U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
May 18, 2025 at 09:32 AM
تجربه ی دریافت کارت اهدای عضو :

من از اونایی بودم که همیشه وقتی صحبت مرگ و این چیزا میشد جا خالی میدادم نمیخواستم بهش فکر کنم چون حس میکردم سنگینه ترسناک و اصلاً چه کاریه آدم به مردنش فکر کنه ولی یه بار یه کلیپ دیدم از یه مادر که میگفت قلب پسرش تو سینه یه آدم دیگه داره میتپه اون لحظه واقعاً یهو انگار یه چیزی ته دلم تکون خورد
پیش خودم گفتم خب من که بعد مرگم دیگه کاری ازم برنمیاد پس اگه یه تیکه از بدنم بتونه یه نفر دیگه رو نجات بده چرا که نه خیلی با خودم کلنجار رفتم اول حس کردم یه جور ترسه انگار با گرفتن اون کارت مرگمو پذیرفتم ولی بعد بهش یه جور نگاه دیگه کردم انگار یه هدیه‌ اس یه امید برای یه آدم دیگه که شاید هنوز دلش میخواد زندگی کنه
رفتم سایت اهدای عضو ثبت‌نام کردم خیلی راحت بود فقط یه فرم ساده بود مشخصاتمو زدم و چند روز بعد کارت دیجیتال برام اومد وقتی دیدمش یه حس خاصی داشتم نه غم نه شادی یه حس قوی که انگار یه تصمیم بزرگ گرفتم حتی یه کم احساس بزرگی کردم انگار یه ذره مهمتر شدم تو این دنیا
الان هروقت بهش فکر میکنم یه جور آرامش دارم که اگه یه روزی نباشم شاید بودن یه قسمت از من بتونه زندگی یکی دیگه رو ادامه بده و خب این قشنگه خیلی قشنگتر از ترسیدن از مرگ.
- 🙂
تجربه‌های الهی و معنوی
0 پسند

نظرات

10 نظر
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:16 PM
داداشمو نئشه کردی
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:16 PM
منو داره به شیره و تریاک تشبیه میکنههههه:///////
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:15 PM
داش من قویه ایکی ثانیه مخ میزنه
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:15 PM
مخمو زداا😂
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:15 PM
خوش میگذره
0 پسند
V
VandadHormazd
May 19, 2025 at 09:14 PM
پیوی خانم فراهانی
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:12 PM
داش کجایی پس
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 09:12 PM
اومدم مشتی
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 08:43 PM
درود بر شما
0 پسند
A
ناشناس
May 19, 2025 at 08:43 PM
من نذر کرده بودم برم مشهد اونجا برم خون اهدا کنم از شانس گندم یه صبح تا ظهر هی اینور اونور زدم از کجا تا کجا پیاده رفتم که فقط یکی قبول کنه ازم خون بگیره واسه اهدا قبول نکردن که نکردن گفتن تو خودت کم خونی داری البته اونموقع نمی‌دونستم که کم خونی دارم چون گروه خونیم او منفی هست میگفتم خب حتما مفید واقع میشم دیگه اصن انقد ناراحت شدم از اینکه نشد من چند ماهی تحت نظر. متخصص خون هم بودم واسه کم خونی در این حد بود که اوایل میگفتن مشکوک به تالاسمی مینور که خب خدا رو شکر اشتباه بود بعدش گفتن باید خون تزریق کنیم که خب دوبار رفتم سرم خونی زدم ولی همچنان بازم در گیرشم 🥺
0 پسند

ثبت نظر شما