تجربه ی خیانت دیدن :
سلام خانم ۵۰ساله هستم . و دو فرزنددارم .از سالها قبل متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شده بودم . ارتباط تلفنی مشکوک ،در ساعات کاری سرکار نبودن ، حساسیت به موبایل ، رمزگذاشتن ، بی توجهی به من و بچه ها ، و.... و هربار که توضیح می خواستم در مورد رفتارهای مشکوکش شروع به جنجال و دادوفریاد و قهرهای طولانی میکرد و من با این رفتارها بیشتر به خیانتش مطمئن می شدم . کسی که پاک باشد در مورد رفتارش کاملا توضیح می دهد و شفاف سازی می کند و عصبانی نمی شود .
من هم با وجود شرایط مالی نسبتا مناسب به خاطر فرزندانم واینکه نمی خواستم هیچ تنشی در زندگی داشته باشند مجبور به فراهم کردن جوی آرام در منزل بودم . و علت دیگر اینکه در خیال خود مطمئن بودم که این خیانت فقط در حد صحبت کردن است .حتی با شرح حالی که برای چند مشاور گفتم آنها هم همین نظر را داشتند . وحتی یک مشاوره که همسرم هم حضور داشت ، مشاوره به من گفت تو شکاک هستی .
ولی من همچنان سالها خون دل میخوردم از این اوضاع .
فرزندانم هر دو باهوش هستند و با رتبه های عالی وارد دانشگاه شدند. حتی المکان جو شادی را فراهم می کردم . و روحیه ی خودم را نباختم .
تا اینکه انقدر اخلاق و رفتارهمسرم غیرقابل شده بود و همیشه در پی آزار ما بود . که دیگر نمی توانستم تحمل کنم و گوشیش را هک کردم .
چشمتان روز بد نبیند خلاصه اش لینکه با خانمی حدود ۲۲ سال رابطه داشته .همه نوع رابطه ای
همه ی اسناد ومدارک را تحویل وکیل دادم .
وقتی وکیل اسناد را رو کرد در حال سکته بود .
به هرحال بسیار پشیمان و قول جبران داد . خانه ای به نامم زد ولی حق طلاق نداد.
الان فقط می خواهد جبران کند ولی چه فایده دیگر اعتباری جلوی ما ندارد . الان حاضر است هر کاری بکند تا پشیمانی خودش را اثبات کند ولی برای من کارهایش جز فیلم بازی کردن و ریاکاری معنای دیگری ندارد.
زمانی که مشغول تر وخشک کردن فرزندان ، دنبال درس و تربیت فرزندانمان بودم او تمام ذهنش دنبال یک زن شوهردار هرزه و عقده ای بود . حالا من وقتی موفقیت و بالندگی فرزندانم را می بینم همه ی سختیها و تحقیرها و بی مهریهایش را فراموش می کنم و به خاطر تلاشهایم به خودم می بالم ولی او درگیر سرشکستکی و ویرانی ست .
همه چیز گذشت ولی خیلی سخت گذشت .
خدایا شکرت که کم نیاوردم .
خیانت اولش سر خوشی و عاقبتش ویرانی ست .ویرانی انسانیت، ویرانی عقل ، ویرانی اعتبار ، ویرانی زندگی همسرو فرزندان .
یا صادقانه زندگی کنید یا صادقانه جدا شوید .
اگر توصیه ای ، راهکاری و یا انتقادی به عملکرد بنده دارید بفرمایید.
آرزوی موفقیت وسلامتی برای شما عزیزان.
- ❤️
سلام خانم ۵۰ساله هستم . و دو فرزنددارم .از سالها قبل متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شده بودم . ارتباط تلفنی مشکوک ،در ساعات کاری سرکار نبودن ، حساسیت به موبایل ، رمزگذاشتن ، بی توجهی به من و بچه ها ، و.... و هربار که توضیح می خواستم در مورد رفتارهای مشکوکش شروع به جنجال و دادوفریاد و قهرهای طولانی میکرد و من با این رفتارها بیشتر به خیانتش مطمئن می شدم . کسی که پاک باشد در مورد رفتارش کاملا توضیح می دهد و شفاف سازی می کند و عصبانی نمی شود .
من هم با وجود شرایط مالی نسبتا مناسب به خاطر فرزندانم واینکه نمی خواستم هیچ تنشی در زندگی داشته باشند مجبور به فراهم کردن جوی آرام در منزل بودم . و علت دیگر اینکه در خیال خود مطمئن بودم که این خیانت فقط در حد صحبت کردن است .حتی با شرح حالی که برای چند مشاور گفتم آنها هم همین نظر را داشتند . وحتی یک مشاوره که همسرم هم حضور داشت ، مشاوره به من گفت تو شکاک هستی .
ولی من همچنان سالها خون دل میخوردم از این اوضاع .
فرزندانم هر دو باهوش هستند و با رتبه های عالی وارد دانشگاه شدند. حتی المکان جو شادی را فراهم می کردم . و روحیه ی خودم را نباختم .
تا اینکه انقدر اخلاق و رفتارهمسرم غیرقابل شده بود و همیشه در پی آزار ما بود . که دیگر نمی توانستم تحمل کنم و گوشیش را هک کردم .
