تجربه مسلمان شدن :
سلام
من توی یک خانواده مذهبی متولد شدم و اسلامی که تا سالها داشتم رسما یک اسم بود
چیزی که ارث رسیده بود فقط
پر از حس گناه بودم و عدم شناخت
تا اینکه تصمیم گرفتم اسلامی که خودم انتخابش نکردم بزارم کنار و هرآنچه برام معقول اومد و قانع شدم
انجام بدم
شروع کردم خوندن کتابای مختلف،کارگاه های مختلف دیدن
تو این راه کم کم یاد گرفتم و برام تبدیل به یک ارزش شد "خوب سخن گفتن"
دروغ نگفتن غیبت نکردن و ...
سعی میکردم انچه رو که برام دلیلش مشخص شده رعایت کنم
گام به گام میرفتم جلو
فهمیدم دروغ بده کم کم ترکش کردم و پایبند کردم خودمو به اینکه تحت هرشرایطی صداقتمو حفظ کنم
راجب به نماز و تاثیراتش رو جسم انرژی چاکراها ... خوندم و عملیش میکردم
اما بحث هایی مثل حجاب بهشت جهنم و ...برام قبل پذیرش نبود
من مشکلی با پوشش نداشتم میدونستم اگه دلیلی پیدا کنم که برام محکم باشه حجابم حتی قبول میکنم
هنوزهم سردرگم بودم .من هیچ برنامه منسجمی نداشتم هیچ الگو کاملی
از طرفی مکاتب و چیزای مختلفی هم که میخوندم هرکدوم حکم یک قطره رو داشت برام
من دنبال اون منبع کل بودم
تصمیم گرفتم یک بارم شده تسلیم بشم
بالاخره یا مطمئن میشدم اسلام دروغه
یا وقتی حقیقتش برام روشن میشد قبولش میکردم
و نمیدونم دقیقا چه اتفاقی افتاد
فقط اینکه فهمیدم تا یک جایی با عقلت میری جلو دلایل و استدلال هایی برای خودت داری که منطقت هم قبولش داره
بعد اون برای دیدن اون حقيقت فقط باید تسلیم شی
تا بتونی ببینیش
و من دیدمش و این لطف خدا بود
کتاب هایی که به من کمک کردن رو معرفی میکنم اگر دوست داشتید بخونید🫶
۱کتاب انسان کامل آقای مطهری (این خیلی به نظرم کتاب خوبیه مکاتب مختلف رو نقد میکنه)
۲کتاب آزادی معنوی آقای مطهری
۳کتاب حجاب مزخرف از ایقانلو
۴کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد
و در آخر چند پیشنهاد برای اینکه راه خودتون رو پیدا کنید از نظر من
اینکه
۱.خیلی مهمه تسلیم باشید و بی تعصب
۲.گام به گام پیش رفتن و عملی کردن ارزش هاتون ،پیدا کردن خودتون خیلی مهمه
۳.مداوای زخماتون و بخشش دیگرانم همینطور 🫶
موفق باشید.
- 🫂
سلام
من توی یک خانواده مذهبی متولد شدم و اسلامی که تا سالها داشتم رسما یک اسم بود
چیزی که ارث رسیده بود فقط
پر از حس گناه بودم و عدم شناخت
تا اینکه تصمیم گرفتم اسلامی که خودم انتخابش نکردم بزارم کنار و هرآنچه برام معقول اومد و قانع شدم
انجام بدم
شروع کردم خوندن کتابای مختلف،کارگاه های مختلف دیدن
تو این راه کم کم یاد گرفتم و برام تبدیل به یک ارزش شد "خوب سخن گفتن"
دروغ نگفتن غیبت نکردن و ...
سعی میکردم انچه رو که برام دلیلش مشخص شده رعایت کنم
گام به گام میرفتم جلو
فهمیدم دروغ بده کم کم ترکش کردم و پایبند کردم خودمو به اینکه تحت هرشرایطی صداقتمو حفظ کنم
راجب به نماز و تاثیراتش رو جسم انرژی چاکراها ... خوندم و عملیش میکردم
اما بحث هایی مثل حجاب بهشت جهنم و ...برام قبل پذیرش نبود
من مشکلی با پوشش نداشتم میدونستم اگه دلیلی پیدا کنم که برام محکم باشه حجابم حتی قبول میکنم
هنوزهم سردرگم بودم .من هیچ برنامه منسجمی نداشتم هیچ الگو کاملی
از طرفی مکاتب و چیزای مختلفی هم که میخوندم هرکدوم حکم یک قطره رو داشت برام
من دنبال اون منبع کل بودم
تصمیم گرفتم یک بارم شده تسلیم بشم
بالاخره یا مطمئن میشدم اسلام دروغه
یا وقتی حقیقتش برام روشن میشد قبولش میکردم
و نمیدونم دقیقا چه اتفاقی افتاد
فقط اینکه فهمیدم تا یک جایی با عقلت میری جلو دلایل و استدلال هایی برای خودت داری که منطقت هم قبولش داره
بعد اون برای دیدن اون حقيقت فقط باید تسلیم شی
تا بتونی ببینیش
و من دیدمش و این لطف خدا بود
کتاب هایی که به من کمک کردن رو معرفی میکنم اگر دوست داشتید بخونید🫶
۱کتاب انسان کامل آقای مطهری (این خیلی به نظرم کتاب خوبیه مکاتب مختلف رو نقد میکنه)
۲کتاب آزادی معنوی آقای مطهری
۳کتاب حجاب مزخرف از ایقانلو
۴کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد
و در آخر چند پیشنهاد برای اینکه راه خودتون رو پیدا کنید از نظر من
اینکه
۱.خیلی مهمه تسلیم باشید و بی تعصب
۲.گام به گام پیش رفتن و عملی کردن ارزش هاتون ،پیدا کردن خودتون خیلی مهمه
۳.مداوای زخماتون و بخشش دیگرانم همینطور 🫶
موفق باشید.
- 🫂
تجربههای الهی و معنوی
0
پسند
نظرات
10 نظرمن هیچ دینی ندارم
خران کاه را بر طلا ترجیح می دهند....
انگار یکهو دلت را قرص میکنه و آرامش عجیبی وجودت را میگیره. احساس میکنی یکنفر هست که عاشقانه دوستت داره و منتظرته. اون لحظه دلت خیلی میگیره، از اینکه چرا تا به حال وجودش را حس نمیکردی؟ از اینکه چقدر رئوف و مهربان و متفاوته.
گاهی عقلت بهت نارو میزنه که این دروغه، فقط باور ذهنی تو هست، اما وقتی معجزههاش را میبینی و باهاش حرف میزنی، بیشتر از هر آدم دیگری حالت را خوب میکنه و حتی مشکلت را هم دیر یا زود حل میکنه.
- پیشنهاد میکنم یکبار قرآن را دست بگیرید و نیت کنید و یک صفحهش را باز کنید. مطمئناً معنی اون صفحهای که براتون میاد، دقیقاً مربوط به شماست و اون موقع میفهمی که اون داره تو را میبینه و دوستت داره.
سکوت همیشه نشانهی رضایت و تسلیم نیس
گاهی بحث با احمقها خود حماقته