تجربه پارگی تاندون انگشت دست :
سلام من تقریبا 6.7ماه پیش شیشه به شکل بدی افتاد رو انگشتم و انگشت کوچیکه دست چپم تاندونش پاره شد...(کم مونده بود انگشتم قطع بشه) با اون خونریزی خفیف ،اولش اصلا اهمیتی ندادم و رفتم فقط گرفتمش زیر شیر اب تا خونش بند بیاد بعد که دیدم از این خبرا نیست و اوضاع وخیم تر از این حرفاست سریع رفتیم بیمارستان و گفتن باید عمل شی... شبش بلاخره جراح رسید و منو بردن اتاق عمل اول رو تخت دراز کشیدم و بهم کلی سیم وصل کردن برای گرفتن ضربان قلب و... و بعدش نوبت به بیهوشی رسید و یک ماسکی گذاشتن رو صورتم که تو اون نفس کشیدم و بیهوش شدم ( قبل از عمل میترسیدم از اتاق عمل ولی بهترین بخشش همین بیهوشی بود اونایی که تجربهش رو داشتن میدونن چه حالی میده😂) وقتی تموم شد 2.3ساعت طول کشید وقتی به هوش اومدم دیدم کل دستم از ارنج تا انگشت هارو گچ گرفتن و اصلا نمیتونستم دستم رو تکون بدم خلاصه صبح روز بعدش مرخص شدم رفتم خونه و تازه بدبختیهام شروع شد... هیچ کاری نمیتونستم کنم ساده ترین کارهارو باید یکی کمکم میکرد تا میتونستم انجامش بدم انگشتم 8تا بخیه خورده بود . برخلاف بقیه که پارگی تاندون درد داشتن من اصلا هیچ دردی نداشتم بعد از دو.سه هفته رفتیم و بخیه هارو کشیدیم(اینم اصلا درد نداشت بر خلاف انتظار) و بعدش نوبت تمرینات انگشتم شد تا تاندون از حالت خشکی در بیاد و مثل روز اولش بشه(تمریناتش رو تو گوگل هم سرچ کنین میاره) و بعد از یک ماه تقریبا به حالت عادی برگشتم ولی دیگه نمیتونستم انگشت کوچیکم رو خم کنم... یعنی نمیتونستم دستم رو مشت کنم ، مشت هم میکردم به زور باز بعدش نمیتونستم دستم رو باز کنم😂😐 که این مشکل هم بعد از انجام تمرینات زیاد درست شد و الان بعد از 6ماه مثل حالت قبل شده . کلا میخواستم بگم پارگی تاندون و اتاق عمل و بخیه... به این شکل هست من خودم قبلش خیلی میترسیدم از درد ولی اصلا هیچ دردی نداشت.
- 🌟
سلام من تقریبا 6.7ماه پیش شیشه به شکل بدی افتاد رو انگشتم و انگشت کوچیکه دست چپم تاندونش پاره شد...(کم مونده بود انگشتم قطع بشه) با اون خونریزی خفیف ،اولش اصلا اهمیتی ندادم و رفتم فقط گرفتمش زیر شیر اب تا خونش بند بیاد بعد که دیدم از این خبرا نیست و اوضاع وخیم تر از این حرفاست سریع رفتیم بیمارستان و گفتن باید عمل شی... شبش بلاخره جراح رسید و منو بردن اتاق عمل اول رو تخت دراز کشیدم و بهم کلی سیم وصل کردن برای گرفتن ضربان قلب و... و بعدش نوبت به بیهوشی رسید و یک ماسکی گذاشتن رو صورتم که تو اون نفس کشیدم و بیهوش شدم ( قبل از عمل میترسیدم از اتاق عمل ولی بهترین بخشش همین بیهوشی بود اونایی که تجربهش رو داشتن میدونن چه حالی میده😂) وقتی تموم شد 2.3ساعت طول کشید وقتی به هوش اومدم دیدم کل دستم از ارنج تا انگشت هارو گچ گرفتن و اصلا نمیتونستم دستم رو تکون بدم خلاصه صبح روز بعدش مرخص شدم رفتم خونه و تازه بدبختیهام شروع شد... هیچ کاری نمیتونستم کنم ساده ترین کارهارو باید یکی کمکم میکرد تا میتونستم انجامش بدم انگشتم 8تا بخیه خورده بود . برخلاف بقیه که پارگی تاندون درد داشتن من اصلا هیچ دردی نداشتم بعد از دو.سه هفته رفتیم و بخیه هارو کشیدیم(اینم اصلا درد نداشت بر خلاف انتظار) و بعدش نوبت تمرینات انگشتم شد تا تاندون از حالت خشکی در بیاد و مثل روز اولش بشه(تمریناتش رو تو گوگل هم سرچ کنین میاره) و بعد از یک ماه تقریبا به حالت عادی برگشتم ولی دیگه نمیتونستم انگشت کوچیکم رو خم کنم... یعنی نمیتونستم دستم رو مشت کنم ، مشت هم میکردم به زور باز بعدش نمیتونستم دستم رو باز کنم😂😐 که این مشکل هم بعد از انجام تمرینات زیاد درست شد و الان بعد از 6ماه مثل حالت قبل شده . کلا میخواستم بگم پارگی تاندون و اتاق عمل و بخیه... به این شکل هست من خودم قبلش خیلی میترسیدم از درد ولی اصلا هیچ دردی نداشت.
- 🌟
تجربههای درمانی و پزشکی
0
پسند
نظرات
96 نظروقتی چشامو باز کردم توی آشپزخونه نبودم اصلا نفهمیدم کی منو بیرون بردن هیچی حس نکردم اولش سخت بود بدنمو تکون بدم و کمی چشام سیاهی میرفت و بدنم بازم یخ بد کم کم درست شدم
زیادم بد نیست 🤷♀
ببین مثل خواب خیییییلی عمیقه
انگاری که تو فقط یه ثانیه چشمات رو میبندی و باز میکنی ولی در واقعا چند ساعت رد شده
برعکس بهترین حس بود البته غیر از اون قسمت بیدار شدنش
ببین انقدری سبک میشی که هیچی رو حس نمیکنی
بعد که چشاتو باز میکنی انگار تازه از خواب بیدار شدی ولی گیج و منگی
قدر سلامتیمونو بدونیم