تجربه ی سقط جنین :
سلام ۱۸ سالمه و تو عقد هستم
بکارتمو حفظ کردم ولی رابطه داشتیم
متاسفانه باردار شدم...
با اینکه بارداری با بکارت یچیز کمیابه اما من باردار شدم..
وقتی فهمیدم دنیا رو سرم خراب شد
یه شبانه روز گریه کردم با خودم کلنجار کردم
به همسرم التماس کردم اگر قلبش تشکیل شده بود نگهش داریم
اما گفت شرایطش نیست
ترسیدم آسیب ببینم به خواهرام گفتم
اول رفتیم سنو دو ماهم بود و قلبش تشکیل شده بود
پیش ماما رفتیم و بکارتمو تایید کرد
منشی همونجا گفت سنت کمه و...قرص داد که بچرو سقط کن..
خب طرفای ماهم خیلی متعصبن اگر پدرم و..میفهمید باردار شدم میکشتن منو
وسوسه شدم قرص خوردم بچه رو سقط کردم
الان چند ماهه میگذره ولی من دیگه آدم سابق نشدم
از لحاظ روحی داغونم هر شب کابوس میبینم از عذاب وجدان دارم میمیرم...کاش زمان بر میگشت به عقب
به هر قیمتی شده نگهش میداشتم
حس میکنم لایق مادر شدن نیستم.
- ❣️
سلام ۱۸ سالمه و تو عقد هستم
بکارتمو حفظ کردم ولی رابطه داشتیم
متاسفانه باردار شدم...
با اینکه بارداری با بکارت یچیز کمیابه اما من باردار شدم..
وقتی فهمیدم دنیا رو سرم خراب شد
یه شبانه روز گریه کردم با خودم کلنجار کردم
به همسرم التماس کردم اگر قلبش تشکیل شده بود نگهش داریم
اما گفت شرایطش نیست
ترسیدم آسیب ببینم به خواهرام گفتم
اول رفتیم سنو دو ماهم بود و قلبش تشکیل شده بود
پیش ماما رفتیم و بکارتمو تایید کرد
منشی همونجا گفت سنت کمه و...قرص داد که بچرو سقط کن..
خب طرفای ماهم خیلی متعصبن اگر پدرم و..میفهمید باردار شدم میکشتن منو
وسوسه شدم قرص خوردم بچه رو سقط کردم
الان چند ماهه میگذره ولی من دیگه آدم سابق نشدم
از لحاظ روحی داغونم هر شب کابوس میبینم از عذاب وجدان دارم میمیرم...کاش زمان بر میگشت به عقب
به هر قیمتی شده نگهش میداشتم
حس میکنم لایق مادر شدن نیستم.
- ❣️
تجربههای زایمان و حاملگی
0
پسند
نظرات
10 نظربعد تو میگی اشرف مخلوقاتی بدن خودته حق داشتی انداختی 😐
دکتر برو خودت را تقویت کن
بدن خودت بوده بچه خودت بوده دوست نداشتی الان داشته باشی
هرگز ناراحت نباش و عذاب وجدان نداشته باش تو انسانی اشرف مخلوقات حق داشتی برای خودت تصمیم بگیری
بهترین کارو کردی
دوباره میشی
و اونم حدودا۱۹ سالش بود ...
ولی خب نگهش داشت وزود عروسی گرفت کسی همنفهمید ...
فقط ما رفیقش بودیم میدونستیم 😄
الان خیلی در عذابه چون اصلا زندگی مشترک ب خودش ندید اصلا تنهایی با شوهرش بودن ندید
خیلی چیزا رو تجربه نکرد ...
ولی گف وقتی صدای قلبش شنیدم گریمگرفت 😢
نتونستم بندازمش