تجربه دیالیز شدن :
سلام دخترم ۱۶ سالمه
من تقریبا پارسال بود که خودکشی کردم با قرص " ۴۰ تا قرص استامینوفن " فکر میکردم اگه زیاد باشه میمیرم😂
من شب خوردم و صبح بخاطر حال بدی که داشتم " استفراغ و سرگیجه شدید " خانوادم فهمیدن و رفتیم بیمارستان
همون موقع پرسیدن چقدر ازش گذشته و گفتم بیشتر از ۱۲ ساعت ، سریع ازمایش خون گرفتن و بله اثراتش وارد خونم شده بود
گفتن باید دیالیز بشی وگرنه کلیه هات رو از دست میدی
یه جراح و دستیارش اومدن بالا سرم
جراح بی حسی توی رون پام زد و با تیغ قسمتی از پام که مربوط به رگ میشد رو برید و یه لوله تقریبا بزرگ و دراز رو فرو کرد توی رگ که کاملا درد و سوزشش رو حس میکردم و مدام جیغ میکشیدم
و در اخر برای فیکس شدن و تکون نخوردن لوله کنارش رو بخیه زد " تقریبا ۵ یا ۶ تا بخیه "
و رفتم برای دیالیز و حدود ۴ ساعت طول کشید ، بعد چندبار گرفتن خون و ازمایش گفتن که همون یبار بس بوده و خون پاک شده و لوله رو در اوردن که خون زیادی رو از دست دادم " کل تخت و لباسام پر خون شدن "
و من تقریبا ۳ روز بستری بودم و دوروز لوله دیالیز توی پام بود و نمیتونستم از جام تکون بخورم با لگن دستشویی میکردم
تا یک هفته بعدش به زور راه میرفتم و تا الان جای اون بُرشی که روی پام زدن مونده و خواهد موند
و هیچوقت دست به خودکشی نزنین و امیدوارم به هیچ دردی مبتلا نشید.
- 🤗
سلام دخترم ۱۶ سالمه
من تقریبا پارسال بود که خودکشی کردم با قرص " ۴۰ تا قرص استامینوفن " فکر میکردم اگه زیاد باشه میمیرم😂
من شب خوردم و صبح بخاطر حال بدی که داشتم " استفراغ و سرگیجه شدید " خانوادم فهمیدن و رفتیم بیمارستان
همون موقع پرسیدن چقدر ازش گذشته و گفتم بیشتر از ۱۲ ساعت ، سریع ازمایش خون گرفتن و بله اثراتش وارد خونم شده بود
گفتن باید دیالیز بشی وگرنه کلیه هات رو از دست میدی
یه جراح و دستیارش اومدن بالا سرم
جراح بی حسی توی رون پام زد و با تیغ قسمتی از پام که مربوط به رگ میشد رو برید و یه لوله تقریبا بزرگ و دراز رو فرو کرد توی رگ که کاملا درد و سوزشش رو حس میکردم و مدام جیغ میکشیدم
و در اخر برای فیکس شدن و تکون نخوردن لوله کنارش رو بخیه زد " تقریبا ۵ یا ۶ تا بخیه "
و رفتم برای دیالیز و حدود ۴ ساعت طول کشید ، بعد چندبار گرفتن خون و ازمایش گفتن که همون یبار بس بوده و خون پاک شده و لوله رو در اوردن که خون زیادی رو از دست دادم " کل تخت و لباسام پر خون شدن "
و من تقریبا ۳ روز بستری بودم و دوروز لوله دیالیز توی پام بود و نمیتونستم از جام تکون بخورم با لگن دستشویی میکردم
تا یک هفته بعدش به زور راه میرفتم و تا الان جای اون بُرشی که روی پام زدن مونده و خواهد موند
و هیچوقت دست به خودکشی نزنین و امیدوارم به هیچ دردی مبتلا نشید.
- 🤗
تجربههای پزشکی و درمانی
0
پسند
نظرات
1069 نظرآتش سوزی در راس دردناکی قرار داره
اونموقع با ۵ تا ۶ تومن تقریبا ۵ ماه مدام رفتم
و خوب شدم
شماهم سعی کن یه مبلغی هرماه بزاری کنار که یه مبلغ کلی برات جمع شه بعد جلسات تراپی رو شروع کنید
مشکلات الانمو میبینم خنده ام میگیره که قبلا واسه چی رفتم تراپی
مشکلات الانم وادارم میکنه فقط سکوت کنم چون گفتنش حالمو بدتر میکنه
اما خیلی از مشکلات خیلی خیلی، فقط با گفتن برای خودت حل میشن
اینطور که اکثر ما شنونده خوبی نداریم
و تراپی رفتن و راحت و بی پرده صحبت کردن باعث میشه اون چیزی که تو دلت بوده رو بگی و فشاری مه روته کمتر شه
تراپیست باید این فضارو برات محیا کنه و بهت بده که احساس امنیت کنی از قضاوت نشدن و شنیده شدن
هرچیییززی از کودکی تا به الان هست رو بگی که تو دلته
و اصلا فکر نکنی بابا این بچگونه است الان با خودش چه فکری میکنه
خیلی وقتا همونا باعث میشه ریشه یابی شه و مشکلاتت حل شه
و تراپیست حق نداره درد تو رو بی ارزش نشون بده
تراپیست حق نداره به تو بگه وه مسیری بری یا چیکار کنی
اون باید مسیر هارو مشخص منه و تو رو به انتخاب برسونه که خودت بین مسیرها یکی رو انتخاب کنی
😐😂
من هنوز جوونم آرزو دارم