تجربه های درخواستی :
بچه ها شما تجربه انصراف از دانشگاه یا ترک تحصیل داشتید ؟ بعدش چیکار کردید بجای درس خوندن؟
(تجربه های درخواستی رو
تو کامنتای همین پست بفرستین )
- 📖
بچه ها شما تجربه انصراف از دانشگاه یا ترک تحصیل داشتید ؟ بعدش چیکار کردید بجای درس خوندن؟
(تجربه های درخواستی رو
تو کامنتای همین پست بفرستین )
- 📖
تجربههای حرفهای
0
پسند
نظرات
100 نظرو یه چیز دیگه ، همیشه از چیزهایی ضربه میخوری که اطمینان داری ،اطمینان نداشته باش
من اونقدر هم که فکر میکنی دقیق نمیبینیم
ممنون و تو هم مراقب باش و دیگه پا به همچین تاوان هایی نده ،در مرحله اول خودتی ،خودتو بچسب
هیچ وقت نفهمیدم چرا اینکارو کردم! همیشه میگم مگه یکی چقدر میتونه کسی رو دوست داشته باشه! نفهمیدم.....
راستش از تو چه پنهون که نفرت فقط یه آلترناتیویه که بکار میبرم خودم آروم بشم! من هنوزم دوسش دارم اونم با یه فرق واقعا بزرگ!!!!!! دیگه برام مهم نیست....
و این سناریو رو بارها و بارها و بارها تو ذهنم مرور کردم که اگه کسی که من اینچنین بهش دید داشتم یه وقتی تو خیابون ببینم چیکار میکنم واقعا؟
جوابش یه چیزه!:
از کنارش رد میشم...
بهش اهمیت نمیدم.سِر شدم.
یادم میافته که چه روزها و شب هایی داشتم که به حد جنون رسیدم! اما اون....
۶ تا ۷ ماه پیش پول کم داشتم و خواستم بعد از ۲۰ سال ماشین بخرم! خب من ۲۰سال پیش ۲۰۶ داشتم.. اون میخواست یا میخواد بره کانادا و یک میلیارد پول نیاز داشت و دسته خالی خودش جمع میکرد!(آخرین دیتایی که دارم)
وقتی ازش ۳۰۰ میلیون کمبودمو درخواست کردم.. خوند و هیچ جوابی نداد!
گفتم یادته اون اویل که جدا شده بودی و پیدات کرده بودم تو میگفتی شوهر سابقمم تو اون ۴ سالی که با هم بودیم هیچ گاه هدیه تولد برام نگرفت!
و من بجای یه کادو ۱۰_۱۵ تا کادو تولد از لوازم آرایشی و.... میگرفتم بهش پول قرض میدادم که البته برمیگردوند اما اون بزرگوار منو به پول فروخت! من اون جا نیاز داشتم.. اما نکرد.(میشناختمش دروغ نمیگفت اما الویت و هدفش مهم بود نه حرف من!)
اشکال نداره رفیق تاوان عشقه...
این یکی از تاوان های عشقه!
کسانی بودند که شبیه طرف بودند من بهشون پول دادم! سال ۹۸ ، ده میلیون پول کمی نبود! ولی من دادم رفت بیادِ اون!
چند سال بعد باز بیاد اون به یه مادر و دختر کمک کردم که قرار بود برگردونه اما برنگردوند.
نمیخوام بگم کار درستی کردما. اصلا. کارم اشتباه بود.
میخوام از زاویه دیگه ایی بهش نگاه کنی! من عاشق بودم...
خیلی چیزای بدتر و دردناک تر هست که اگه برات تعریف کنم دیگه رسما بهم فحش میدی که البته حق رو به تو میدم.
کاش عکسشو داشتم بهت نشون میدادمش.
بگذریم.....
من قوی ام و قوی میمونم ذاتا قوی ام.
من از زیر صفر رسیدم به نقطه ایی که هستم. کارمو دارم هر سال تمدید با قرار داد ۱ ساله!
هرکاری سختی خودشو داره....