چشمتان روز بد نبیند خلاصه اش لینکه با خانمی حدود ۲۲ سال رابطه داشته .همه نوع رابطه ای
همه ی اسناد ومدارک را تحویل وکیل دادم .
وقتی وکیل اسناد را رو کرد در حال سکته بود .
به هرحال بسیار پشیمان و قول جبران داد . خانه ای به نامم زد ولی حق طلاق نداد.
الان فقط می خواهد جبران کند ولی چه فایده دیگر اعتباری جلوی ما ندارد . الان حاضر است هر کاری بکند تا پشیمانی خودش را اثبات کند ولی برای من کارهایش جز فیلم بازی کردن و ریاکاری معنای دیگری ندارد.
زمانی که مشغول تر وخشک کردن فرزندان ، دنبال درس و تربیت فرزندانمان بودم او تمام ذهنش دنبال یک زن شوهردار هرزه و عقده ای بود . حالا من وقتی موفقیت و بالندگی فرزندانم را می بینم همه ی سختیها و تحقیرها و بی مهریهایش را فراموش می کنم و به خاطر تلاشهایم به خودم می بالم ولی او درگیر سرشکستکی و ویرانی ست .
همه چیز گذشت ولی خیلی سخت گذشت .
خدایا شکرت که کم نیاوردم .
خیانت اولش سر خوشی و عاقبتش ویرانی ست .ویرانی انسانیت، ویرانی عقل ، ویرانی اعتبار ، ویرانی زندگی همسرو فرزندان .
یا صادقانه زندگی کنید یا صادقانه جدا شوید .
اگر توصیه ای ، راهکاری و یا انتقادی به عملکرد بنده دارید بفرمایید.
آرزوی موفقیت وسلامتی برای شما عزیزان.
- ❤️
تجربههای ازدواج و روابط
0
پسند
نظرات
10 نظرمن کلی عرض کردم خواهر من نه موارد خاص رو
و همانطور که گفته شد نمیشود در موقعی که فرد تحت فشار است انتظار تعهد از اکثر مردم داشت
درسته موافقم که خیانت یکی از بدترین رفتار است اما قبلاً اشاره شد که بیشتر مردم همانند حیوان رفتار میکنند
بیشتر از این هم گفته شود تکراد مکررات قبلیست که عرض کردم
برای اثبات هم می توانید در گوگل اسکالر سرچ کنید
از همصحبتی شما استفاده شد خواهر عزیز
در ضمن احتمال بیشتر بودن این درصد هم هست چون خودشیفته ها در مواردی نه خودشان از بیماریشان اطلاع دارند نه اطرافیانشان
اگر مرد تنوع طلب باشد زن چه قصوری کرده ؟
اگر مرد تعهد و مسئولیت نداشته باشد زن چه قصوری مرتکب شده ؟
بنابراین وقتی که ما علت خیانت برایمان مشخص نیست ، عقلانی ست که خیانت را محکوم کنیم به هر علتی که باشد. به هر حال در هر وضعیتی که باشیم خیانت بدترین و نامردانه ترین انتخاب است .
وقتی مرد ، سالهای طولانی در حال خیانت بوده ، زن هم می توانسته خودش را در منجلاب بیندازد و بگوید همسرخائنم مقصر است .
ولی این کار را نکرده .
بله این عمل فقط کار یک حیوان است و در هر جامعه ای ضد ارزش است
تنها حرف من اینه که در اکثر مواقع همانقدر که مرد مقصر است همسر این مرد هم مقصر است و نمیشود تنها اقا را مقصر دانست
در فلسفه یک اصلی وجود دارد که به طور خلاصه میگوید اکثر آنسان ها اهل عقل و تفکر نیستند (نام این اصل را به خاطر ندارم میتوانید در گوگل سرچ کنید)
حتی قرآن هم در آیه ای آورده که (اکثر مردم نمیفهمد)
در روانشناسی هم آورده اند که بیشتر انسان ها همانند یک حیوان رفتار میکنند
من جامعه را ابده آل فرض نکردم .
تعجب می کنم خودتان هم رفع احتیاج از هر راهی را خصلت حیوانی دانسته اید . پس از چه دارید دفاع می کنید؟
هر فردی می تواند بااراده اش ، به پاکدامنی برسد .
ایزی لایف وحموم ودکتر ودارو وبیخوابی وحرف وحدیث وو تحمل میکنن
آخر سر پسر مامانا دوبرابر ارث میبرن
دخترا یا یک برابر یا صفر درصد 😂😂
شما نمیتوانید جامعه را ایدهآل فرض کنید.
ضمناً این آمار را از کجا آوردهای، برادر من
طبق آمارهای رسمی، تنها یک درصد از جامعه خودشیفته هستند.
باز هم تکرار میکنم: شما نمیتوانید جامعه را ایدهآل فرض کنید و توقع تعهد و پاکدامنی داشته باشید.
همانطور که هم دین، هم فلسفه و هم روانشناسی میگویند، اکثر مردم دنبال این چیزها نیستند
اکثر مواقع، انسانها هم مثل حیوانات رفتار میکنند.
اگر نیازهایشان از طرف طرف مقابل تأمین نشود، در جای دیگری به دنبال برآوردهکردن نیازهایشان میروند
پس نمیشود انتظار پاکدامنی و تعهد داشت، مگر از عدهی کمی.