تجربه کار در مزون لباس عروس :
سلام دخترم 20
میخواستم از تجربه کار توی مزون لباس عروس بگم
مزونی که من کار میکردم بزرگترین و بهترین مزون شهر بود به خاطر همین مسئولیتش هم خیلی سنگین بود
من اونجا جواهر دوزی انجام میدادم و لباس عروس رو میبردم سالن آرایشگاه برای عروس میپوشیدم در کل بخوام بگم صاحب کارم خیلی مرد خوبی بود همه جوره هوای کسایی که براش کار میکردیم رو داشت،رفت و امدمون به عهده خودش بود،صبحونه و عصرونه و میان وعده ام همیشه برامون میگرفت حتی به مغازه های اطراف گفته بود اگه رفتیم خوراکی بگیریم ازمون پول نگیرن تا خودش حساب کنه
حقوق هم همیشه بیشتر از چیزی که طی کرده بودیم باهامون حساب میکرد
ولی چیزی که منو خیلی اذیت میکرد همکارای زیر آب زن و بی مسئولیت بود،یکیشون که بخاطر اینکه پسربازی میکرد اخراج شد،من موندم با یه دختر دیگه که هیچی از خیاطی و شغل مزون داری بلد نبود،جدای از این ها حتی کارهای شخصیش رو هم انجام نمیداد و همه نظافت مغازه حتی دستمال کاغذی های اون رو هم من باید بر می داشتم...
و فضا رو خیلی رقابتی کرده بود و لج و لجبازی میکرد چون فامیلشون بود نمیتونستن اخراجش کنن
مورد بعدی که منو خیلی اذیت کرد سر و کله زدن با آرایشگرا بود،اون تایم واقعا خیلی اذیتمون میکردن به بهونه های مختلف،حتی دستیاراشون و کارکناشون که خیلی درآمد خاصی نداشتن به ماهایی که از مزون میرفتیم بی احترامی میکردن و مثل کارگر بهمون نگاه میکردن،در حالی که حقوق ما از خیلیاشون حتی بیشتر بود
درآمد این شغل خداروشکر عالی بود من میتونستم هر ماه یه تیکه کوچیک طلا بگیرم برا خودم پس انداز کنم.
- 💒
سلام دخترم 20
میخواستم از تجربه کار توی مزون لباس عروس بگم
مزونی که من کار میکردم بزرگترین و بهترین مزون شهر بود به خاطر همین مسئولیتش هم خیلی سنگین بود
من اونجا جواهر دوزی انجام میدادم و لباس عروس رو میبردم سالن آرایشگاه برای عروس میپوشیدم در کل بخوام بگم صاحب کارم خیلی مرد خوبی بود همه جوره هوای کسایی که براش کار میکردیم رو داشت،رفت و امدمون به عهده خودش بود،صبحونه و عصرونه و میان وعده ام همیشه برامون میگرفت حتی به مغازه های اطراف گفته بود اگه رفتیم خوراکی بگیریم ازمون پول نگیرن تا خودش حساب کنه
حقوق هم همیشه بیشتر از چیزی که طی کرده بودیم باهامون حساب میکرد
ولی چیزی که منو خیلی اذیت میکرد همکارای زیر آب زن و بی مسئولیت بود،یکیشون که بخاطر اینکه پسربازی میکرد اخراج شد،من موندم با یه دختر دیگه که هیچی از خیاطی و شغل مزون داری بلد نبود،جدای از این ها حتی کارهای شخصیش رو هم انجام نمیداد و همه نظافت مغازه حتی دستمال کاغذی های اون رو هم من باید بر می داشتم...
و فضا رو خیلی رقابتی کرده بود و لج و لجبازی میکرد چون فامیلشون بود نمیتونستن اخراجش کنن
مورد بعدی که منو خیلی اذیت کرد سر و کله زدن با آرایشگرا بود،اون تایم واقعا خیلی اذیتمون میکردن به بهونه های مختلف،حتی دستیاراشون و کارکناشون که خیلی درآمد خاصی نداشتن به ماهایی که از مزون میرفتیم بی احترامی میکردن و مثل کارگر بهمون نگاه میکردن،در حالی که حقوق ما از خیلیاشون حتی بیشتر بود
درآمد این شغل خداروشکر عالی بود من میتونستم هر ماه یه تیکه کوچیک طلا بگیرم برا خودم پس انداز کنم.
- 💒
متفرقه
0
پسند
نظرات
10 نظرراست و دروغش با خودشون 💁♀
باید ب رفتار و ذات آدم نگاه کرد نه چهره و اندامش