ولی حرفم اینه من به اندازه کافی تاوان دادم.
و هیچ میدونی اگه بخوام مثالی از خودم بزنم چی میگم؟ :
اینکه اگه همه چیز رو از من بگیرن ۱ چیز رو نمیتونن! اونم اخلاقم!
اخلاقم بشششششدت خوبه.
خوش اخلاقم کلا.
و فکر میکنم برای نفر بعد پوئن مثبتیه✌️🏻🙂
در هر حال مرسی هستی.
دنیا به ادمایی مثل تو که دنیا رو دقیق نگاه میکنن بیشتر نیاز داره.
مرسی که هستی.
مراقب خوبیات باش رفیق✨💪🏻👍🏻
ولی چطور تونستی برگردی پیش کسی که رهات کرده بود رو درک نمیکنم همانطور که خودت هم اشاره کردی دور از منطق ات بود
ولی تنفر فقط باعث میشه که دیگه کسی رو نپذیری
قبول کن که آدم ها یکی نیستن و مقایسه رو تو روابطه جدیدی که خواهی داشت کنار بزار
نمیدونم آدم های ضعیف ضربه میخورن یا قویی ها اما تو قویی باش چون که این تنها راهه
پیشنهاد میکنم یوگا کار کنی و در کنارش مدیتیشن انجام بدی
بعد از گذر بیست سال باید روحت رو درمان کنی خواهشاً بفکر خودت باش چون خودت رو فراموش کردی
آرزو میکنم وارد رابطه ای بشی که حقته
حق همه است که زندگی آرامی داشته باشن ، مخصوصا شما ...
اون که سوال براش پیش بیاد میخونه.✌️🏻
نخونیا ساحل. مشغول زمبه ایی بخونی🫵🏻
👍🏻
لطفا صحبتامو بخون شاید کمی از سوالات حل شه:
اتفاقات عجیبی برای من افتاد....
من یه تک پسر بودم که ساکن تهران اما مرز عراق خدمت کردم! بدون هیچ پارتی اونم ارتش نیروی زمینی یکی از سخت ترین نیروها، بدون اضافه خدمت تموم شد
وقتی برگشتم خونه انگار لش کنم و چند ماه فقط تو اتاق توی اینترنت بودم. اونجا از طریق اینترنت اولین دوستمو پیدا کردم بطور کاملا تصادفی! یک سال فقط تلفن! بدون دیدنش! خب برای من که اصلا دنبال این داستانا نبودم دوست دختر داشتن خیلی خاص بود. حالا شما حساب کن بری ببینیش و باورت نشه با این حرف میزدی!!!! یه الاهه! از نظر زیبایی و..
سال دوم رفتیم خواستگاریش.. بعد از مرحله اول وقتی برگشتم خونه برام اتفاقی افتاد! بله! تصادفی وحشتناک که بلا استثنا همه میگفتن نجاتت باور نکردنیه.. حدود ۲ ماه بیهوشی در ۲۰ سال پیش نصیبم شد و...
ایشون رفت ازدواج کرد.. یا بهتر بگم با وعده مهریه گول خورد! چون ۴ سال بعد طرف کاری کرد یه کاری باهاش کرد که بخشید و خودشو ازاد کرد!(کاری که دخترای ساده امروزی زیاد مرتکب میشن و باز هم خواهند شد..) بگذریم،
ما جدا شده بودیم خب اوایل که اصلا خوب نبودم.. تا کم کم برگشتم به حالت عادی! اما اینا مهم نیست.
مهم اینه که چون اولین نفری بود که باهاش آشنا شدم هیچ وقت یادم نرفتش...
یک شب توی فیس بوک داشتم میچرخیدم و ناگهان کسی رو دیدم که شبیهش بود! برام سوال شد....
شماره گذاشتم و تماس گرفت و خودششش بود!
من اونو یادم نرفت.. شاید آدم ساده ایی بود، اما از نظرم بشدت خاص بود. با اون ظرافت و ....
