تجربه ترک خورد ارضایی :
من یه مسیر سختی رو شروع کردم و حالا میخوام تجربه شخصی خودمو براتون بنویسم
یه چیزی که برام سخت بود این بود که اطرافیانم معمولاً نمیفهمیدن چی میگذره و خیلی وقتها نمیتونستم با کسی دربارش حرف بزنم. حس میکردم تنها هستم و کسی نیست که بفهمه چی میکشم
برای همین مجبور شدم خیلی چیزا رو فقط با خودم حل کنم.
یکی از کارهایی که به شدت کمکم کرد، ورزش کردن بود. وقتی میرفتم پیادهروی یا حتی فقط حرکات کششی انجام میدادم، ذهنم آرومتر میشد و اون حس عجیب وسوسه کمتر میشد
یهبار یوگا رو هم امتحان کردم، اونم خیلی تاثیر داشت
دعا و حرف زدن با خدا هم یه کمک بزرگ بود بعضی وقتا که فکرهای بد میاومدن سراغم، فقط مینشستم و دعا میکردم، حتی شده یه جمله ساده. این باعث میشد انرژی مثبتی بگیرم و انگیزهام بیشتر بشه
یه نکته خیلی مهم دیگه این بود که خودم رو مقصر اصلی نمیدونستم
یاد گرفتم که این یه عادت بوده که سالها شکل گرفته، پس نمیتونستم یهشبه همه چیزو عوض کنم
باید صبور بود و هر بار که میافتی دوباره بلند شی
فهمیدم که باید بیشتر دربارۀ احساساتم فکر کنم
خیلی وقتها این کار یه جور فرار بوده از تنهایی یا اضطراب
وقتی تونستم ریشهشو پیدا کنم راحتتر بود ترک کردنش
خلاصه اینکه، ترک خودارضایی برای من یه روند طولانی و پر از بالا و پایین بود، ولی الان حس میکنم دارم کمکم به خودم مسلط میشم
به همه آدمایی که دارن برای ترک کردنش تلاش میکنن میتونم بگم فقط ادامه بدین
شما تنها نیستین و میتونین کنترل زندگیتون رو دوباره به دست بیارین :)
- 💙
من یه مسیر سختی رو شروع کردم و حالا میخوام تجربه شخصی خودمو براتون بنویسم
یه چیزی که برام سخت بود این بود که اطرافیانم معمولاً نمیفهمیدن چی میگذره و خیلی وقتها نمیتونستم با کسی دربارش حرف بزنم. حس میکردم تنها هستم و کسی نیست که بفهمه چی میکشم
برای همین مجبور شدم خیلی چیزا رو فقط با خودم حل کنم.
یکی از کارهایی که به شدت کمکم کرد، ورزش کردن بود. وقتی میرفتم پیادهروی یا حتی فقط حرکات کششی انجام میدادم، ذهنم آرومتر میشد و اون حس عجیب وسوسه کمتر میشد
یهبار یوگا رو هم امتحان کردم، اونم خیلی تاثیر داشت
دعا و حرف زدن با خدا هم یه کمک بزرگ بود بعضی وقتا که فکرهای بد میاومدن سراغم، فقط مینشستم و دعا میکردم، حتی شده یه جمله ساده. این باعث میشد انرژی مثبتی بگیرم و انگیزهام بیشتر بشه
یه نکته خیلی مهم دیگه این بود که خودم رو مقصر اصلی نمیدونستم
یاد گرفتم که این یه عادت بوده که سالها شکل گرفته، پس نمیتونستم یهشبه همه چیزو عوض کنم
باید صبور بود و هر بار که میافتی دوباره بلند شی
فهمیدم که باید بیشتر دربارۀ احساساتم فکر کنم
خیلی وقتها این کار یه جور فرار بوده از تنهایی یا اضطراب
وقتی تونستم ریشهشو پیدا کنم راحتتر بود ترک کردنش
خلاصه اینکه، ترک خودارضایی برای من یه روند طولانی و پر از بالا و پایین بود، ولی الان حس میکنم دارم کمکم به خودم مسلط میشم
به همه آدمایی که دارن برای ترک کردنش تلاش میکنن میتونم بگم فقط ادامه بدین
شما تنها نیستین و میتونین کنترل زندگیتون رو دوباره به دست بیارین :)
- 💙
متفرقه
0
پسند
نظرات
1262 نظرولی همین که یهو دلت بخواد و نتونی کنترل کنی ک یه ضرر به خودت نزنی بده
بدنت عادت میکنه اونجوری به نقطه اوج خودش برسه
بدن یه زن همیشه زیبا و بی نقص نیس
یا بدن یه مرد قطعا اونجوری که من تو فکرمه نیس
این دلیلش اینه که میگن خودارضایی باعث این چیزا میشه
وگرنه خیال پردازی و فانتزی و که همه دارن
اصلا امکان نداره تو به بلوغ جنسی برسی و خیال پردازی و تصویر سازی نکنی
زمین تا آسمون با خدای فعالی که ادیان میگن فرق داره
اسپینوزا تو قرن ۱۷ زندگی میکرد ناچار بود از کلمه "خدا" استفاده کنه بخاطر فضای اون دوره . استعاریه