تجربه عمل زانو :

دقیقن منم مثل اون دوستمون قربانی پزشک های بیسواد کشور شدم من یه زمین فوتبال مدرسه که متاسفانه آسفالتم بود زمین خوردم با پای خودم رفتم خونه تا رسیدم خونه خوابم برد بعد یکی دو ساعت بیدار شدم پامو از زانو به پایین حس نمیکردم شده بود مثه سنگ هیچی دیگه با یه بدبختی رفتیم دکتر از شانس ما ارتوپد شهرمون اون تایم مرخصی بود همونجا یکی خانم دکتری رو بهمون معرفی کرد تازه مطب زده بودن ما رفتیم مطب منو رو تخت خوابوند گفت چی شده همینجوری که داشتم تعریف میکردم اینم پامو هی خم و راست میکرد بهش میگفتم درد دارم بیشتر از حد خم نکن زانوم ورم کرده خانوم بهش بر خورد و گفت من ۸سال پزشکی نخوندم تو بهم بگی چیکار کنم خدا ازش نگذره این فک کرده بود پای من در رفته آنچنان پامو کشید که شدت درد صدام تو گلوم خفه شد و بیهوش شدم بعد چند دقیقه که به هوش اومدم دیدم ورم پاک بیشتر شده و درد همینطور در اومد گفت برو دو هفته دیگه بیاد اگه خوب نشدی گچش بگیرم با پای خودم رفتم مطب موقع برگشت دو نفر زدن زیر بغلم تا برگردم
برگشتیم خونه وضعیتم بدتر شده بود و همینجوری ورم پام بیشتر میشد یادم میاد از شدت درد موهامو می‌کشیدم مادرم هم اومد یه داروی گیاهی که همسایه داده بود گذاشت روش بدتر شد 😂
خدا شاهده فقط ده دقیقه خودمو سفت گرفتم و گفتم خوبم تا مادرم بره بخوابه
تا خود صبح چشم رو هم نداشتم زانوم شده بود مثل بادکنک دست میزدی می‌رفت تو و در نیومد
داییم اومد اول صبح رفتیم بیمارستان مرکز استان این تا پای ما رو دید فهمید چی شد
ام آر ای نوشت و گفت برو خونه توی زانوتو خالی کن باورت نمیشه ۳۰۰ سیسی خون از زانوم کشیدن اون خانوم دکتر احمق باعث خونریزی داخلی شده بود اگه به حرفش کوش کرده بودم الان فک کنم زنده نبودم😂
ام آر ایو اورژانسی گرفتم آوردم گفت باید جراحی بشی شدت ضربه بالا بوده اونم اومده فشار دو چندان وارد کرده رباطات پارگی پیدا کردن و کشکک زانوتو خورد شده و باید پیچ مهره بشه اونم شاید ۴۰ درصد خوب بشه
عمل کردم و ۱۲۰ روز پام تا ران تو گچ بود و با عصا میرفتم مدرسه اینقدر با عصا رفتمو اومدم زیر بغلم زخم شده بود روزای خیلی سختی بود وقتی گچو باز کردم پام دیگه مثه سابق نشد ۳۰ جلسه فزیو رفتم و با ورزش باز دهیشو به بالای ۶۰ درصد رسوندم خدا رو شکر
ولی الآنم وقتی از راه پله پایین میرم زیرمو خالی می‌کنه یا زیاد فشار روش بیارم دائم خالی می‌کنه و باید بشینم از اون موقعا خیلی وقته گذشته ولی داعش هنوز به دلم مونده منم مثه اکثر پسرا رویای خودمو داشتم دوست داشتم فوتبالیست بشمو تو رویاهای بچگیم اون روز می دیدم و همیشه براش تلاش میکردم تو همون ۱۳ ،۱۴ سالکی کار میکردم تا هزینه مدرسه فوتبالمو میدادم واقعا براش تلاش میکردم ههههی😔 ولی به خاطر سهل انگاری پ خانوم مژگان سیفی هم بچگیم نابود شد و هم شرمنده خونوادم شدم به خاطر هزینه های پزشکی،
پیج خانوم دکترم پیدا کردم کوبیده بود از نو ساخته بود ماشاالله نشناختمش
خدا به داد مریضاش برسه.
- 💔