نکته اینجاست من باز قبولش کردم! بعد از اون رابطه داشتم اما اون دختر با اینکه کاری هم برام نکرد ولی یادم موند که مجدد قبولش کردم!
رفتم پیشش بجای یک روز ۳ روز خونشون بودم!
الان سوالم اینه؟ اصلا چرا باید یک کاره باز توی فیس بوک پیدا بشه!!!!! باز از همون کانال اینترنتی اینبار پلتفرمی دیگه!
سرتو درد نیارم....
اون دیگه آدم سابق نشد، منم که از اون تصادف جون سالم بدر کردم و بعد از چند سال سلامتی خودمو بدست اوردم دیگه آدم سابق نشدم..
اما من نتونستم ایشونو فراموش کنم! سالها باهاش بودم و.......
دوست عزیزم؟ حرف زیاده روابط زیادی رو شروع کردم و خراب شد.
تا در نهایت با دعوا تمومش کردم که تویی که باز منو ول کردی(چون دوباره ولم کرد و من بخشیدمش فقط چون دوسش داشتم و این شبهه ایجاد شد که خب.... کاوه هست همیشه دوستم داره البته خیلی بالا پایین داره و وارد دیتیل کار نمیشم)
توی اختلاف دختر و پسر هر دو نفر مقصرند! حالا یکی کم تر و یکی بیشتر!
فکر کنم این بار کمتره سهم من شد.
خیلی دوس دارم که حالا که اونو به دست فراموشی سپردم کسی بیاد که بتونم از خاصیت replacement استفاده کنم، چون این قدرت رو دارم.
یک اپ فارسی ثبت نام کردم که فکر کردم میشه از این طریق باز.....
توی بیرونم اقدام کردم اما نشده!
میدونی؟ من اگه پشت گوشمودیدم ایشونم میبینم!
نمیدونم چرا نشده!
در این باره حرف زیاده
اما نشد نمیشه!
چرا نباید بشه؟ میدونی اینا همش سواله.
شاید فکر کنی داری بهش فکر میکنی هنوز!
نع! به خداوندی خدا نه.
از کلمه نفرت نباید استفاده کنم اما کلاههمم پیشش بیوفته تمیرم برش درم.
۱۶ سال طول کشیدخودشو متقاتشو فراموش کنم.
بابتش بهای خیلی سنگینی هم دادم.
با دستم پس نمیزنم با پا بکشم جلو.
اصلا نه.
اتفاقاتی افتاد همه ی دنیارم بهم بدن نمیخوامش.
اما نمیدونم را کسی نمیاد که منو بخاطر خودم بخواد!
میدونم هست ولی نصیبم نمیشه!
یا هنوز نشده.....
ازاین که سرتو درد آوردم و کمی به دیتیل اشاره کردم متاسفم، خستت کردم.
ببشتر شبیه فیلماست.
اما متاسفانه واقعیت داشت.
وای که چه هزینه های گزافی بابتش پرداختم......😒
کار به اعتقادات افراد ندارم اما
من به شخصه اصلا راضی نیستم کسی که آوردش تو زندگیم باز رفت باز اومد و منو نابود کرد.
راصی نیستم. این خدایی نیست.
دیگه منی که نزدیک ۲ ماه بیهوش بودم طی تصادف رانندگی شناختتی که از خدا دارم باید فرق کنه با کسانی که تجربش نکردند.
دوس ندارم در اون باره هم صحبت کنم ولی زایده تغییره اون اتفاق....
بگذریم.
دوست عزیزم؟ از کجا به کجا رسیدیم؟🤷🏻
آخرین حرفایی که بهم زد گفت کاوه ایی که من میشناختم خیلی منطقی بود و من عاشق همین منطقش شده بودم!
اما الان احساست میچربه..
در مورد حرفای شما کاملا منطق رو توش درک کردم.
بقول بعضیا راهی که شما داری میری یا قبلا رفتی من ۳۰ سال پیش جاده خاکی دنده عقبشو رفتم!
هرجور تجربه ایی هم که بگی دارم.
البته که شما تاج سری.🙏🏻🌸