تجربه ی درمان تروماهای کودکی :
سلاممم امیدوارم خوب باشید
قطعا میدونید که همه ماها خواسته یا ناخواسته دچار آسیب های روانی و روحی توی سن ۲ تا ۱۰ سال شدیم که توی تصمیم های ما تفکرات ما و زندگی الان ما خیلی تاثیر دارن .
و اگر بتونیم اونا رو بشناسیم و تا حدودی روی اونها کنترل داشته باشیم خیلی حال روحی بهتری داریم و تصمیم های درست تری میگیریم
حالا چطوری بشناسیم ؟
۲ مرحله داره
هممون لحظاتی یا تجربه هایی توی پس ذهنمون داریم که راجبش با کسی حرف نمیزنیم بهش فکر میکنیم گریه میکنیم یا ناراحت میشیم و خودمون میدونیم دقیقا چه تروما ای هستن ولی میخواییم گوش ندیم و توجه نکنیم ؛ دربارش حرف نزنیم و نخونیم مثل کتابی که ته کتاب خونه افتاده و اصلا بهش فکر نمیکنی .
مرحله اول اینه برای درمان باید دقیقا شروع کنی و دربارشون بنویسی یک جای مناسب پیدا کن تنها باشی بهتره چون خیلی زیاد ممکنه گریه شدید بکنی ؛ بنویس و تمام احساساتت درباره اوناتفاق یادداشت کن اینکه چیشد این اتفاق یا حس در من ایجاد شده ؟ کی اینکارو کرده ؟ همه رو بنویس
و بعد نوشتن به خودت زمان بده حتما همون دقیقا نباید حلش کنی یک زخم گنده است و به مرور دربارش فکر کن ببین میتونی شخص مقابل ببخشی ؟ مقصر کی بوده ؟
خودت بودی ؟ و به عنوان یک بزرگسال بهش نگاه کن به عنوان یک شخص کوچیک و کم سن و آسیب دیده نگاه کن و جریان بررسی کن هر چقدر بتونی مغزت قانع کنی و اجبار کنی که راجبش فکر کنه(زیاد طولانی بهش فکر نکن یهو میبینی ۱ ساله گیر افتادی توی گذشته صرفا یک تایم کوتاه ۱ ماهه جمعش کن و اون تروما رو برای خودت اسون کن ) و حتی اگر بتونی شخصی که بهت آسیب زده ببخشی و خودتو درک کنی حالت خیلی بهترم میشه .
و مرحله دوم و آخر اینه که حالا که فهمیدی اون چیه باید الان بفهمی ترومای تو توی چه زمینه ای از زندگیت تاثیر گذاشته و به صورت ناخودآگاه داره برات تایین و تکلیف میکنه که تو متوجه اون نیست و گاهی ام متوجه هستی کاملا ولی میخوایی خودتو بزنی به اون راه که درد تروما و یادآوریش کمتر باشه برات ؛ بزارید مثال بزنم مثلا شخصی که تله رها شدگی داره همش میترسه بقیه رهاش کنند و با یکم دوری بقیه سریع حالش بد میشه ؛ کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ میتونه کمکتون کنه توی ریشه یابی کردن این مثاله وکتاب صوتیش هست داخل کست باکس و تو کتاب فروشی ها موجوده که میتونید بگیرید و فوق العاده هست
در آخر بگم تویی که تا اینجا پیامم خوندی بدون که اگر خودت بخوایی میتونی حالت خوب کنی و فقط کافیه یک قدم برداری .
- 🩷
سلاممم امیدوارم خوب باشید
قطعا میدونید که همه ماها خواسته یا ناخواسته دچار آسیب های روانی و روحی توی سن ۲ تا ۱۰ سال شدیم که توی تصمیم های ما تفکرات ما و زندگی الان ما خیلی تاثیر دارن .
و اگر بتونیم اونا رو بشناسیم و تا حدودی روی اونها کنترل داشته باشیم خیلی حال روحی بهتری داریم و تصمیم های درست تری میگیریم
حالا چطوری بشناسیم ؟
۲ مرحله داره
هممون لحظاتی یا تجربه هایی توی پس ذهنمون داریم که راجبش با کسی حرف نمیزنیم بهش فکر میکنیم گریه میکنیم یا ناراحت میشیم و خودمون میدونیم دقیقا چه تروما ای هستن ولی میخواییم گوش ندیم و توجه نکنیم ؛ دربارش حرف نزنیم و نخونیم مثل کتابی که ته کتاب خونه افتاده و اصلا بهش فکر نمیکنی .
مرحله اول اینه برای درمان باید دقیقا شروع کنی و دربارشون بنویسی یک جای مناسب پیدا کن تنها باشی بهتره چون خیلی زیاد ممکنه گریه شدید بکنی ؛ بنویس و تمام احساساتت درباره اوناتفاق یادداشت کن اینکه چیشد این اتفاق یا حس در من ایجاد شده ؟ کی اینکارو کرده ؟ همه رو بنویس
و بعد نوشتن به خودت زمان بده حتما همون دقیقا نباید حلش کنی یک زخم گنده است و به مرور دربارش فکر کن ببین میتونی شخص مقابل ببخشی ؟ مقصر کی بوده ؟
خودت بودی ؟ و به عنوان یک بزرگسال بهش نگاه کن به عنوان یک شخص کوچیک و کم سن و آسیب دیده نگاه کن و جریان بررسی کن هر چقدر بتونی مغزت قانع کنی و اجبار کنی که راجبش فکر کنه(زیاد طولانی بهش فکر نکن یهو میبینی ۱ ساله گیر افتادی توی گذشته صرفا یک تایم کوتاه ۱ ماهه جمعش کن و اون تروما رو برای خودت اسون کن ) و حتی اگر بتونی شخصی که بهت آسیب زده ببخشی و خودتو درک کنی حالت خیلی بهترم میشه .
و مرحله دوم و آخر اینه که حالا که فهمیدی اون چیه باید الان بفهمی ترومای تو توی چه زمینه ای از زندگیت تاثیر گذاشته و به صورت ناخودآگاه داره برات تایین و تکلیف میکنه که تو متوجه اون نیست و گاهی ام متوجه هستی کاملا ولی میخوایی خودتو بزنی به اون راه که درد تروما و یادآوریش کمتر باشه برات ؛ بزارید مثال بزنم مثلا شخصی که تله رها شدگی داره همش میترسه بقیه رهاش کنند و با یکم دوری بقیه سریع حالش بد میشه ؛ کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ میتونه کمکتون کنه توی ریشه یابی کردن این مثاله وکتاب صوتیش هست داخل کست باکس و تو کتاب فروشی ها موجوده که میتونید بگیرید و فوق العاده هست
در آخر بگم تویی که تا اینجا پیامم خوندی بدون که اگر خودت بخوایی میتونی حالت خوب کنی و فقط کافیه یک قدم برداری .
- 🩷
تجربههای درمان اختلالات روانی
0
پسند
نظرات
10 نظراوج دنیای بچگیه
همه تروماها از نوجوانی شروع میشه
همیشه بود جزؤ جداناشدنی رندگیمون بود .همه جای زندگی احساس ناکافی بودن بهمون میداد .الانم هست .این فرهنگ با تروماها عجین شده