تجربه بهتر کردن حال خود :
تمام کاری که من کردم این بود که نگاهمو از بیرون برداشتم و به درون خودم بردم؛ فهمیدم غم رو باید پذیرفت و همیشه چیز بدی نیست! حتی میتونه سازنده باشه چون آدمو به نقطهای میرسونه که تو رفتار با دیگران به خودش بگه نکنه کاری کنم که اون هم این غمو بچشه!
فهمیدم هنوزم یه بچه کوچولو تو دلمه که دوست داره برا چیزای کوچیک ذوق کنه و زودی خندهش بگیره.
فهمیدم در لحظه باید فراموش کرد وگرنه ریشه میکنه و کینه میشه.
الانه که میفهمم انتظار داشتن از دیگران چقدر ناراحتی دنبال خودش میاره و اینکه یه کاری رو فقط و فقط برا دل خودت انجام بدی چقدر بهت نیرو میده!
با این اوصاف هنوزم به اون نقطهای میرسم که حالم بد باشه؛ با این تفاوت که دیگه قلق این آدم دستم اومده و پذیرش رو یاد گرفتم و دنبال فرار از این حال نیستم.
اولش با گریه، آهنگ غمگین یا امثالش، با دلم همراهی میکنم، شده اگه نتونم حرفمو به کسی بگم رو کاغذ مینویسم و خودمو خالی میکنم و بعدش نرم نرمک شادش میکنم.
الان میدونم که فکر، فقط و فقط فکر میاره؛ بیشتر و بیشتر! پس نمیذارم زیاد طول بکشه و خودمو با چیزی سرگرم میکنم.
- 👍
تمام کاری که من کردم این بود که نگاهمو از بیرون برداشتم و به درون خودم بردم؛ فهمیدم غم رو باید پذیرفت و همیشه چیز بدی نیست! حتی میتونه سازنده باشه چون آدمو به نقطهای میرسونه که تو رفتار با دیگران به خودش بگه نکنه کاری کنم که اون هم این غمو بچشه!
فهمیدم هنوزم یه بچه کوچولو تو دلمه که دوست داره برا چیزای کوچیک ذوق کنه و زودی خندهش بگیره.
فهمیدم در لحظه باید فراموش کرد وگرنه ریشه میکنه و کینه میشه.
الانه که میفهمم انتظار داشتن از دیگران چقدر ناراحتی دنبال خودش میاره و اینکه یه کاری رو فقط و فقط برا دل خودت انجام بدی چقدر بهت نیرو میده!
با این اوصاف هنوزم به اون نقطهای میرسم که حالم بد باشه؛ با این تفاوت که دیگه قلق این آدم دستم اومده و پذیرش رو یاد گرفتم و دنبال فرار از این حال نیستم.
اولش با گریه، آهنگ غمگین یا امثالش، با دلم همراهی میکنم، شده اگه نتونم حرفمو به کسی بگم رو کاغذ مینویسم و خودمو خالی میکنم و بعدش نرم نرمک شادش میکنم.
الان میدونم که فکر، فقط و فقط فکر میاره؛ بیشتر و بیشتر! پس نمیذارم زیاد طول بکشه و خودمو با چیزی سرگرم میکنم.
- 👍
تجربههای درمان اختلالات روانی
0
پسند
نظرات
10 نظرالبته نه سریع بعداز کات
یا یه متنی از یه کتاب خوب بذار تا اگر دید فکر کنه اصلا درگیر کتاب ومطالعه هستی و ذره ای بهش فکر نمی کنی😜
بجاش بذار زمان بگذره و یه بهترش میاد تو زندگیت🙂
اتفاقا دارم میگم به خودت بیا و بدون اون دیگه باطل شده و از ادامه زندگی لذت ببر
نشخوار فکری
Over think
من خودم دارم این مدلی زندگی می کنم و اصلا برام اکس مهم نیست و تجربمو بهش گفتم
چرا اصلا باید مهم باشه اون آدمی که دیگه نیست و جور نبودید؟
مگه کم شخصیتی هستیم که بهتر از اون گیرمون نیاد؟