود ، توی جشن من و دید و به گفته خودشون خیلی از من خوشش اومد و اینا ، یچیز دیگه هم بگم که من قد بلند و هیکلی ام مثلا اون زمان بهم میخوره ۱۶ سالم باشه .
خلاصه که این فامیلا من رو دیدن و قطعی خواستگاری کردن ، مامانم و فامیل های مادریم بشدتتتتت مخالف بودن و خیلی پادرمیونی کردن که این ازدواج صورت نگیره ولی خب بابام مرغش یه پا داشت که نه باید ازدواج کنن ، یک ماه گذشت و همینجور این بحث توی خونه ما ادامه داشت ، مامان بابام سر همین موضوع خیلی دعوا کردن و من انقد بچه بودم که درک اینو نداشتم باید چه تصمیمی بگیرم ؟ چکار کنم ؟ ....
اومدن خواستگاری و ما فرداش رفتیم خون دادیم و همچی داشت به سرعت اتفاق میوفتاد و من هیچ حسی نداشتم ، حتی نمیدونستم دارم چکار میکنم ، فقط انجامش میدادم .
اینم بگم که خانواده ما خانواده سطح پایینی نیست که مثلا فکر کنید زوری و کتک و اینا این ازدواج صورت گرفت ولی خب اون پسره هم به گفته خودش عاشق من شده بود ، ۱۳ سال هم اختلاف سنی://////
خلاصه که ما عقد کردیم و توی عقد من جز دو سه تا از عمو هام و دوتا از همه هام هیچکس شرکت نکرد ، چون همه ناراضی بودن و دل اینکه من رو توی عقدم ببینن نداشتن💔
ما عقد که کردیم نیم ساعت بعدش پشیمون شدم و کار از کار گذشته بود .
فردای عقد کلا شخصیتش عوض شد و اون روی شیطانیش رو نشون داد و من از اون روز شروع کردم آب شدن ، اونجا فهمیدم که وای به حالم من چه غلطی کردم ؟ این چه کاری بود با زندگیم کردم ، و به این جواب می‌رسیدم که من هیچ‌کار نکردم و عمه ها و بابام با زندگیم بازی کردن ، ما دو سال بعدش طلاق گرفتیم ، زمانی که طلاق گرفتیم ۱۵ سالم بود .
توی این ۴ سال از زندگیم من اندازه یه خانم ۳۰ ساله شدم از لحاظ تجربه .
و الآنم بشدت دختر قوی و محکمی شدم که هیچکس نمیتونه از پا درم بیاره و توپ تکونم نمیده .
ولی این تجربه ای بود که خواستم به اشتراک بگذارمش که شاید به بعضیا کمک کنه چون زمانی که این اتفاقا داشت میوفتاد من به هیچکس نگفتم و جز فامیل و چندتا از دوستام هیچکس نمیدونست .
ممنونم که خوندین❤️
- 💜
تجربه‌های ازدواج و روابط
0 پسند

نظرات

839 نظر
F
Fateme1356l0
November 21, 2025 at 04:27 PM
دقیقا 🤦‍♀😁
0 پسند
Z
Zhr_lipp
November 21, 2025 at 04:27 PM
همه جاها آدم عصاب خورد کن هست مهم اینکه توجه نکنیم😂🤦‍♀
0 پسند
A
ناشناس
November 21, 2025 at 04:26 PM
خب اگه اینطوره مهریه رو هم آخوندا گفتن
0 پسند
A
ناشناس
November 21, 2025 at 04:26 PM
دقت کردین هر خانواده ای یه

«بوی خانوادگی» مخصوص دارن ؟

لحظه ای اولی که میری تو‌ خونشون
0 پسند
A
ناشناس
November 21, 2025 at 04:26 PM
دین اسلام گفته .حضرت فاطمه یادت نیست
0 پسند
A
ناشناس
November 21, 2025 at 04:26 PM
هبچ‌چیزی نمیتونه باعث بشه ادم هرچیزی بپذیره
0 پسند
A
ناشناس
November 21, 2025 at 04:25 PM
دقیقا منم همیشه تا یه جا حرف کلیشه ای میزنن که اره مثلا تهرانی ها فلانن ترک ها فلانن یا هرچی دلم میخواد با ماشین زیرشون کنم
0 پسند
Z
Zhr_lipp
November 21, 2025 at 04:25 PM
دقیقا
0 پسند
Z
Zhr_lipp
November 21, 2025 at 04:24 PM
واقعا حرصم میگیره یکجوری بعضیا میگند همه زنها بد هستند همه مردها بد هستند
انگار رفتند با کل آدمهای دنیا گشتند
با همه خاطره دارند
0 پسند
A
alirezaw721
November 21, 2025 at 04:23 PM
باشه خدانگهدار
0 پسند

ثبت نظر شما