تجربه اعتماد بیش از حد به دوستاتون :
میخاستم یه تجربه که کاربردیه ولی کسی در موردش حرف نزده و بگم و بیشتر برای همجنسای خودم فکر میکنم صدق میکنه(دختر).
بچه ها وقتی با دوستاتون اشنا میشید و یه دوره ای خیلی صمیمی میشید، لطفا لطفا فکر نکنید که این دیگه واقعا قابل اعتماده و دختر خوبیه و نقطه ضعف و قوت هاتون رو نشونش بدید.
پیش کسی لطفا از ایرادی که فکر میکنید دارید صحبت نکنید. متوجهم که ممکنه مدتی خیلی احساس بدی نسبت به جزئی از بدنتون یا چهرتون داشته باشید و دلتون بخاد از کسی نظر خواهی کنید، یا باهاش درد و دل کنید ولی لطفا نشینید به طرف بگید من دماغم فلانه، اینجام اینجوریه
من دقیقا همین کارهارو کردم. از رابطه هام برای دوستم گفتم، ایراد هامو همش تکرار میکردم و میگفتم وای کاش پول داشتم این کار رو میکردم، اینحوری میکردم.
الان که از اون موضوع میگذره و شما کاملا نظرتون در مورد حرفی که زدید عوض میشه، یهو تو جمعی که مناسب نیست میپره و میگه تو دماغت اینحوریه، فلان چیزت اینطوریه. چرا؟ چون شما خودتون این اجازه رو بهش دادید.
وقتی بگید من فلان معیار رو دارم میپره میگه عه چیشد تو که طرفت تا دیروز اینجوری نبود. و شما تو جمع یجوری کیش و مات میشید و میوفتید تو یه چرخع ای که هر چقدر تلاش میکنید اعتماد بنفس بدست بیارید بیشتر از دست میدید. متوجهم الان رابطه های دوستانه صمیمی شده اما تا حد امکان برای خودتون ارزش قائل بشید. وقتی شما دو بار برای بیرون رفتن دوستتون رو همراهی کردید البته که باید انتظار اینو از. اون هم داشته باشید و با خودتون نگید دوستیم عیب نداره! شما اینجوری فقط و فقط خودتون رو کوچیک میکنید
و در آخر لطفا پارتنرتون رو با رفیقتون آشنا نکنید از علایق اونا به هم دیگه توضیح ندید تا وقتی که از هر دو طرف معطعن باشید و همیشه حواستون باشه نه جوری دوستی کنید که اگر دشمن شدید خجالت بکشید، و نه جوری دعوا و دشمنی کنید که اگر دوست شدید خجالت بکشید..
- 🫤
میخاستم یه تجربه که کاربردیه ولی کسی در موردش حرف نزده و بگم و بیشتر برای همجنسای خودم فکر میکنم صدق میکنه(دختر).
بچه ها وقتی با دوستاتون اشنا میشید و یه دوره ای خیلی صمیمی میشید، لطفا لطفا فکر نکنید که این دیگه واقعا قابل اعتماده و دختر خوبیه و نقطه ضعف و قوت هاتون رو نشونش بدید.
پیش کسی لطفا از ایرادی که فکر میکنید دارید صحبت نکنید. متوجهم که ممکنه مدتی خیلی احساس بدی نسبت به جزئی از بدنتون یا چهرتون داشته باشید و دلتون بخاد از کسی نظر خواهی کنید، یا باهاش درد و دل کنید ولی لطفا نشینید به طرف بگید من دماغم فلانه، اینجام اینجوریه
من دقیقا همین کارهارو کردم. از رابطه هام برای دوستم گفتم، ایراد هامو همش تکرار میکردم و میگفتم وای کاش پول داشتم این کار رو میکردم، اینحوری میکردم.
الان که از اون موضوع میگذره و شما کاملا نظرتون در مورد حرفی که زدید عوض میشه، یهو تو جمعی که مناسب نیست میپره و میگه تو دماغت اینحوریه، فلان چیزت اینطوریه. چرا؟ چون شما خودتون این اجازه رو بهش دادید.
وقتی بگید من فلان معیار رو دارم میپره میگه عه چیشد تو که طرفت تا دیروز اینجوری نبود. و شما تو جمع یجوری کیش و مات میشید و میوفتید تو یه چرخع ای که هر چقدر تلاش میکنید اعتماد بنفس بدست بیارید بیشتر از دست میدید. متوجهم الان رابطه های دوستانه صمیمی شده اما تا حد امکان برای خودتون ارزش قائل بشید. وقتی شما دو بار برای بیرون رفتن دوستتون رو همراهی کردید البته که باید انتظار اینو از. اون هم داشته باشید و با خودتون نگید دوستیم عیب نداره! شما اینجوری فقط و فقط خودتون رو کوچیک میکنید
و در آخر لطفا پارتنرتون رو با رفیقتون آشنا نکنید از علایق اونا به هم دیگه توضیح ندید تا وقتی که از هر دو طرف معطعن باشید و همیشه حواستون باشه نه جوری دوستی کنید که اگر دشمن شدید خجالت بکشید، و نه جوری دعوا و دشمنی کنید که اگر دوست شدید خجالت بکشید..
- 🫤
متفرقه
0
پسند
نظرات
98 نظرولی خب نظام آموزشی باید جوری کتاب بنویسه که افراد رو به سیستم حکومتی جذب کنه یا نه؟
اگه بی طرف بنویسه که هر فردی پیرو یه مکتب میشه و فردا همونا برای خودشون صمت مهمی بگیرن کشور رو نابود میکنن چون هر کدوم یه دیدگاهی دارن
ولی بنظرم نظریه اسلام خیلی قشنگتره چون میانه رو میره ولی غربیا یا خیلی افراط میکنن یا خیلی تفریط چیزی به اسم میانهروی ندارن
همیشه
جامعه متنش به هیچ وجه شبیه دفاعی نیست جز چند درس
و خیلی هم بنظرم خوبه و دید من رو که تغییر داده